رویکرد انفعالی ایران و یغمای حقآبه کشور توسط همسایگان
ریزگردها محرک دیپلماسی آب میشود؟
سعیده علیپور
چالش تامین منابع آبی در ایران، هنوز پیچ تندش را طی نکرده که چالش دیگری به لیست تهدیدات محیطزیستی آن افزوده شد. ریزگردهایی که چندین سال خوزستان را آزرده، در همان ابتدای سال 1401، دامن غبارآلودش را بر سر دیگر استانهای کشور هم انداخت. غباری که آسمان را تیره، تنفس را سخت و بهار را از معنا تهی میکند. تهدیدی که کارشناسان مدت مدیدی است که درباره آن هشدار میدهند و گوش شنوایی برای آن نیافتهاند.
اما حال بعد از آنکه ریزگرد همه کشور را فرا گرفته، دولتمردان از تحرکاتی برای دیپلماسی آب در منطقه خبر میدهند. دیروز در حالی که نایب رئیس دوم کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی از ارائه پیشنهاد کمیسیون مشترکی با حضور کشورهای کانونی ریزگردها خبر داد، وزیر امور خارجه نیز گفت: «در طول فعالیت دولت سیزدهم دیدارهای دو جانبهای با ترکیه، عراق و افغانستان جهت پیگیری حقآبههای مرزی داشتیم».
به گزارش خبرگزاری خانه ملت، حسین امیرعبداللهیان افزود: «در وزارت امور خارجه کمیتهای بین وزارتخانههای خارجه، کشور و نیرو تشکیل شده است تا به طور تخصصی موضوعات مرتبط با رودخانههای مرزی و سدسازی در برخی کشورهای همسایه، مورد بررسی قرار گیرد». به گفته او تاکنون دو یا سه جلسه این کمیته برگزار شده است.
اشاره مبهم وزیر امور خارجه کشور به «دو یا سه جلسه» کمیته مذکور که نشان از بیاهمیتی این مورد در دیپلماسی کشور دارد، در حالی است که چالش آب در مناطق مرکزی، جنوب شرقی و غربی ایران مدتهاست به سمت فاجعه حرکت کرده است. سطح آب در چاههای زیرزمینی هر سال پایینتر میرود و امکان فرونشستهای هولناکی را رقم میزند. هشت هزار روستا، با تانکر آبرسانی میشود و گرد و خاک ناشی از تالابها و رودخانهها و دریاچههای خشک امان ساکنان این مناطق را بریده است. زندگی در روستاهای بسیاری از جمله در استانهای سیستان و بلوچستان، خوزستان، خراسان شمالی و جنوبی و اصفهان چنان سخت شده که بسیاری را به حاشیه شهرهای بزرگ رانده است. دریغا که بحران کم آبی و ریزگرد چنان شمشیرش را آخته، که این فرار هم ره به جایی نبرده و گوشه امنی برای شهروندان کشور نمانده است.
ریزگردهایی که کارشناسان محیطزیست آن را در شرق کشور نتیجه بهرهبرداری بیش از حد از آب رود هیرمند به واسطه سد کمالخان در افغانستان و در غرب سدسازیهای متعدد ترکیه بر دو رود مهم دجله و فرات میدانند. بهرهبرداریهای بیش از حدی که در سایه رویکرد انفعالی ایران در خصوص مسایل محیطزیستی و حقآبه این رودهای مشترک با کشورهای عراق، ترکیه و افغانستان، فاجعهآفرین شده است.
محیطزیست و تهدیدات جدی امنیتی
در حالی که بسیاری از سیاستمداران و دولتمردان در کشور، تقویت قوای نظامی را در حفظ آرامش و تثبیت قدرت کشور مهم میدانند و بیشتر منابع کشور را به سمت حوزه نظامی سوق میدهند، بسیاری از کارشناسان محیطزیست سالهاست که نگرانیهایی عمیق خود را از آینده ایران در بحبوحه یک بحران زیست محیطی و کم آبی در منطقه ابراز میکنند. هر چند متاسفانه برخوردهای امنیتی با بسیاری از این افراد نشان داده که اساسا دولتمردان در ایران نه تنها اولویتی برای محیطزیست قائل نیستند که حتی تصوری هم از تهدیدات امنیتی که این حوزه ندارند. با این حال دو اعتراض بزرگ در مرداد ماه و مهر ماه سال گذشته در خوزستان و اصفهان نشان داد که این موضوع جدی است و دولتمردان باید در این حوزه با نگرشی عمیقتر ورود کنند.
کارشناسان بخشی از کمآبی و پدیده ریزگرد سالهای اخیر کشور را نتیجه سد کمالخان بر رود هیرمند در افغانستان و سدسازیهای متعدد ترکیه بر دو رود مهم دجله و فرات میدانند
آتاتورک، مسبب شکلگیری ریزگردها در غرب ایران
به گزارش سازمان هواشناسی، ریزگردهایی که این روزها 26 استان و از جمله پایتخت را در شرایط فوق بحرانی از نظر آلودگی هوا قرار داد، چشمههای تولید گرد و خاک در شمال عراق و سوریه است. اما در این کشورها چه اتفاقی افتاده است که پیش از این چنین گردوغباری را با این حجم به سمت کشور ما روانه نمیکرد؟ برخی کارشناسان در پاسخ به این پرسش، ترکیه را مقصر اصلی میدانند. آنها معتقدند که دولت ترکیه در سال ۱۹۹۲ با افتتاح سد بزرگ آتاتورک بر رود فرات که ظرفیت آن معادل ۶۵۰ سد ایرانی بود، عملاً مسبب شکلگیری ریزگردها در غرب ایران و تشدید بیابانزایی در عراق بود. هر چند بسیاری جنگهای منطقهای، سوءمدیریت منابع آب و نبود طرحهای منسجم برای بیابانزدایی ایران را هم در این موضوع دخیل میدانند.
