«معدن کاوی شهری» را دریابیم
زباله الکترونیک، گنجی که در هر خانهای یافت میشود
زبالههای الکترونیکی را میتوان در بسیاری از وسایل پیرامونی در زندگی روزمره، مشاهده کرد. باطری ساعت، سادهترین مثال آن و انواع بردهای الکترونیکی، مثالهای تخصصیتر را شامل میشود. در لوازمی از قبیل یخچال، ماکروویو، تلویزیون، ماشینهای لباسشویی و ظرفشویی هوشمند و کولرگازی، بُرد الکترونیک بهکاررفته است اگر به موضوع بازیافت زبالههای الکترونیکی به دیده تجارتی مناسب و سودآور نگاه کنیم درمییابیم که قطعات و وسایلی که در اطراف ما وجود دارد و به آنها به دیده «دور ریختنیهای مزاحم» نگاه میکنیم، در واقع ثروتهای قابلتوجهی هستند که باید آنها را جدی تلقی کرد
عطیه لواسانی
ما ایرانیها مثل مردم بقیه نقاط جهان، زبالههای الکترونیکی تولید میکنیم با این تفاوت که برخلاف کشورهایی که پرچمدار اقدامات دوستدار محیطزیست هستند توجه کمتری به مسئله بازیافت زبالههای الکترونیکی داشتهایم. زبالههای الکترونیکی، آنچنان باارزشاند که به آنها لقب «معادن شهری» دادهاند. عبارت «معدنکاوی شهری»، به بازیابی فلز از زبالههای الکترونیکی اطلاق میشود و شامل اقداماتی است که طی آن بازیافت زبالههای الکترونیکی برای استخراج مواد معدنی باارزش صورت میگیرد. برای مثال به گفته کارشناسان کشورمان، با بازیافت پسماندهای الکترونیکی مانند گوشیهای تلفن همراه میتوان سالانه بیش از۱۵هزار کیلوگرم مس را به چرخه بازگرداند.
ما زمینیها چقدر زباله لکترونیکی تولید می کنیم؟
شاید نگاهی به میزان زبالههای الکترونیکی که مدام در حال تولید است، بتواند نگرشی جدید نسبت به این مقوله مهم برایمان ایجاد کند. مردم کره زمین سالانه یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون گوشی تلفن همراه خریداری میکنند و این در حالی است که از یک میلیون دستگاه گوشی تلفن همراه میتوان ۳۴ کیلوگرم طلا، ۱۵۸۷۵ کیلوگرم مس و۳۵۰ کیلوگرم نقره استخراج کرد. گفته میشود در یک آیفون عادی۳۴ هزارم گرم طلا،۳۴ صدم گرم نقره، ۱۵ هزارم گرم پالادیوم، کمتر از یکهزارم گرم پلاتین، ۲۵ گرم آلومینیوم و ۱۵ گرم مس وجود دارد. علاوه بر آن، گزارش نظارت بر زبالههای الکترونیک سازمان ملل متحد در سال۲۰۱۶ نشان میدهد جهان ۴۴ میلیارد و ۷۰۰ میلیون کیلوگرم وسیله الکترونیکی غیرقابل استفاده دارد. این میزان برابر با مجموع تعداد گوشیها، لپتاپها، مایکروویوها و تلویزیونهای از کار افتاده است که در هرکدام از آنها مواد معدنی بسیار زیادی به کار رفته است. بهطور مثال، سیمپیچها و مدارها در این وسایل مسی هستند. با این حال، تنها ۲۰درصد از زبالههای الکترونیکی جهان بازیافت و مابقی آنها به حال خود رها میشوند.
«ضرورت اجتنابناپذیر» نه صرفا «تجارتی سودآور»
مسئله مهم در خصوص زبالههای الکترونیکی این است که فرایند بازیافت آن نه صرفا یک تجارت سودآور بلکه از منظر زیستمحیطی یک ضرورت اجتنابناپذیر است. بازیافت نکردن زبالههای الکترونیکی بهدلیل آلایندههای موجود در آن آسیبهای زیستمحیطی به همراه دارد، به گونهای که بر اساس نظر کارشناسان گوشیهای تلفن همراه دارای مقادیری جیوه، آرسنیک، کروم و سرب است که میتواند برای انسان و کره زمین خطرناک باشد.
