رامتین موثق

چندسالی است که شعار سال بر محوریت تولید و صنعت انتخاب می‌شود و شعار سال 1403 هم «جهش تولید با مشارکت مردم» انتخاب شد. تولید، صنعت، رشد تولید و صنعت و استراتژی صنعتی از کلیدواژگانی است که چندین سال است مورد استفاده مسئولین، کارشناسان و اقتصاددانان قرار گرفته و بسیاری راه‌حل رشد و توسعه ایران را رشد صنعتی می‌دانند زیرا ایران درگیر یک رشد بر پایه نفت و خدمات است و بسیاری چنین رشدی را بی‌کیفیت، گذرا و ناپایدار ارزیابی می‌کنند.

در ابتدا دولت سیزدهم عهده‌دار تحقق این شعار بود؛ دولتی که وزارت صمتش هیچ توجهی به صنعت نداشت و تنها از صنعت یک بخش خودرو و از کل حوزه خودرو تنها به خودروهای برقی، آن هم برای بازاریابی شارژر‌های مپنا توجه پوپولیستی نشان می‌داد. بعد از حادثه سقوط هلی‌کوپتر و فقدان رئیس دولت، قرعه کار به نام دولت مسعود پزشکیان افتاد. دولت چهاردهم در حالی آغاز به کار کرد که طرفداران دولت قبل ادعا می‌کردند اسبی زین شده تحویل او داده‌اند اما واقعیت‌ها چیز دیگری از این مرکب نشان می‌دادند. با تمام این توصیفات آیا دولت‌ها موفق شدند تولید را با سرمایه مردم دستخوش جهش کنند؟

تولید در رکود و سرمایه‌های سرگردان مردم

اما در سالی که گذشت، تولید نه تنها جهش نیافت بلکه در رکود عمیق‌تری نیز فرورفت. طبق آخرین آمار، شاخص مدیران خرید کل اقتصاد در بهمن‌ماه ۱۴۰۳، پس از تعدیل فصلی معادل ۴۶.۴ محاسبه شده و برای سومین ماه متوالی روند رکودی داشته‌ است. به اعتقاد بسیاری از فعالان و صاحب‌نظران، مشکل اصلی صنعت در سال جاری ناترازی انرژی بوده که به چنین رکود سنگینی دامن زده است. چندسالی بود که واحدهای تولیدی در تابستان با قطعی برق و در زمستان با قطعی گاز مواجه بودند اما امسال این ناترازی آنقدر عمیق بود که قطعی برق حتی به فصل سرما نیز کشید و گاز نیز زودتر از موعد سال‌های قبل قطع شد. 

واحدهای تولیدی همچنان درگیر مشکلات تامین مالی، کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش و مشکلات محیط کسب‌وکار هستند و وضعیت بحران تولید آنقدر عمیق شده است که اکنون دیگر با پدیده مهاجرت صاحبان سرمایه نیز مواجهیم. اما شعار سال امسال تنها به تولید توجه نداشت بلکه معطوف به استفاده از سرمایه‌های مردم در امر تولید نیز بود.

از سال‌های گذشته بسیاری هشدار داده بودند که سرمایه مردم در فعالیت‌های سفته‌بازانه به کار گرفته می‌شود و چنین کاری بازارها را ملتهب می‌کند. رواج این پدیده‌ را باید در کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم در جامعه دید. مردم برای حفظ ارزش پول و مقابله با تورم 40 درصدی، نقدینگی خود را صرف خرید کالاهایی چون دلار، سکه، خودرو و ... می‌کنند تا مقابل این بحران‌های اقتصادی برای خود مامنی تهیه کنند.

در سال جاری نیز نوسانات نرخ ارز بسیار شدید بود و طلا و سکه هم رشد شدیدی داشت و به همین دلیل مردم باز راهی بازارها برای خرید دلار و سکه شدند. همچنین خودرو به یک کالای سرمایه‌ای تبدیل شده و اوج آن شرکت مردم و دلالان در صف‌های خرید قرعه‌کشی ایران‌خودرو بود. در شهریور 1403 که یک مرحله از قرعه‌کشی ایرا‌ن‌خودرو انجام شد، 450 هزار میلیارد تومان، معادل 7 درصد نقدینگی کل کشور، در حساب‌ها بلوکه شد تا مردم شانس خود را برای برنده شدن یک رانت 250 میلیون تومانی امتحان کنند!

در ضمن یکی از بازارهایی که می‌تواند منجر به مشارکت مردم در امر تولید شود، بورس است. بورس مدتی با آغاز کار همتی وضعیت رو به رشدی داشت، اما پس از قطع امید فعالان و مردم از انجام مذاکرات و رسیدن دلار به بالای 90 هزارتومان، بورس روند ریزشی خود را آغاز کرد و با استیضاح سیاست‌زده همتی نیز این روند شدت گرفت. پس در اینجا هم سرمایه مردم موفق نشد به جهش تولید کمک کند.