حتی برخی پا را از این هم فراتر میگذارند و میگویند؛ ترکیه با طرح GAP که شامل ۲۲ سد و ۱۳ نیروگاه بر روی سرشاخههای دجله و فرات است، عراق، سوریه و ایران را به سرزمینهای غیرقابل سکونت تبدیل خواهد کرد.
در آبان ماه سال گذشته هم سد جنجالی «ایلیسو» با وجود تهدیدات محیطزیستی برای ایران و عراق افتتاح شد. سدی که مانع از ورود ۵۶ درصد آب دجله به عراق و سپس ایران شده و پیشبینی شد که تبعات اقلیمی شدیدی بر عراق و غرب ایران داشته باشد. این پیشبینی خیلی زود محقق شد و غبار آن به چشم مردمان این دو کشور رفت.
رود دجله که از رشته کوههای ترورس در ترکیه سرچشمه میگیرد پس از پیمودن ۱۸۵۰ کیلومتر با رود فرات ادغام شده و سپس به کارون و پس از آن به اروند رود میریزد. نکته قابل تامل این است که فقط ۲۲ درصد طول رود دجله یعنی حدود ۴۰۰ کیلومتر در داخل خاک ترکیه قرار دارد.
بعد از آنکه ریزگرد همه کشور را فرا گرفته، دیروز وزیر امور خارجه از تحرکاتی برای دیپلماسی آب در منطقه خبر داد و گفت: «در وزارت امور خارجه کمیتهای بین وزارتخانههای خارجه، کشور و نیرو تشکیل شده است تا به طور تخصصی موضوعات مرتبط با رودخانههای مرزی و سدسازی در برخی کشورهای همسایه، مورد بررسی قرار گیرد»
انفعال ایران در قبال ترکیه
ایلیسو یکی از ۲۲ سد و مخزنی است که ترکیه قصد دارد تحت پروژه عظیم GAP بسازد. در سالهای اخیر ترکیه توانسته است بدون داشتن مزاحم به هدف خود برسد و سدهایی که در برنامه توسعه خود داشته را بسازد. اما در این میان چیزی که بسیار عجیب است انفعال دستگاه دیپلماسی کشور در تحقق دیپلماسی آب در مورد منابع آبی مشترک با این کشور است. هرچند در سالهای پیش حسن روحانی، رئیسجمهور وقت به این موضوع اشاره کرده بود اما این اشاره را نمیتوان مثمر ثمر دانست. روحانی در کنفرانسی با اشاره به اینکه منشأ 80 درصد از ریزگردهای کشور، خارجی است از ترکیه خواسته بود تا در پروژههای سدسازی خود کمال انصاف را رعایت و حقآبه کشورهای همسایه را بدون کموکاست اعمال کند. با این حال ترکها جواب صریحی به ایران دادند. فضلی چورمان، معاون وقت وزیر امور خارجه ترکیه درباره درخواست مقامهای ایرانی ازجمله معصومه ابتکار، رئیس وقت سازمان محیطزیست ایران مبنیبر اینکه ترکیه تضمین دهد که حقآبه رودخانههای پاییندست و تالابها با این سدها از بین نمیرود، گفت: «معنی اینکه ایران میگوید ما تضمین بدهیم را نمیدانیم. آیا ایران در زمان سدسازی با کشور دیگری مشاوره و همکاری میکند یا تضمینی میدهد؟ در حال حاضر هم ایران نباید درباره سدسازی ترکیه تضمین بخواهد».
در حالی ایران در مقابل این شاخ و شانه ترکیه سکوت پیشه کرد و اقدام جدی نکرد که در مرزهای شرقی و در مقابل دولت سابق افغانستان هم اوضاع بهتر نبود. در حالی که هامون به دلیل عدم تخصیص حقآبه هیرمند رو به خشکی نهاده در آخرین پایشها از این دریاچه وسعت آن تنها 0.59 کیلومتر مربع گزارش شده بود، معاون رئیسجمهور سابق افغانستان در پاسخ به یک توئیت اعتراضی کاربر ایران در خصوص پرداخت حقآبه هامون توسط افغانستان، نوشت: «آب مفت نداریم». حتی اشرف غنی، رئیسجمهور سابق افغانستان، هم هنگام افتتاح سد کمالخان اعلام کرد: «آب افغانستان از این پس به ازای دریافت نفت روانه ایران میشود!».
هر چند بسیاری بحرانهای سیاسی و اقتصادی متعدد در ایران و منطقه را سبب بیتوجهی و بیتدبیری بیش از حد دولتمردان به بحران زیست محیطی در کشور و ضعف در دیپلماسی آب و محیطزیست میدانند، اما به نظر میرسد این بار بحران ریزگرد در کنار کمبود منابع آب منطقه باید دولتمردان را متقاعد کند که برای جلوگیری از فروپاشی کشور باید در این حوزه منفعل نبوده و با قدرت بیشتری برای احقاق حق مردم کشور با دولتهای منطقه وارد مذاکره و توافق شوند.
دیدگاه تان را بنویسید