دستگاهها و قطعات الکترونیکی حاوی فلزات خطرناکی مانند کادمیوم، مس، نیکل، روی، باریم، برلیوم، انواع پالستیکها، آلومینیوم، نقره و پالتین هستند که اگر در طبیعت رها شوند، پس از پایان عمر مفید و عدم بازیافت صحیح، آلودهکننده خطرناک محیط زیست به شمار میروند. یکی از دلایلی که زبالههای الکترونیکی به مرور زمان تبدیل به یک معضل بزرگ میشوند، کوتاه بودن عمر تجهیزات الکترونیکی و متنوع بودن سلیقه مردم و همچنین تغییرات ایجاد شده در صنایع است.
زبالههای ایرانی
بررسی مقایسهای میان ایران و دیگر کشورهای جهان در زمینه تولید زبالههای الکترونیکی میتواند برای دستیابی به روشهای مناسبتر مواجهه با این پدیده کمک کند. هر ایرانی بهطور متوسط سالانه ۸ کیلوگرم پسماند الکترونیک شامل انواع موبایل، لپ تاب، تبلت، کامپیوتر رومیزی، یخچال، ماکروویو، تلویزیون، ماشینهای لباسشویی، ظرفشویی و کولرگازی تولید میکند.
پسماندهای الکترونیک 2 درصد حجم پسماندها را به خود اختصاص میدهند در اثر بازیافت غیراصولی بسیار خطرساز بوده و شیرابه آنها بانفوذ به زمین در آب نفوذ کرده و مواد سمی خطرناکی وارد آبهای زیرزمینی میشود.
دولتی بودن اقتصاد در ایران، آثار و پیامدهای خود را در زمینه زبالههای الکترونیکی هم نشان داده است. اقتصاد کشورمان دولتی است. به عبارت واضحتر، عمده تولیدکننده زباله الکترونیک، دولت است و بر اساس قوانین اسقاط اموال دولتی، سازمانها الزام دارند بعد از بین رفتن تجهیزات آنها را اسقاط کرده و برای مزایده آن اقدام کنند و برای آنها مهم نیست سرنوشت این تجهیزات چه خواهد بود؛ بخش قابل توجهی از مشکل نیز از همینجا آغاز میشود. در واقع دستیابی به این زبالهها نیازمند مصوبههای دولتی است. در این بین مسائل مهم دیگری نظیر نشت اطلاعات موجود در زبالههای الکترونیکی هم مطرح است. بر این اساس، کار برای شرکتهایی که میخواهند برای بازیافت زبالههای الکترونیک اقدام کنند، با دشواریهایی روبهرو میشود. علاوه بر این، فرهنگ برخورد با زباله نیز در کشور ما، تابع مسائل مختلفی است. برای مثال، زبالههای خشک به صورت سنتی توسط دوره گردها جمعآوری میشود. دورهگردها چون دانش تفکیک زبالههای الکترونیک را ندارند به همین جهت اقدام به سوزاندن بُردهای الکترونیک میکنند که در این بُردها بیشتر عناصر جدول مندلیف به کار رفته است که خاکستر آن آب، خاک و هوا را آلوده میکنند چرا که حاوی سرب، جیوه و فلزات سنگین عمده است. به دلایلی که ذکر شد و چندین دلیل دیگر، مسئله بازیافت زبالههای الکترونیکی در ایران با چالش روبهرو است.
زبالههای الکترونیکی، گنجینههای در دسترس!
زبالههای الکترونیکی را میتوان در بسیاری از وسائل پیرامونی در زندگی روزمره، مشاهده کرد. باطری ساعت، سادهترین مثال آن و انواع بردهای الکترونیکی، مثالهای تخصصیتر را شامل میشود. در لوازمی از قبیل یخچال، ماکروویو، تلویزیون، ماشینهای لباسشویی و ظرفشویی هوشمند و کولرگازی، بُرد الکترونیک بهکاررفته است، همچنین از دیگر وسایل الکترونیک نیز میتوان به مانیتور، لپتاپ، کامپیوتر، پرینتر، دوربینهای مداربسته و چاپگرها اشاره کرد. این قطعات و مواد، دارای عناصر خطرناکی مانند آرسنیک است. بر این اساس بسیاری از کشورها به سمت بازیافت زبالههای الکترونیکی رفتهاند و در ایران نیز برخی از شرکتهای دانشبنیان مطالعاتی را برای ارائه روشهای دوستدار طبیعت برای بازیافت این پسماندها ارائه دادهاند.
اگر به موضوع بازیافت زبالههای الکترونیکی به دیده تجارتی مناسب و سودآور نگاه کنیم در مییابیم که قطعات و وسائلی که در اطراف ما وجود دارد و به آنها به دیده «دور ریختنیهای مزاحم» نگاه میکنیم، در واقع ثروتهای قابل توجهی هستند که باید آنها را جدی تلقی کرد.
دیدگاه تان را بنویسید