ایرانیان روزبهروز فقیرترمیشوند
اوجگیری تورم و سراشیب بیپایان فقر
ریحانه جولایی
ایرانیها در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری فقر را لمس کردند و حالا هم باوجود کرونا و بیکاریهای چندماهه، مشاغل آزاد بیشترین آسیب را دیدهاند. چند روز پیش مرکز پژوهشهای مجلس نیز از افزایش دو برابری فقر در کشور خبر داد و همین باعث شد تا رسانههای داخلی و خارجی به این موضوع واکنش نشان دهند.
افزایش تدریجی فقر در ایران
بر اساس بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس، خط فقر خانوارهای چهار نفره در شهر تهران ظرف ۲ سال اخیر از ۲.۵ میلیون تومان به ۴.۵ میلیون تومان رسیده است که حاکی از افزایش ۸۰ درصدی آن است.
خط فقر شهر تهران در سال ۹۰ حدود یکمیلیون تومان بود و تا سال ۹۶ بهصورت تدریجی افزایش داشت، اما از سال ۹۷ به بعد با شیب تندی اوج گرفت. اوایل این هفته، محمدقاسمی، سرپرست مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در صحن علنی مجلس گزارشی درباره وضعیت اقتصادی کشور و راهکارهای اصلاح آن به نمایندگان مجلس یازدهم ارائه داد.
این گزارش نشان میدهد که نرخ تورم بالا در کنار کاهش قابلتوجه درآمد سرانه طی سالهای اخیر منجر به رشد قابلتوجه خط فقر در شهر تهران و سایر نقاط کشور شده است و شواهد موجود نیز نشان از روند فزاینده این متغیر در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ دارد.
گزارشها میگویند نرخ تورم ایران در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ بنابر ارزیابی صندوق بینالمللی پول به ترتیب ۳۱.۲ درصد و ۴۱.۱ درصد بوده و در سال جاری هم انتظار میرود ۳۴.۲ درصد باشد. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، درآمد سرانه کشور از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۸ کاهشی ۳۴ درصدی داشته است: «درواقع بهرغم افزایش درآمد اسمی خانوارها، قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال ۱۳۹۰ حدود یکسوم کاهشیافته است.»
این گزارش همچنین پیشبینی کرده است که در صورت تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی از سال ۱۳۹۹ به بعد، حداقل به ۶ سال زمان نیاز خواهد بود تا کشور به سطح درآمد سرانه سال ۱۳۹۰ بازگردد. طبق گفتههای کارشناسان حوزه اقتصاد، رشد اقتصادی کشور در سالهای اخیر بهشدت پرنوسان بوده و بین منفی ۸.۳ درصد تا مثبت ۱۴ درصد حرکت کرده است، اما درحالیکه نرخ رشد اقتصادی هدف برنامههای پنجم و ششم توسعه ۸ درصد تعیینشده، متوسط نرخ رشد اقتصادی کشور از سال ۱۳۹۱ تا سال ۱۳۹۸ نزدیک به صفر درصد بوده است.
از سوی دیگر صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است که رشد اقتصادی سال جاری میلادی ایران منفی ۶ درصد باشد.
نرخ تورم خوراکیها در سال گذشته ۴۲.۶ درصد
اصلیترین تأثیری که فقر با خود دارد کاهش قدرت خرید مردم است. مرکز آمار ایران نرخ تورم گروه عمده خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات در سال گذشته را ۴۲.۶ درصد اعلام کرد که به نسبت سال پیش از آن بین ۳۴ تا ۳۷ درصد افزایش نشان میدهد.
به گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» در سال ١٣٩٨ در کل ایران ۴۲.۶ درصد، در مناطق شهری ۴٢.٧ درصد و مناطق روستایی ۴٢.٢ درصد بوده است. بنا به این گزارش، نرخ تورم گروه عمده «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» در سال ١٣٩٨ نیز برای کل کشور ٣١.۴ درصد، مناطق شهری ٣١.١ درصد و مناطق روستایی ٣٣.۵ درصد بوده است. پیشازاین، مرکز آمار با انتشار گزارشی، تورم ۱۲ ماهه منتهی به اسفند ۹۸ را ۳۴.۸ درصد اعلام کرده بود، اما پسازآن متن نامه عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی، به رئیس قوه قضائیه منتشر شد که در آن جدولی از برآورد بانک مرکزی از تورم سالهای گذشته منتشر شده بود و تورم اسفند پارسال ۴۱.۲ درصد عنوان شده بود.
بیکاری، قوز بالای قوز
همانطور که در بالا هم اشاره شد خط فقر متوسط کشوری در ایران از ماهیانه ۵۰۰ هزار تومان برای یک خانواده چهار نفره در سال ۱۳۹۰ به دو میلیون تومان در سال ۹۸ رسیده است. خط فقر در تهران نیز از یکمیلیون تومان در سال ۹۰ به چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسیده است.
در سال ۹۶ خط فقر متوسط کشوری اندکی کمتر از یکمیلیون و ۵۰۰ هزار تومان و خط فقر شهر تهران دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده است این بدان معناست که در عرض دو سال خط فقر در تهران تقریباً دو برابر شده است.
در کنار این شرایط باید بیکاری که در جامعه وجود دارد را هم لحاظ کرد. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نرخ بیکاری هم به تفکیک استان، جنسیت، جوانان و فارغالتحصیلان اعلامشده است که بد نیست نگاهی به آن بیندازیم.
در میان استانها کرمانشاه با ۱۸.۷ درصد بالاترین نرخ بیکاری را دارد. پسازآن استان چهارمحال و بختیاری با ۱۷.۴ درصد و خوزستان با ۱۵.۷ درصد قرار دارند. نرخ بیکاری در استان تهران ۱۲.۲ درصد است و در اکثر استانها نرخ بیکاری زنان بسیار بیشتر از مردان و گاه تا دو برابر آن است
با استناد به این گزارش در میان استانها کرمانشاه با ۱۸.۷ درصد بالاترین نرخ بیکاری را دارد. پسازآن استان چهارمحال و بختیاری با ۱۷.۴ درصد و خوزستان با ۱۵.۷ درصد قرار دارند. نرخ بیکاری در استان تهران ۱۲.۲ درصد است و در اکثر استانها نرخ بیکاری زنان بسیار بیشتر از مردان و گاه تا دو برابر آن است. تنها در استانهای خراسان شمالی، زنجان و همدان نرخ بیکاری زنان اندکی کمتر از مردان است.
تأثیرفقر بر افزایش جرم در جامعه
فقر تأثیرات زیادی روی جامعه و سلامت آن میگذارد. با نگاهی دقیقتر میتوان دریافت بسیاری از آسیبهای اجتماعی از فقر نشات میگیرند. تأثیرات فقر معمولاً مرتبط هستند، طوری که یک مشکل به تنهایی اتفاق نمیافتد. بهعنوان مثال، بهداشت نامناسب پخش شدن بیماریهای قدیمی و جدید را آسانتر میکند و گرسنگی و کمبود آب هم افراد را نسبت به آن آسیبپذیرتر میکند و جوامع فقیر معمولاً از تبعیضات رنج میبرند و اسیر چرخه فقر میشوند. یکی از آسیبهای بزرگ فقر و بیکاری جرم است. جرم در زمانها و مکانهای مختلف متفاوت است.
در بعضی نقاط بسیار زیاد و در بعضی نقاط کمتر است که البته معمولاً از نظر ثروت تفاوت عمدهای دارند. این باعث شده است که متخصصین بر این موضوع تحقیق کنند که در مکانهایی که آمار جرم و جنایت بسیار بالا است دقیقاً چه اتفاقی میافتد.
