خشم بیسابقه مردم از انکار واقعیت و اعتراف دیرهنگام یک فاجعه
خطایی که سخت بخشیده میشود
ریحانه جولایی
همهچیز از چهارشنبه صبح شروع شد. از هواپیمایی که قرار بود در کییف بنشیند و مسافرانش مثل میلیونها انسان دیگر به خانههایشان بروند. خانههایی که چند سالی میشد با هزاران امید ساخته بودند تا شاید بتوانند در آرامش و صلح زندگی کنند. اما این پرواز هرگز به زمین ننشست. مسافرانش هرگز در کییف پیاده نشدند و داغشان به دل مردم ایران و کانادا و اکراین و افغانستان ماند. داغی که در روزهای بعد نهتنها التیام پیدا نکرد، بلکه جگرسوزتر هم شد.
روز گذشته هم برای بازماندگان تلخ بود. دیروز عباس مسجدی، رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور از شناسایی اجساد برخی از کشتهشدگان ازطریق دیانای خانوادههایشان خبر داد. به گفته مسجدی ۵۰ پیکر تاکنون شناساییشده و طی چند روز آینده مابقی کار تکمیل خواهد شد و طی دستور قضایی به خانوادهها تحویل داده خواهد شد تا مراسم تدفین برگزار شود. مسئولین ابتدا سقوط هواپیما را ناشی از نقص فنی اعلام کردند و سه روز بعد مشخص شد هواپیما به اشتباه هدف پدافند موشکی سپاه پاسداران قرار گرفته است. از این فاجعه بهعنوان «خطای انسانی» نام برده شد. خطایی که غیرقابل جبران است و دردناکتر اینکه اطلاعرسانی در این مورد، سه روز به طول انجامید و خبرهای دال بر اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی توسط مقامات ارشد نظام تکذیب شد؛ تاکنون نیز هیچ مسئولی از خانوادههای داغدار دلجویی نکرده است.
خشم و واکنش بیسابقه مردم
این اعتراف تلخ و تکاندهنده و البته دیر هنگام و در پی آن عدم دلجوییهای درخور از خانوادههای داغدار؛ خشم بیسابقه مردم را برانگیخت و آنها را از شیوه اطلاعرسانی مسئولان ناامید و بیاطمینان کرد.
شبکههای مجازی و خیابانها مشحون از فریاد اعتراض شد و واکنشها بیسابقه بود. از سیاستمداران گرفته تا هنرمندان و مردم عادی نسبت به این فاجعه انسانی واکنش نشان دادند و ابراز خشم و تأسف کردند. محمد فاضلی، جامعهشناس در صفحه تلگرام خود با اشاره به اینکه اشتباه و اتفاق بخشی از ذات نظامیگری، فناوری و حتی صنعت هوایی است، نوشت: «اما دروغگویی و اصرار بر پنهانکاری، با ذات اطلاعرسانی و روراستی با ملت در تضاد است.» او میپرسد: «سیستمهایی که تا به این حد پنهانکار و غیرشفاف هستند، چه چیزهای دیگری را پنهان میکنند یا قادرند پنهان کنند؟» او دروغگویی و پنهانکاری سیستماتیک را «نابخشودنی» توصیف کرد و ادامه داد: «هولناک، پنهان نگهداشتن واقعیت از دولت است که اگر پنهان نشده بود رئیس سازمان هواپیمایی و سخنگوی دولت با آن اصرار از نفی سناریوی اصابت موشک نمیگفتند.»
جمشید برزگر، روزنامهنگار نیز نوشته بود: «فروکاستن جنایت و قتلعمد ۱۷۶ نفر به خطای سهوی و اشتباه انسانی یک یا چند مأمور جزء، کشتن دوباره قربانیان و مجازات خانواده آنهاست.»
همچنین احمد زیدآبادی، روزنامهنگار، در کانال تلگرام خود نوشت: «آیا وقتیکه سخنگوی دولت، مشاور رئیسجمهور، مسئولان هواپیمایی و بسیاری محافل بخصوص رسانههای آنها، با ضرس قاطع و اطمینانخاطر کامل، بحث شلیک موشک را «جنگ روانی آمریکا» و «دروغی بزرگ» اعلام کردند، از اصل ماجرا بیاطلاع بودند؟ یا اطلاعات دروغ به آنها دادهشده بود؟ یا خود درصدد دروغگویی برآمدند؟»
به اعتقاد زیدآبادی، هرکدام از این گزینهها که درست باشد، اینیک رسوایی تمامعیار است. زیدآبادی ادامه میدهد: «حالا آنها چطور میخواهند چشم در چشم مردم بدوزند؟ چطور انتظار دارند که ازاینپس مردم حرف آنان را باور کنند؟»
بعدازاین خبر، بسیاری از رسانهها و روزنامهنگاران به خاطر اطلاعات اشتباهی که از مسئولان گرفته و آن را به مردم منتقل کرده بودند عذرخواهی کردند.
