مردم کشورما حضور ۸۰ درصدی در فضای مجازی دارند:
لزوم آموزش گسترده سواد رسانهای
در یک تعریف بسیار کلی، سواد رسانهای یعنی یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد. سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنها باشد. خلاصه اینکه سواد رسانهای کمک میکند از سفره رسانهها به گونهای هوشمندانه و مفید استفاده کنیم.
آذر فخری، روزنامهنگار
مدتها دنبال ترجمه یک کتاب خاص میگردم و بعد از پرسوجوهای بسیار از چند ناشری که در زمینه موضوع این کتاب فعالیت میکنند، باخبر میشوم مترجمی در حال ترجمه کتاب است، اما عجله چندانی هم برای تمام کردن آن ندارد. با خود مترجم صحبت میکنم و ازاشتیاقم برای هر چه زودتر خواندن این کتاب. مترجم محترم با بیحوصلگی توضیح میدهد ناشری که با او برای ترجمه و انتشار این کتاب قرار داد بسته، به او قول انتشار 500 نسخه داده است. در واقع مترجم از ترجمه این کتاب و فروش آن؛ در صورتیکه همه 500 نسخه آن فروش برود، عملا مبلغ چندانی عایدش نمیشود. بعد هم با تعجب میپرسد واقعا مشتاق خواندن این کتابی؟ اصلا برای چه؟!
یکی از دوستان که وقت چندانی برای مطالعه و حضور در کلاسهای آموزشی مورد علاقهاش ندارد، میگوید عصرها که به خانه برمیگردد بهصورت وبینار و آنلاین، از کلاسهایی که به آنها علاقهمند است استفاده میکند. اینطوری هم در خیابانها و ترافیک سرگردان نمیشود و هم در خانه با لباس راحتی و خیال راحتتر، میآموزد. در این موردهم البته تسلط و مهارت استفاده از رسانهای مثل کامپیوتر و تبلت و لپتاپ، اهمیت بسیاری دارد.
داستان سرانه مطالعه در کشور را هم میدانیم که در خوشبینانهترین حالت، دو دقیقه برای هر نفر است!
اغلب انتشاراتیها، اگرغیر از کتابهای کمکدرسی و کتابهای زرد موفقیت، کتابی در مفهوم واقعی کتاب منتشر کنند، به همان 500 تا 700 نسخه کفایت میکنند؛ 700 نسخه از یک عنوان کتاب برای جمعیت 80 میلیونی که بیش از نیمی از جمعیت آن را جوانان تشکیل میدهند؛ جوانانی دانشگاه رفته که از آنان انتظار داریم توجه و شوق بیشتری نسبت به مطالعه داشته باشند. ناشری میگوید نیمی از همین 500 نسخه هم روی دستمان میماند و چند سالی طول میکشد فروخته شود.
برخی از کارشناسان، ظهور فضای مجازی و به تبع آن، شبکههای مجازی و کانالهای تلگرامی را دلیل کاهش حجم مطالعه کاغذی میدانند. این کارشناسان، در مورد استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی به نکته مهم «سواد رسانهای» و تغییر تعریف آن اشاره میکنند، و معتقدند مردم مطالعه میکنند، اما مطالعه آنها در عصر دیجیتال، دیگر منحصر به محصولات کاغذی نیست. آنها در گوشیهایشان، چندین کتاب حمل میکنند و در فرصتهای مناسب، آنها را مطالع می کنند. پس نمیتوان بر روی عدد دو دقیقه، تاکید و گله کرد که مردم ما مطالعه نمیکنند. ضمن اینکه به علت گرانی محصولات فرهنگی، اغلب جوانان، pdf کتابها را بهصورت رایگان دانلود و مطالعه میکنند. اما چون بهجای کتاب، گوشی در دستشان دیده میشود، این توهم پیش میآید که آنها کم مطالعه میکنند. مطالعه این روزها بیشتر معطوف به همین فضاهاست، هر چند که عنوان رسانه، زمانی در انحصار روزنامهها، مجلات و کتابهای چاپی بود.
پس به نظر میرسد سواد رسانهای که به معنای دانش و مهارت استفاده از رسانه است دیگر منحصر به محصولات کاغذی نمیشود و هر کس بتواند از یک شبکه مجازی استفاد کند، از سواد رسانهای بهرهمند است، چون در دهه اخیر، شبکهها و کانالهای مجازی، به طور رسمی یا غیر رسمی، وظیفه اطلاعرسانی و نیز آموزش را بر عهده گرفتهاند.
این سواد رسانهای یعنی چه؟
اول از همه روشن کنیم که اغلب ما میدانیم رسانه چیست؛ رسانه وسیلهای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل میکند. رفتهرفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و با ظهور رسانههای چاپی و الکترونیکی، رسانههای جمعی شکل گرفتند. مهمترین تفاوت رسانههای امروزی آن است که میتوانند پیامهای خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک میکند بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آنها برداشت کنیم، سواد رسانهای هم مهارتی است که با یادگرفتن آن میتوانیم انواع رسانهها و تولیدات رسانهای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعهای از نشانههای خاص دارد و شناخت این نشانهها در با رشد سواد رسانهای ما نقش مهمی دارد.
دکتر شکرخواه در تعریف سواد رسانهای (Media Literacy) میگوید: در یک تعریف بسیار کلی سواد رسانهای یعنی یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
این درک به چه کاری میآید؟ به زبان ساده، سواد رسانهای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد.
سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنها باشد. خلاصه اینکه سواد رسانهای کمک میکند از سفره رسانهها به گونهای هوشمندانه و مفید استفاده کنیم.
نمره سواد رسانهای ما کم است!
معصومه نصیری قائم مقام انجمن سواد رسانه ای ایران معتقد است با توجه به نرم جهانی، در کشور ما چون اهمیت نقش رسانه زیاد شده است، به این موضوع پی بردهایم که ما سواد رسانهای اندکی داریم.
سواد رسانهای که به معنای دانش و مهارت استفاده از رسانه است دیگر منحصر به محصولات کاغذی نمیشود و هر کس بتواند از یک شبکه مجازی استفاد کند، از سواد رسانهای بهرهمند است، چون در دهه اخیر، شبکهها و کانالهای مجازی، به طور رسمی یا غیر رسمی، وظیفه اطلاعرسانی و نیز آموزش را بر عهده گرفتهاند
ما کم سواد رسانهای هستیم و نه بیسواد به معنای صرف آن. مثلا بعضی کارها را میتوانیم با رسانه انجام دهیم و میدانیم رسانه چیست ولی نسبت به کارکردهای آن و تاثیرات پیدا و پنهانی که میتواند برای ما داشته باشد کم اطلاع هستیم.
خانم نصیری به نمره سواد رسانهای در ایران اشاره میکند: بر اساس پژوهشی که در سال ۱۳۹۵ انجام شد، نمره سواد رسانهای ایرانیها را ۱۲ اعلام کردند. ۱۲ با توجه به این که تکنولوژی به سرعت و شدت در لایه های مختلف زندگی ما وارد شده است، نمره قابل قبولی نیست و معتقدم سواد رسانهای مهارت و دانشی است که باید به تمام افراد خانواده آموزش داده شود.لازم است که خانوادهها سواد رسانهای مطلوبی داشته باشند؛ اگر خانوادهها و مخاطب عام بتوانند هم رسانه را بشناسند و هم روشهای رسانه را بشناسند، میتوانند خود را از آسیبها و عوارض شبکههای مجازی حفظ و استفاده از چنین فضاهایی را مدیریت کنند.
سواد رسانهای و فضای مجازی
اینترنت و فضای مجازی برای ما قابلیتهای جدیدی بهوجود آورده است، به گونهای که رسانههای دیگر را مغلوب و در نگاهی ملایمتر تحتالشعاع قرار داده است. فضای مجازی قابلیت Brodcasting دارد. یعنی همهجا حضور دارد و تنها ابزاری لازم است تا ما را به این فضا وصل کند. این دستگاه امروزه قابل حمل است و همه آن را دارند؛ تلفن همراه. فضای مجازی همه قالبهای دیداری و شنیداری را جدا جدا و ترکیبی با هم دارد و میتوان ترکیبشده همه رسانهها را از فضای مجازی و اینترنت دریافت کرد. ضریب نفوذ اینترنت در کشور ما ۸۰ درصد است. درحالیکه متوسط استفاده از اینترنت در دنیا ۴۶ درصد است. آمارهای دیگر هم از وجود ۴۰ میلیون گوشی هوشمند در کشور حکایت دارد.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک میکند بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آنها برداشت کنیم، سواد رسانهای هم مهارتی است که با یادگرفتن آن میتوانیم انواع رسانهها و تولیدات رسانهای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم
۵۳ درصد مردم ایران حداقل عضو یک شبکه اجتماعی هستند و ۷۲ درصد جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال در این شبکههای اجتماعی عضواند. میانگین حضور ایرانیها در شبکههای اجتماعی، به ۹ساعت در روز میرسد.
سواد رسانهای و امکان گزینش و پردازش
تا اینجا باید مشخص شده باشد که چرا به سواد رسانهای نیاز داریم. امروز در دنیایی زندگی میکنیم که فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است، همه ما نیاز داریم در برابر چنین فضایی، چترمحافظی داشته باشیم و یک رژیم مصرفی درست در پیش بگیریم. دکتر شکرخواه معتقد است کسی که سواد بهرهگیری از رسانهها را دارد، دراستفاده از آنها برنامهریزی میکند و با توجه به اهمیت هر رسانه به سمت آن میرود و با توجه و دقت بیشتری به استفاده از تلویزیون، کامپیوتر، بازیهای الکترونیکی، فیلمها و دیگر رسانهها میپردازد وخود را ملزم میکند در استفاده از رسانه، جیره مصرفی معینی داشته باشد. این فرد به جنبههای نامحسوستر رسانهها توجه میکند و به پرسشها و موضوعات عمیقی مانند این که چه کسی پیامهای رسانهای را میسازد؟ با چه اهدافی میسازد؟ چه کسی از ارسال پیام سود میبرد و چه کسی ضرر میکند؟ می پردازد. یعنی او با استفاده از سواد رسانهایاش پیامها را گزینش میکند و پیام های مطلوب را انتخاب و بقیه پیامها را نادیده میگیرد.
نهایت این که مخاطب با داشتن سواد رسانهای در مواجهه با پیامهای مختلف از رسانهها و برای دریافت معنای حقیقی آنها، دو مرحله گزینشگری و پردازشگری را انجام میدهد؛ سواد رسانهای مانند فیلتری عمل می کند تا جهان متراکم از پیام، از لایههای این فیلتر عبور کرده و شکل مواجهه با پیام معنادار میشود.
دیدگاه تان را بنویسید