سهم سازمان تبلیغات اسلامی از لایحه‌ای که هنوز تبدیل به قانون نشده است، از حدود ۴ هزار میلیارد تومان در قانون بودجه سال ۱۴۰۳، به ۵ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۴ رسیده است. افزایش ۲۴ درصدی سهم سازمان تبلیغات اسلامی از بودجه کشور در حالی صورت گرفته که دستمزد کارگران و کارمندان در سال آینده ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت که باز هم از تورم عقب می‌ماند. همچنین بودجه اختصاص یافته به سازمان مذکور از اعتبار استان‌های چهارمحال و بختیاری، قم، سمنان، قزوین و یزد بیشتر است.

به گزارش اقتصاد24، منتقدان می‌گویند صرف بودجه‌های پر و پیمان برای نهاد‌ها و سازمان‌های مذهبی و فرهنگی بعضا بی‌نام و نشان، هدر دادن منابع عمومی است آن هم در شرایطی که این ارگان‌ها خروجی ضعیفی داشته‌اند و از سوی دیگر پروژه‌های عمرانی و زیربنایی کشور با کمبود منابع مالی مواجه است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، سه دستگاه اصلی بخش فرهنگ و هنر محسوب می‌شوند. در این گزارش به بررسی بودجه تعلق گرفته به سازمان تبلیغات اسلامی می‌پردازیم.

روند بودجه‌ریزی طی سال‌های اخیر به سمت افزایش سهم سازمان‌هایی رفته است که به فعالیت‌های ایدئولوژیک می‌پردازند. سازمان تبلیغات اسلامی که در سال ۱۳۶۰ و به دستور امام خمینی(ره) تاسیس شد از جمله این سازمان‌هاست. این سازمان در معرفی خود آورده است: «سازمان تبلیغات اسلامی در تمام این سال‌ها یکی از مهم‌ترین نهاد‌های نظام جمهوری اسلامی ایران در امر تبلیغ اسلام ناب بود». این سازمان زیرمجموعه‌های دیگری مانند انتشارات امیرکبیر و سوره مهر، و دو رسانه خبرگزاری مهر و تهران تایمز را در اختیار دارد. 

در قانون بودجه سال ۱۴۰۳ ردیف‌هایی برای «استقرار روحانی در مناطق موردنیاز»، «ترویج گفتمان انقلاب اسلامی»، «گسترش فرهنگ اقامه نماز»، «برگزاری و کمک به مراسم انقلابی و نشست‌های دینی» در سنجه عملکردی سازمان تبلیغات آمده بود. گرچه از نام شرح وظایف سازمان تبلیغات اسلامی پیداست که این سازمان به منظور فعالیت‌های تبلیغاتی و فرهنگی در راستای ترویج ارزش‌های اسلامی و انقلابی شکل گرفته است، اما براساس پیمایش ملی «ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» که به صورت ناخواسته در پاییز سال گذشته منتشر شد، در یکی از این سوال‌ها، از پاسخ‌دهندگان خواسته شده بگویند که به باور آنها «میزان دینداری مردم نسبت به ۵ سال قبل چه تغییری کرده است؟» در جواب این سوال، ۸۵ درصد پاسخ‌گویان بر مبنای مشاهدات شخصی خود پاسخ داده‌اند میزان دینداری مردم ایران نسبت به ۵ سال قبل کمتر شده، در مقابل تنها ۷ درصد گفته‌اند این میزان بیشتر شده است. همچنین در یکی دیگر از پرسش‌ها از پاسخ‌گویان پرسیده شده فکر می‌کنند «مردم در ۵ سال آینده دیندارتر می‌شوند یا غیر دیندارتر؟» در جواب، ۸۱/۸ درصد افراد گفته‌اند که مردم ایران در ۵ سال آینده «غیر دیندارتر» خواهند شد و ۸/۹ درصد پیش‌بینی کرده‌اند دیندارتر شوند.

در بخش‌های مختلفی از پیمایش‌های ۱۴۰۲ و ۱۳۹۴، سوالاتی در خصوص میزان انجام اعمال مذهبی مطرح شده است. پاسخ‌های این سوالات از غلبه کلی گرایش‌های دینی در میان پاسخ‌گویان حکایت دارد، ولی مقایسه پاسخ‌ها نشان‌دهنده کاهش نسبی عمل به این اعمال است. به عنوان مثال، سهم کسانی که گفته‌اند همیشه یا اکثر اوقات نماز می‌خوانند از ۷۸/۵ درصد در سال ۱۳۹۴ به ۵۴/۸ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است. در مقابل، سهم افرادی که اعلام کرده‌اند به ندرت نماز می‌خوانند یا هیچ وقت نماز نمی‌خوانند از ۸/۴ درصد در سال ۱۳۹۴ به ۳۱/۹ درصد در ۱۴۰۲ رسیده است. در ارتباط با نماز جماعت، وزن کسانی که اظهار داشته‌اند همیشه یا اکثر اوقات در آن شرکت می‌کنند از ۲۶/۲ درصد در ۱۳۹۴ به ۱۸/۵ درصد در ۱۴۰۲ رسیده است. در مقایسه، سهم ۴۴/۵ درصدی افرادی که در ۱۳۹۴ گفته‌اند به ندرت نماز جماعت می‌روند، به سهمی ۶۳ درصدی در ۱۴۰۲ تبدیل شده است.

آنچه از این پیمایش که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تهیه و تدوین شده برمی‌آید اینست که گرچه سازمان تبلیغات اسلامی تنها نهاد فرهنگی نیست که سعی در ترویج اهداف ایدئولوژیک دارند، اما به عنوان یکی از نهاد‌های نزدیک به قدرت که سعی دارد هر سال با اعمال فشار از راه‌های گوناگون و با تعریف اهداف موردپسند، بودجه کلان دریافت کند، نتوانسته عموم جامعه را با خود همراه کند.