هنرمندان؛ از انصراف در حضور در جشنواره تا لغو کنسرتها
این واکنشها مختص سیاستمداران نیست. در آستانه برپایی جشنواره جهانی فجر بسیاری از هنرمندان ترجیح دادند در این جشنواره حضور نداشته باشند چراکه خود را داغدار و عزادار جوانان کشور میدانند. مسعود کیمیایی، کارگردان سینما و تلویزیون یکی از اولین کسانی بود که خبر انصرافش از شرکت در جشنواره فجر را رسانهای کرد. او که فیلم «خون شد» را برای این جشنواره فرستاده بود تصمیم گرفت آن را تحریم کند. همچنین وبسایت «کافه سینما» یکی از مهمترین منابع خبری سینمای ایران اعلام کرده است بعد از یک دهه، امسال اخبار جشنواره فجر را پوشش نخواهد داد.
داوران بخش تجسمی جشنواره فجر نیز در اطلاعیهای اعلام استعفا کردهاند. در این اطلاعیه داوران بخش عکس، کارتون، گرافیک، سفال، و سرامیک و تعدادی از داوران بخش خوشنویسی موضع قاطع خود را در عدم حضور در این جشنواره اعلام کردهاند. داوران بخش گرافیک در بیانیه خود نوشتند: «رنج از حد توان ما افزون شده است. در شرایط فعلی نه تاب ادامه دادن داریم و نه توان خاموش گریستن.»
رئیس دانشکده روانشناسی علامه طباطبایی: صداقت جامعه را نجات میدهد و اقشار مختلف جامعه را از واکنشهای عصبیت و خشم دور میکند. در حادثه اخیر هم مسئولانی که تصمیمساز و تصمیمگیر بودند باید عذرخواهی کنند و با صحبت صادقانه، اطلاعات درست را انتقال دهند
کیانوش غریبپور نیز در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرده است از مدیریت هنری جشنواره هنرهای تجسمی فجر کنارهگیری میکند.
در بخش موسیقی نیز، موزیسینهای مختلف یکبهیک اعلام انصراف از جشنواره فجر دادهاند. ارکستر آرکو به رهبری ابراهیم لطفی اعلام عدم حضور کرده است. مانی جعفرزاده نیز در صفحه خود نوشت: «به نشانه همدلی با مردم داغدار و ستم دیده سرزمینم، امسال در هیچیک از جشنوارههای هنری فجر شرکت
نخواهم کرد.»
از سوی دیگر برخی از هنرمندان ازجمله علیرضا قربانی و علیرضا عصار کنسرتهای خود را به احترام خانوادهها جانباختگان این حادثه لغو کردند. بعدازآن برخی از مجریان صداوسیما ازجمله صبا راد و زهرا خاتمی راد هم استعفا دادند؛ اما اعتراضات و خشم مردم در اینجا تمام نمیشود. خشم فراوان مردم را به خیابانها هم کشاند. روزهای گذشته دانشگاههای «شریف» و « امیرکبیر» هم شاهد خشم و ناامیدی جوانان بود. شبکههای مجازی هم این روزها تنها به موضوع سقوط و جان باختن جوانان کشور میپردازد.
البته این اعتراضات مخالفانی هم دارد. برای مثال حمید رسایی درواکنشی نسبت به کنارهگیری هنرمندان اظهار خوشحالی کرده و در توییتر خود خطاب به صداوسیما گفته است: «خاکبرسرتان اگر مجدد به آنها که کنارهگیری کردهاند آنتن بدهید.»
مراسم آبرومند کمترین حق بازماندگان
در این میان اما بسیاری، از دولت و مسئولان خواستهاند برای جانباختگان این حادثه مراسمی آبرومند برگزار کنند. مراسمی که تسلایی برای خانوادههای آنها باشند. به گفته کاربران فضای مجازی این کمترین کاری است که دولت میتواند در قبال این اشتباه بزرگ انجام دهد.
اما مراسم و خاکسپاری آبرومند تنها نظر مردم نیست. رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی علامه طباطبایی هم معتقد است، افزون بر عذرخواهی و ارائه توضیح دقیق درمورد علت سقوط هواپیمای اوکراینی، میتوان با برگزاری مراسم تشییع باشکوه و آبرومند پیکر جانباختگان این حادثه، خطاها را جبران کرد.
