محمد تقی‌زاده

بهمن کیارستمی فرزند کوچک عباس کیارستمیِ بزرگ، از جمله فیلمسازان ایرانی است که بیشتر به ساخت فیلم‌های کوتاه و مستند تمایل داشته و عمده فیلم‌های مستند وی نیز به پرتره‌نگاری اشخاص مشهور(مرتضی ممیز، جواد یساری) و یا برخی موضوعات مذهبی(زیارت و شبیه‌خوانی) اختصاص داشته است. مستند تباکی(1379) نیز در راستای علایق بهمن به ساخت مستند درباره برخی آداب و رسوم مذهبی و آیینی در ایران مربوط می‌شود.

تباکی در اصطلاح مذهبی به کسانی گفته می‌شود که در عزای امام سوم شیعیان حالت گریه و زاری به خود می‌گیرند. در توضیحات ابتدایی فیلمساز درباره این اصطلاح به حدیثی در این باره اشاره شده که بارها در طول فیلم درباره آن بحث می‌شود. در این حدیث آمده که «هرکس برای امام حسین(ع) گریه کند یا دیگران را بگریاند و حتی حالت گریه به خود بگیرد، بهشت بر او واجب خواهد شد» و این حالت سوم یعنی تباکی به ایده‌ای برای ورود فیلمساز به دنیای مادحین اهل بیت و مراسم عزاداری در کاشان تبدیل شده است.

در مستند 25 دقیقه‌ای تباکی، بهمن کیارستمی با بیانی رئالیستی به همراهی و پرسشگری از جماعت عزادار و مداح اهبل بیت می‌پردازد و ضمن زیست با این افراد برخی از لحظات جالب و واقعی آنها را با دوربین خود ثبت می‌کند. آنچه از این مستند در وهله اول برداشت می‌شود نشان دادن حال و هوای یک طیف سنتی و مذهبی است که جهت عزاداری دور هم جمع می‌شوند و عادات و الگوهای رفتاری آنها را به تماشاگر ایرانی آشنا و خارجی ناآشنا نشان می‌دهد. در گام بعدی، فیلمساز سعی می‌کند کمی چالشی‌تر و جسورانه‌تر این رفتارها و گفتارها را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد. برای نمونه همین تعبیر تباکی را با افراد مختلف مطرح و نظرات آنها را جویا می‌شود چرا که به زعم وی و بسیاری از مردم شاید به حالت گریه زدن و به عبارت ساده‌تر ادای گریه کردن درآوردن، امری درست و دقیق نباشد حال آنکه در روایت امام معصوم(ع) این امر مورد تاکید 

قرار گرفته است.

 زیست فردی بهمن کیارستمی با این طیف مذهبی که شاید از نظر فکری و عقیدتی فاصله زیادی با آنها داشته باشد و بیان بدون غرض و مرض واقعیت اجتماعی جامعه ایرانی که گاهی به خرافه و یا برداشت‌های سطحی از دین و مذهب انجامیده، از مهم‌‌ترین امتیازات کارگردانی کیارستمی پسر است که مخاطبان این مستند را به صرافت دیدن دیگر آثار وی ترغیب می‌کند.

کیارستمی در بخش‌هایی از فیلم به خصوص بخش پایانی شیطنت‌هایی نیز به خرج داده و رویکرد فانتزی را با تدوین و موسیقی متفاوت جایگزین فضای رئالیستی و پژوهشی خود کرده است. به نظر می‌رسد موضوعات دینی در ایران با اینکه در دل و جان توده مردم جای گرفته، دچار انحرافات و برخی‌ خرافه‌انگاری‌ها نیز شده که باعث تعجب و تحیر ناظران بیرونی این رخدادها می‌شود از سوی دیگر درک برخی شور و احساسات و همچنین عقاید و آیین‌های مذهبی ایرانیان از ذهن و تفکر دیگر اشخاص با رویکردهای غیردینی خارج و باعث شائبه‌های منفی و نادرست می‌شود که لزوم تعمیق و تفسیر دقیق‌تر این اتفاقات باعث رفع این شبهات و شفاف کردن برخی از این اِن قُلت‌های مذهبی خواهد شد.

در تباکی شاهد نوعی نگاه جامعه ‌شناسانه به مردم ایران و آسیب‌شناسی مناسک مذهبی هستیم که در این ایام بیش از هر زمان لزوم تماشا و تحلیل آن احساس می‌شود، به نظر می‌رسد در شرایطی که گویی شاهد تبیینی جدید از سوی مداحان و برخی منبری‌ها هستیم این گونه آثار انتقادی و مردم‌شناسانه می‌تواند موثر و مثمر ثمر باشد.