آریا رهنورد 

سپاهان فصل گذشته با میانگین بیشتر از دو امتیاز به ازای هر بازی نتوانست قهرمانی لیگ را به دست بیاورد. آنها یک‌ بار هم در دوران مربیگری محرم نویدکیا با ۶۵ امتیاز موفق به قهرمانی در لیگ نشده بودند. روبه‌رو شدن با چنین وضعیتی برای هر تیمی دشوار است. درست به‌ همین خاطر مورایس تصمیم گرفت تابلویی را در ورزشگاه نقش‌جهان نصب کند و بازیکنانش را به کسب ۷۰ امتیاز در فصل جدید فرا بخواند. اتفاقی که بعد از تساوی در تبریز عملا غیرممکن شد.

سپاهانی‌ها در تبریز به چیزی جز کسب یک امتیاز فکر نمی‌کردند. البته که این تیم صاحب چند موقعیت هم شد اما آنها در بسیاری از دقایق نیمه دوم بازی روی زمین بودند و انگار با نقشه مشخص گرفتن یک امتیاز راهی این مسابقه حساس شده بودند. البته که بازی در جو وحشتناک استادیوم یادگار با این‌ همه تماشاگر برای هیچ تیمی ساده نیست. حتی خود بازیکنان تراکتور نیز کم‌ و بیش تحت تاثیر این جو وحشتناک قرار گرفته بودند اما اینکه سپاهان به‌عنوان یک تیم همیشه هجومی این‌چنین عقب کشید تا فقط بازنده نباشد، استراتژی قابل انتقاد سرمربی اصفهانی بود. شاید مورایس به برنامه تیمش در ادامه فصل نگاه می‌کرد و باور داشت که اگر در این بازی شکست نخورد، در ادامه فصل می‌تواند خطرات بزرگی برای صدرنشین‌ها به وجود بیاورد. چراکه آنها به جز پرسپولیس با همه مدعیان دیگر در نیم‌فصل دوم هم بازی کرده‌اند و برنامه نسبتا ساده‌تری نسبت‌ به سایر رقبا دارند. با این وجود باید به یک حقیقت بزرگ اعتراف کرد. اینکه سپاهان در دومین فصل مربیگری ژوزه مورایس به‌هیچ‌وجه نتوانسته انتظارها را برآورده کند. تیمی که قرار بود در این فصل ۷۰ امتیاز در لیگ برتر به دست بیاورد، حالا اگر تک‌تک بازی‌های باقی‌مانده در ادامه فصل را نیز ببرد ۶۸ امتیازی خواهد شد. اگر واقع‌گرایانه به ماجرا نگاه کنیم به‌نظر می‌رسد سپاهان حتی شانسی برای رسیدن به ۶۵ امتیاز فصل گذشته نیز ندارد. آنها برای این کار باید در دیدارهای باقی‌مانده این فصل فقط یک‌ بار شکست بخورند و در همه بازی‌های دیگر برنده باشند.

اما مشکل سپاهان کجاست؟ چرا تیمی که تا این اندازه مهره‌های درخشانی در اختیار دارد، نمی‌تواند نتایج خوبی به دست بیاورد؟ چرا تیمی که به‌ نظر می‌رسد کهکشانی‌ترین تیم تاریخ سپاهان است، حالا با اختلاف در صدر جدول لیگ دیده نمی‌شود؟ این تیم حتی اگر بازی‌های معوقه‌اش را هم ببرد نهایتا به رده سوم جدول می‌رسد. به‌نظر می‌رسد مجموعه اتفاقاتی که از شروع فصل برای سپاهان رخ داد، آنها را با مشکلات زیادی روبه‌رو کرده‌ است. در درجه اول مدیران باشگاه نتوانستند خریدهایی منطقی برای تیم‌شان انجام بدهند. خریدهای سپاهان خریدهای قابل‌ قبولی بودند اما مشکل اینجاست که تیم به‌اندازه‌ کافی تعادل نداشت‌. خرید بیش‌ از حد مهاجم هم دردسر دیگری بود که نظم تیم مورایس را به‌هم زد‌. برای مثال آنها اصلا به نفراتی مثل کاوه رضایی و عیسی آل‌کثیر نیاز نداشتند. این بی‌نیازی آن‌قدر محسوس بود که آنها حتی حاضر شدند عیسی را به رقیب مستقیم‌شان یعنی پرسپولیس بدهند. برای خیلی از نفرات دیگر نیز چنین اتفاقی رخ داد. در واقع سپاهان‌ مورایس به اندازه کافی بالانس نبود و در بعضی از پست‌ها بیش‌ از حد بازیکن داشت و در بعضی از پست‌ها با کمبود بازیکن روبه‌رو بود. این خرید بیش‌ از حد نفرات در ماجرای سقف بودجه هم تیم را به دردسر انداخت و باعث کسر امتیاز این تیم شد. البته که درنهایت امتیازهای رفته برگشتند اما در همان مقطع ۶ بازیکن سپاهان محروم شدند و همین مساله سریالی از شکست‌های پیاپی این تیم را رقم زد. به همه این ماجراها باید شرایط خود مورایس را  نیز اضافه کرد. به‌نظر می‌رسد سرمربی پرتغالی به‌ اندازه‌ سابق برای ماندن در این تیم و نتیجه گرفتن در فوتبال ایران انگیزه ندارد و منتظر لحظه‌ای است که فوتبال ایران را ترک کند اتفاقی که احتمالا در پایان این فصل رخ خواهد داد.

۷۰ امتیاز سپاهان حالا دیگر به تاریخ پیوسته است. همان‌طور که شاید پروژه مورایس به تاریخ بپیوندد. آنها هنوز از قهرمانی این لیگ ناامید نیستند اما اگر تلاش کنند، شاید بتوانند دوباره صدر جدول را به‌ دست بیاورند. کیفیت این روزهای سپاهان اما در حد و اندازه‌های یک تیم قهرمان نیست و این موضوعی است که آنها را با دردسرهای زیادی 

روبه‌رو می‌کند.