به گزارش ایرنا، احمد برجعلی وقوع حوادث غیرعمدی در هر جامعهای را اجتنابناپذیر دانست و تصریح کرد: اما تأخیر در اطلاعرسانی درمورد این حوادث، اعتماد اجتماعی را از بین میبرد. تأخیر شاید دلایلی داشته باشد اما جامعه را در وضعیت غیرعادی، شوک و پیشگیریناپذیر قرار میدهد، بهگونهای که پیامدهای روانی - اجتماعی سنگینی برای جامعه به بار میآورد و باعث میشود توهمات، شایعات و اطلاعات غلط جایگزین اطلاعات درست شود و گمانهزنی شکل گیرد.
در پی سقوط هواپیما، اعتراف تلخ و تکاندهنده و البته دیر هنگام مسئولان و در پی آن عدم دلجوییهای درخور از خانوادههای داغدار؛ خشم بیسابقه مردم را برانگیخت و آنها را از شیوه اطلاعرسانی مسئولان ناامید و بیاطمینان کرد
رئیس دانشکده روانشناسی علامه طباطبایی، تبعات دریافت این اطلاعات جایگزین را خشم، غم، بیقراری و التهاب، بدبینی و پیامدهای پساشوک عنوان کرد و گفت: بهطورمعمول معدود افرادی در شرایط استرس و فشار روانی میتوانند خشم خود را کنترل و مدیریت کنند. این عدم مدیریت خشم، رفتارهای ناهنجارگونه، غیرقانونی و پرخاشگری را به دنبال دارد تا آنجا که گاه افراد دچار احساس گناه میشوند و سیکل معیوبی را شکل میدهند.
او همچنین یادآور شد: بر همین اساس میگوییم اطلاعرسانی بهموقع راهگشا است ولو اینکه تلخ و ناگوار باشد. درواقع اتفاق ممکن است گریزناپذیر باشد اما کنترل خشم باید مدیریت شود و به پهنای باند زندگی افراد فکر و کمک کرد تا استرس تقلیل یابد.
او با تأکید بر اینکه صداقت جامعه را نجات میدهد و اقشار مختلف جامعه را از واکنشهای عصبیت و خشم دور میکند، تصریح کرد: در حادثه اخیر هم مسئولانی که تصمیمساز و تصمیمگیر بودند باید عذرخواهی و صادقانه صحبت و اطلاعات درست را منتقل کنند.
به عقیده برجعلی جابجایی و استعفا بهصورت داوطلبانه باید فرهنگ شود. اینکه شخصیتی پیشقدم شود و عنوان کند «به دلیل قصور یا تقصیر تا اطلاع ثانوی صلاح نیست در مسئولیت بمانم» باعث التیام آلام و آرامش جامعه در شوک مانده میشود اینکه شخصیتی پیشقدم شود و عنوان کند «به دلیل قصور یا تقصیر تا اطلاع ثانوی صلاح نیست در مسئولیت بمانم» باعث التیام آلام و آرام شدن جامعه در شوک مانده میشود اما اگر افراد سرجای خود بمانند نوعی دهنکجی به مردم محسوب میشود که انگار هیچکس نمیخواهد مسئولیتی بپذیرد.
اصولاً مسئولیت با پاسخگویی رابطه تنگاتنگی دارند و فرد مسئولیتپذیر باید پاسخگو باشد. این شاخصه هم باید در جامعه تقویت شود زیرا مسئولیت با پاسخگویی درهمتنیده است. پس باید قصور و اهمالکاری را پذیرفت؛ امری که زخم روانی واردشده به جامعه را درمان میکند و خشمی که به وجود آمده را کاهش میدهد.
رئیس دانشکده روانشناسی علامه طباطبایی همچنین خواستار برگزاری تشییع باشکوه برای جانباختگان سقوط هواپیمای اوکراینی مانند مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی شد و افزود: افراد جانباخته در این حادثه هرکدام در ابعاد علمی و پژوهشی و دانشگاهی، همانند یک قاسم سلیمانی بودند.
در آخر به نظر میرسد تنها راهکار فقط عذرخواهی و نیز ارائه توضیح دقیق درباره حادثه است و اینکه فضای عزاداری و سوگواری برای خانوادهها فراهم شود و دولت برای جانباختگان این حادثه مراسم رسمی، ملی و آبرومندانه برگزار کند. این شاید تنها مرحمی باشد که درد خانوادههای بازمانده کمی التیام پیدا کند. وقتی خانوادههای بازماندگان ببینند همه جامعه عزادار و سوگوارند، اندکی از غمشان کم میشود و این آرامش را به دیگران منتقل میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید