مهاجری در گفتوگو با ایلنا:
فقط رهبری میتواند قفلهای بسته سیاست و اقتصاد را باز کند
یک فعال سیاسی اصولگرا با طرح این ادعا که رئیسی توسط جبهه پایداری اداره میشود و نقشی در اداره کشور ندارد، گفت: برای باز شدن فضای سیاسی و مشکلات جامعه واقعا فردی را به جز رهبری مؤثر نمیدانم که بتواند قفلهای بسته سیاست و اقتصاد را باز کند.
محمد مهاجری در گفتوگو با ایلنا، افزود: جریان خالصساز همانهایی هستند که آقای رئیسی را رئیسجمهور کردند و شناختشان در فضای سیاسی کار خیلی مشکلی نیست. همان جریانی است که بخشیشان در شورای نگهبان، بخشی در نهادهای نظامی حضور دارند. نهادهای قدرت دیگری هم هستند که بعضی از آنها ممکن است خودشان خالصساز نباشند اما به این جریان کمک میکنند.
حرف اساسی جریان خالصساز چیست؟ اینکه انقلاب دارد از بین میرود و ما باید یکسری آدمهای خالص وارد نظام کنیم تا انقلاب سرپا بماند. یعنی یک تصور کاملا ایدئولوژیک دارند و وقتی به این اعتقاد رسیدند، میگویند هرکاری باید کرد که ما به این هدف برسیم. اگر شده ردصلاحیت کنیم این کار را انجام میدهیم، مشارکت را هم پایین بیاوریم، انجام میدهیم. جریان خالصساز با تمام قوا به دنبال چنین فضایی است.
وی درباره برگزاری انتخابات آتی تصریح کرد: رهبری درباره انتخابات چهار محور رقابت، امنیت، مشارکت و سلامت را مطرح کردند اما اتفاقی برای عملیاتی کردن اینها در انتخابات مشاهده نشد. مهاجری اضافه کرد: اگر بتوانیم نسبت به انتخاباتهای گذشته 10 درصد بیشتر مردم را به پای صندوق رای بیاوریم برای جمهوری اسلامی پیروزی بزرگی رقم خورده است.
به اعتقاد این فعال رسانهای، تعداد سلبریتیهای سیاسی جامعه و افرادی که بتوانند از مردم برای رأی دادن درخواست کنند کم شده است چرا که تلاشهای بسیاری شده تا همه آدمهای مؤثر سیاسی کشور را از رده خارج کند. آدمهایی که میتوانستند در بحرانها کشور را نجات دهند.
خروجی هر موضوعی در نهادها و شوراها کشور را ناکارآمد میکند
مهاجری در بخش دیگری از این گفتوگو یادآور شد: قانونگذاری نهادها و شوراها باعث ناکارآمدی مجموعه نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی میشود. یعنی مجلس، دولت، نهادهای نظارتی و حتی شوراهای عالی و شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص مصلحت و هرچیز دیگری که هست را ناکارآمد میکند. در واقع خروجی موضوعی که از آن بیرون میآید مساوی است با ناکارآمدی همهچیز کشور. وقتی مردم این ناکارآمدی را ببینند طبیعتا امیدواری آنها به آینده کار سختی است.
در ۱۰-۱۵ سال گذشته با خردورزی در کشور حکومت نکردیم
این فعال سیاسی ادامه داد: ما یک راه چاره بیشتر نداریم و آن اینکه جامعه سیاسی و کف جامعه ما بپذیرند که ما در ۱۰-۱۵ سال گذشته با خردورزی در کشور حکومت نکردیم. من معتقدم از سال ۸۴ به این طرف تقریبا این اتفاقها افتاد. یعنی یک دوقطبی در کشور ایجاد شده، دوقطبی عقلگرا- احساسگرا، اصولگرا - اصلاحطلب، تندرو- کندرو یا هرچیز دیگری که اسم آن را بگذارید، باعث شده روزبهروز بر کینه و نفرت در جامعه دامن زده شود و اوج آن در سال ۸۸ به وجود آمد، در انتخابات ۹۲ و ۹۶ مجددا رشد کرد، در ۹۸ منجر به آن ناملایمات شد و در انتخابات آن سال و نهایت در انتخابات ۱۴۰۰ هم کل جریانهای سیاسی پشت انتخابات رفتند و آنهایی که باید میآمدند رأیشان را میانداختند، نیامدند.
باید مجددا به حکمرانی خوب بازگردیم
به گفته وی، حالا برای اینکه ما به دنبال راهحل بگردیم چیزی که به ذهن خود من میرسد این است که گرچه زمان هم خیلی کم است اما شرط اول پذیرش این است که ما با حکمرانی خوب خداحافظی کردیم و باید مجددا به آن بازگردیم. برای برگشتن دو پارامتر خیلی مهم وجود دارد: اول آنکه آیا ساختارها را میتوانیم اصلاح کنیم؟ دوم اینکه برای این ساختارها نیروی کارآمد داریم یا نداریم؟ به نظر در نظام جمهوری اسلامی روش براندازی و روشهای خشن برای اصلاح این سیستم جواب نمیدهد.
قبول هم دارم سیستم آنقدر تضعیف و دچار بیماری شده که به سرعت درست نخواهد شد، ولی بالاخره چارهای نداریم جز اینکه یک بازپروری سیاسی، روحی کرده و مردم را برای اینکه مجددا در انتخابات شرکت کنند، اقناع کنیم. ممکن است ۶-۷ ماه زور بزنیم اما فقط ۱۰ درصد مشارکت را افزایش دهیم و این خودش مزیت است که اگر بتوانیم میزان مشارکت را ۱۰ درصد افزایش دهیم خیلی خوب است و ۲۰ درصد هم در انتخابات ریاست جمهوری بعدی افزایش دهیم و به همین ترتیب دوباره به یک جامعه نرمال برگردیم. وقتی جامعه نرمال شد، سؤال شما جواب داده میشود.
باید این سیگنال به جامعه داده میشد که قرار نیست ما حذف و یا ردصلاحیت فلهای داشته باشیم
مهاجری با تأکید بر اینکه هیچ رفتاری از نظام سیاسی ندیدیم که بخواهد سخن رهبری را به قانون و راهبرد تبدیل کند منظور همین همین است. یعنی باید این سیگنال به جامعه داده میشد که قرار نیست ما حذف و یا ردصلاحیت فلهای داشته باشیم. در آن صورت جامعه احساس میکرد یک مقدار میتواند نفس بکشد.
نهتنها آن سیگنال را ندادند بلکه آمدند قانون انتخابات را اصلاح و آن را منقبضتر هم کردند. بنابراین فضا خیلی سختتر و مشکلتر شده است. من با آدمهای معتدل مختلفی صحبت میکنم که بیایید در انتخابات شرکت کنید میگویند فایدهای ندارد؛ شورای نگهبان آمده که ردصلاحیت کند. اصلا میخواهند این مجلس حداکثر همین مجلس فعلی شود.
بنابراین ما خیلی گزینههای مختلفی در مقابل مردم قرار ندادیم. فهرستی جلوی مردم نگذاشتیم که بتوانند انتخاب کنند؛ در نهایت یک فهرست گذاشتیم که دو مدل غذا دارد که یک مدل را در رستوران نداریم و در اصل همان یک مدل است که میخواهید بخورید، نمیخواهید از گرسنگی بمیرید. لذا فکر میکنم این دوره هم با دوره گذشته تفاوتی ندارد و مردم برای انتخاب کردن در میان کاندیداها کار آسانی در پیش ندارند.
دیدگاه تان را بنویسید