زمانی که رهبری شعار سال 1403 را اعلام کردند و مجمع تشخیص مصلحت نظام روی آن کار می‌کرد، نه بحث غزه مطرح بود، نه بحث سوریه و نه بحث درگیری‌های ما با اسرائیل. طبیعی است وقتی این مسائل پیش می‌آید، اقتصاد را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و هم روی صادرات اثر می‌گذارد، هم روی سرمایه‌گذاری، هم روی تولید و هم روی تورم

در شرایطی که مردم با اندک سرمایه خود می‌خواهند آینده‌شان را مقابل سیل تورم حفظ کنند، آیا می‌توان انتظار داشت پول خود را در تولیدی سرمایه‌گذاری کنند که هر لحظه ضرر تولید می‌کند!؟

آیا رشد نسبی تولید به معنای جهش است؟

مشاور عالی اتاق بازرگانی ایران در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»، در ارزیابی خود از تحقق «جهش تولید با مشارکت مردم»، در ابتدا به بخش تولید پرداخت و اظهار کرد که واقعا جهشی در تولید رخ نداده است.

ابراهیم بهادرانی تصریح کرد: جهش آنست که تولید ناگهان ۲ تا ۳ برابر شود، اما آمارها نشان می‌دهد که وضعیت تولید ما نسبت به سال قبل، به‌طور نسبی بهتر شده است.

او به آمار بانک مرکزی از رشد بخش صنعت و معدن اشاره کرد و گفت: چند روز پیش آقای فرزین اعلام کرد که رشد صنعت و معدن ما در فصل اول، ۲.۸ درصد بوده که در فصل دوم سال 1 درصد کاهش یافته و در فصل پاییز، ۳.۴ درصد شده است. رشد کشاورزی کشور هم به ترتیب فصول، ۳.۲، ۲.۸ و ۴.۱ درصد بوده است. این آمارها نشان می‌دهد که کشاورزی و صنعت ما نسبت به سال قبل درصدی بهتر شده است.

این کارشناس مسائل اقتصادی با تاکید بر اینکه طبیعی است چنین رشدی با شرایطی که پیش آمد به معنای جهش تولید نیست، درباره شرایطی که مانع جهش تولید شد، بیان کرد: زمانی که رهبری این شعار را اعلام کردند و مجمع تشخیص مصلحت نظام روی آن کار می‌کرد، نه بحث غزه مطرح بود، نه بحث سوریه و نه بحث درگیری‌های ما با اسرائیل. طبیعی است وقتی این مسائل پیش می‌آید، اقتصاد را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد؛ هم روی صادرات اثر می‌گذارد، هم روی سرمایه‌گذاری، هم روی تولید و هم روی تورم.

به اعتقاد او، با تمام این شرایط پیش آمده آمارها نشان از یک رشد نسبی در تولید و صنعت می‌دهند.

مشاور عالی اتاق بازرگانی ایران در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: مشارکت مردم هنوز در کشور ما نهادینه نشده است. برای مثال دولت به جای واگذاری واحدها  به بخش خصوصی واقعی، آنها را به خصولتی‌ها واگذار می‌کند. اینکه به معنای مشارکت مردم نیست. تا زمانی هم که مشارکت مردم نهادینه نشود نباید اصلا توقع جهش داشته باشیم

مشارکت مردم در تولید نهادینه نشده است

بهادرانی درباره بخش دیگر شعار سال، یعنی مشارکت مردم، تاکید کرد: متاسفانه آنچیزی که باید بگویم اینست که مشارکت مردم در تولید هنوز در کشور ما نهادینه نشده است.

او عنوان کرد: دولت هم در این راه سعی خود را کرده است، برای مثال دولت اعلام کرد که هیچ بخشنامه‌ای را صادر نمی‌کند مگر اینکه نظر بخش خصوصی را بگیرد. این آیین‌نامه نوشته شده و دولت هم تصویب کرد؛ اما می‌بینیم که برخی وزارتخانه‌ها چنین کاری می‌کنند بدون اینکه نظر بخش خصوصی را جویا شوند.

مشاور عالی اتاق بازرگانی ایران با اشاره به چرخه معیوب خصوصی‌سازی‌ها ادامه داد: دولت به جای واگذاری واحدها به بخش خصوصی واقعی، آنها را به خصولتی‌ها واگذار می‌کند. اینکه به معنای مشارکت مردم نیست. بنابراین قسمت مشارکت مردم، که سیاست کلی کشور بوده، هنوز نهادینه نشده است و تا زمانی هم که مشارکت مردم نهادینه نشود نباید اصلا توقع جهش داشته باشیم.

