وضع بازنشستگان ما  از فرانسه بهتر است

افزایش سن بازنشستگی، تغییر مبنای محاسبه مستمری و کاهش سنوات ارفاقی مشاغل سخت و زیان‌آور، ازجمله مواد ضدکارگری لایحه برنامه توسعه هفتم است؛ موادی که زندگی کارگران و بازنشستگان را مستقیما نشانه گرفته و در صورت تصویب و اجرا، شرایط را برای آنها سخت‌تر خواهد کرد. البته اصلاحات پارامتریک پیشتر نیز بارها مطرح شده و هر بار با مخالفت‌های بسیار کنار گذاشته شده ولی مدافعان این طرح‌ها معتقدند تنها راه رفع ناترازی صندوق‌های بازنشستگی، انجام این اصلاحات است. آنها این اصلاحات را امری محتوم می‌دانند و تجربه کشورهای دیگر را در این زمینه ملاک قرار می‌دهند. «نعمت‌الله ترکی» مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری، یکی از مدافعان سرسخت این اصلاحات است. او در نشست خبری خود، دفاعی تمام‌قد از مواد لایحه برنامه توسعه هفتم داشت و با اشاره به اینکه صندوق‌های بازنشستگی، بین‌النسلی هستند، انجام این اصلاحات را برای مصلحت آیندگان امری واجب دانست. ترکی گفت: «امروز حداقل میانگین سن بازنشستگی در دنیا ۶۰ سال اما میانگین سن بازنشستگی در ایران ۴۸ سال است». او افزایش نرخ امید به زندگی را مهم‌ترین دلیل برای لزوم افزایش سن بازنشستگی دانست و گفت: «در حالی‌که فاصله نرخ امید به زندگی و سن بازنشستگی در کشورهای دیگر بین ۵ تا ۶ سال است، این فاصله در ایران به بالای ۲۰ سال رسیده است». ترکی تاکید کرد که تا پایان برنامه توسعه هفتم، سن بازنشستگی باید به ۵۵ تا ۵۷ سال برسد. او همچنین از تغییر مبنای محاسبه مستمری بازنشستگی از ۲ سال به ۵ سال و کاهش سنوات ارفاقی مشاغل سخت و زیان‌آور دفاع و تاکید کرد که قوانین باید تغییر کند. اما مقایسه ایران با کشورهای دیگر تا چه حد می‌تواند معیار درستی برای انجام این اصلاحات باشد؟ آیا اساسا شرایط زندگی کارگران و بازنشتسگان ایران را می‌توان با کارگران و بازنشستگان کشورهای دیگر مقایسه کرد؟ اینها سوالاتی است که در نشست خبری «ترکی» از وی پرسیدم و مشروح این گفت‌وگوی کوتاه در ادامه می‌آید.

زهرا معرفت

    - دفاع شما از افزایش سن بازنشستگی، تغییر مبنای محاسبه مستمری و کاهش سنوات ارفاقی مشاغل سخت و زیان‌آور، با این توجیه که در کشورهای دیگر هم این اصلاحات صورت می‌گیرد، در شرایطی است که کارگران و بازنشستگان وضع خوبی ندارند. همین امروز هم فاصله بسیاری بین حداقل دستمزد و سبد معیشت وجود دارد و با این حقوق بسیاری از آنها از تامین اساسی‌ترین نیازهای خود هم عاجزند. در این شرایط، اصلاحاتی که از آن نام می‌برید، وضع کارگران و بازنشستگان را بدتر می‌کند. چگونه می‌توان ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کرد و با این توجیه مدافع چنین اصلاحاتی بود؟

ما بهتر هستیم.

- بر چه اساسی می‎گویید؟

ما بهتریم و برای این دلیل دارم. حفظ وضعیت موجود یکی از اولویت‌های ماست. دغدغه‌ای که از آن صحبت می‌کنید و دغدغه کارگران و بازنشستگان و همه ماست، تورم است. تورم هم ناشی از ناملایمت‌هایی است که کشورهای دیگر برای ما ایجاد کرده‌اند، ضمن اینکه کشورهای دیگر سبد خانواده و وضع تشکیلات خود را نمایان نمی‌کنند. شاید ۵ یا ۶ کشور در حوزه صندوق‌های بازنشستگی وضع خوبی دارند (البته نمی‌گوییم عالی هستند) اما باقی آنها وضع‌شان بدتر از ماست. در این شک نکنید. کشوری مثل فرانسه را در نظر بگیرید، برای یک اصلاح سنجه‌ای سه سال درگیر است. چرا درگیر است؟ خب مشکل دارد.

- وضع کارگران و بازنشستگان ما قابل مقایسه با آنها نیست.

خیر. من با عدد و رقم می‌گویم این‌گونه نیست. من دیده‌ام.

- ما هم در ایران زندگی می‌کنیم و سختی وضع زندگی و سقوط روزبه‌روز سطح معیشت را حس می‌کنیم.

نمی‌گویم سختی و مشکلات نداریم. باید ببینیم نظام و حاکمیت و حوزه اجتماعی ما چه تفاوتی با آنها دارد. ببینید حوزه اجتماعی آنها فردی است و حوزه اجتماعی ما خانوادگی است. در آنجا بعد از فوت فرد بازنشسته مستمری قطع می‌شود اما در ایران این‌گونه نیست. بعد از فوت یک فرد ما به فرزند آن فرد هم مستمری می‎‌دهیم. آیا آنها هم چنین نظامی را دارند؟ محال است. نظام حاکمیت غربی در حوزه نظام بیمه‌ای که خود را گل و بلبل نشان می‌دهد، فقط به فرد فکر می‌کند و برای همین می‌گویند وضع ما خوب است اما ما این‌گونه نیستیم. ما هم در خدمت بازنشسته و هم خانواده آنها هستیم. اگر ما همین امروز اراده کنیم مثل آنها رفتار کنیم و این مستمری‌ها را قطع کنیم و فقط به بیمه‌گذار مستمری بدهیم... اصلا قابل مقایسه نیستیم با آنها. نمی‌گویم مشکل نداریم اما باید بگوییم چرا این وضعیت ایجاد شده است. دلیل آن قانونی است که به دست خودمان نوشته‌ایم و غلط نوشته‌ایم و باید قبول کنیم. می‌خواهیم این را اصلاح کنیم که برای آینده این اتفاقات و چالش‌ها را نداشته باشیم.