جای سؤال نیست که جرم معلول فقر است و آن دسته محلات فقیرنشین یا کل قسمتهای شهر همان مشکلات یکسان را با افراد کمسواد که بیکاری بیشتری داشته و بیشتر مرتکب جرم میشوند دارند و این منجر به فقر مزمن و درازمدت میشود. بهعنوان مثال ثابت شده است که عامل بیکاری در برخی جرمها بسیار مهمتر از عامل نابرابری درآمد است. از طرف دیگر درآمد پایین جرمهای مربوط به اموال (سرقت و از این قبیل) را افزایش داده اما خشونت را کاهش میدهد. تحقیقات کلی آثار مختلف فقر را برای انواع مختلف آسیبهای اجتماعی نشان دادهاند: از نابرابری درآمد تا محرومیت اجتماعی و بیکاری.
فقر و چرخه کار کودکان
فقر، بیکاری و درآمد پایین خانواده کودکان را به چرخه کار میکشاند. از دهه 60 میلادی تاکنون سهم کودکان متأثر از فقر بیشتر و بیشتر شده است. کودکان کمترین انتخاب و توانایی را برای تغییر اتفاقاتی که برایشان میافتد دارند. آنها برای کمک کردن به خانوادههایشان نمیتوانند کاری بکنند و اجباری هم به آن ندارند. تازمانیکه میتوانند بهخوبی روی دو پای خود بایستند، تقریباً ششسالگی، آنوقت وارد کار کودکان میشوند.
تقریباً همه آثار ممکن فقر بر زندگی کودکان تأثیر دارد. زیرساختهای ضعیف، بیکاری، فقدان خدمات اولیه و درآمد بر نداشتن تحصیلات، تغذیه بد، خشونت در خانه و بیرون از آن، کار کودکان، انواع و اقسام بیماریها منعکس میشود.
یکی از آثار فقر بر کودکان این است که باعث میشود رفتار ضداجتماعی داشته باشند که بهعنوان وسیله محافظت روانی در مقابل محیط خشن اطرافشان عمل میکند. تبعیض و محرومیت اجتماعی معمولاً آنها را به خشونت بیشتر و کنترل نفس کمتر در واکنش به اتفاقات استرسزا مجبور میکند. آنها که در کودکی معمولاً مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند، رویکرد سازنده ضعیفتری برای کنار آمدن و برخورد با مشکلات دارند.
در سال ۹۶ خط فقر در شهر تهران دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده است و اکنون این رقم به ۴.۵ میلیون تومان رسیده است که حاکی از افزایش ۸۰درصدی آن است
این رفتارها در طول رشد بیشتر و بیشتر در عمق شخصیت آنها نفوذ کرده و معمولاً قابل بهبودی نیستند. این تأکیدی بر اهمیت اقدام سریعتر برای بالا بردن سطح زندگی کودکان است. سیاستگذاران باید درک کنند که نهفقط درآمد بلکه محیط اجتماعی کودک بهطور کل (والدین، خشونت در مدرسه، مسکن، بهداشت، آب و غذای سالم) نقش مهمی در تأثیرپذیری از فقر دارند.
در آخر اینکه یکی از سادهترین مقیاسها برای سنجش فقر در کل دنیا نگاه کردن به وضعیت سلامت و امید به زندگی در بین جوامع است. جای تعجب نیست که هر کجای دنیا، جوامع فقیرتر وضعیت بدتری دارند. اما سلامت انسانها نه تنها تحت تأثیر فقر مالی بلکه تحت تأثیر محرومیت اجتماعی که یکی دیگر از اثرات نادیدهگرفتهشده فقر محسوب میشود، است. مهم نیست که فقر بر سلامت جسمی کسی اثر میگذارد یا روحی، نتیجه نهایی یکسان است: فقرا بهطور متوسط زندگی سختتری نسبت به افراد ثروتمند دارند.
دیدگاه تان را بنویسید