بهادرانی همچنین مطرح کرد: همه دنیا به این نتیجه رسیده است که دولت در اقتصاد دخالت نکند و تنها مشغول سیاست‌گذاری باشد و با کمک مردم سیاستگذاری‌ها را اجرا کند؛ اما در کشور ما متأسفانه تا مشکلی یا چالشی پیش می‌آید، همه یادشان می‌رود که باید با مردم مشورت کرد؛ البته این بدین معنی نیست که برای حل این چالش دولت دخالت نکند اما باید با مردم در میان بگذارد و راهکار برای آن پیدا کند.

همه دنیا به این نتیجه رسیده است که دولت در اقتصاد دخالت نکند و تنها مشغول سیاست‌گذاری باشد و با کمک مردم سیاستگذاری‌ها را اجرا کند اما در کشور ما متأسفانه تا مشکلی یا چالشی پیش می‌آید، همه یادشان می‌رود که باید با مردم مشورت کرد

اصلی‌ترین مشکل، دولتی بودن 85 درصد اقتصاد است

این تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره اینکه «چه شرایطی مانع مشارکت مردم در امر جهش تولید شد؟»، پاسخ داد: اکنون می‌گویند ۸۵ درصد اقتصاد ما دولتی است و این به معنای سم برای کشور است.

بهادرانی افزود: باید ببینیم اقتصاد کشورهایی که پیشرفت می‌کنند و چالش‌ها را پشت سر می‌گذارند چند درصد دولتی است؟ دولت وظیفه مشخصی دارد و آن اینست که سیاست‌گذاری کند، ولی وظیفه ندارد اقتصاد را در دست بگیرد.

او با تاکید بر اینکه اصلی‌ترین ریشه مشکلات همین دولتی بودن عمده اقتصاد است، یادآور شد: بعد از انقلاب بنا به اقتضایی که بوده، برخی شرکت‌ها را ملی کردیم و بعد بحث اصل ۴۴ پیش آمد و سران مملکت کاری کردند که واحد‌های ملی بیشتر به بخش خصوصی واگذار شود منتهی در نوع واگذاری مشکل به وجود آمد؛ ابتدا خواستند به بخش خصوصی واگذار کنند و برای چنین کاری واحدها را به مزایده گذاشتند. اما در این میان اهلیت چه شد؟ عمده این واحدها را به کسانی که هیچ سررشته‌ای نداشتند واگذار کردند چون تنها پول بیشتری داشتند.

 واقعا جهشی در تولید رخ نداده است. جهش آن است که تولید ناگهان ۲ تا ۳ برابر شود، اما آمارها نشان می‌دهد که وضعیت تولید ما نسبت به سال قبل، تاحدودی و در حد 2 تا 3 درصد بهتر شده است

بدون اصلاح مسیر به سرانجام مدنظرمان نمی‌رسیم

مشاور عالی اتاق بازرگانی ایران درباره دیگر مشکلات ساختاری ادامه داد: دولت شریک واحد‌های تولیدی و بخش خصوصی است؛ درست است که سرمایه‌گذاری نمی‌کند اما اگر واحدی تاسیس شود، باید حداقل 10 درصد مالیات بر ارزش افزوده پرداخت شود یا آن واحد هرچقدر که سود ببرد باید 25 درصد آن را به دولت بدهد. 

بهادرانی درباره شرایطی که می‌تواند منجر به مشارکت مردم در امر تولید بشود، گفت: دولت باید اجازه بدهد مردم سرمایه‌گذاری کنند. به نظر من باید مسیرمان را اصلاح کنیم. تا مسیرمان را اصلاح نکنیم، تا به مردم میدان ندهیم، تا به سرمایه‌گذاران میدان ندهیم و تا قوانینی را تدوین نکنیم که سرمایه‌گذار احساس راحتی بکند و به غلط کردن نیافتد، این مسیر به سر انجامی که می‌خواهیم نخواهد رسید.

ابراهیم بهادرانی: دولت باید اجازه بدهد مردم سرمایه‌گذاری کنند. به نظر من باید مسیرمان را اصلاح کنیم. تا مسیرمان را اصلاح نکنیم، تا به مردم و سرمایه‌گذاران میدان ندهیم و تا قوانینی را تدوین نکنیم که سرمایه‌گذار احساس راحتی کند و به غلط کردن نیافتد، این مسیر به سر انجامی که می‌خواهیم نخواهد رسید

او افزود: اما اگر چنین کاری کردیم و برای سرمایه‌گذار ارزش قائل شدیم و او را در سیاستگذاری‌ها دخالت دادیم و به زور کسری بودجه را از جیب او جبران نکردیم، اقتصاد کشور به مسیر خود می‌رود.

این کارشناس مسائل اقتصادی در پایان خاطرنشان کرد: در ایران کارآفرینان زیادی داریم که بارها نشان داده‌اند واقعا می‌توانند خدمت کنند منتهی باید به آنها اعتماد و راه را برایشان باز کنیم، سیستم بانکی را اصلاح کنیم تا بتوانند در خدمت تولید و سرمایه‌گذاری قرار بگیرند. اینها مواردی است که جای آن در کشور ما خالی است.