«مرتضی عزتی» در گفتوگو با «توسعه ایرانی» و با اشاره به کوچک شدن اقتصاد ایران:
با سرمایهگذاری منفی رشد اقتصادی ۸ درصدی رخ نمیدهد
رامتین موثق
در حالی که دولت قبل مدعی بود از رشد منفی دولت دوازدهم عبور کرده است و وزیر اقتصاد وقت هم بارها اعلام کرد که اقتصاد ایران از تله رکود تورمی خلاصی یافته است، آمارها نشان میدهند که کیک اقتصاد ایران به قدری کوچک شده است که سود سالانه برخی شرکتها و بیزینسهای بزرگ دنیا با کل ارزش برخی شرکتهای ایران برابری میکند!
این کوچک شدن اقتصاد نشانههای خود را نیز دارد. برای مثال روز گذشته رئیس سازمان صنایع کوچک اعلام کرد که ۳۴ همت زیرساخت فرسوده داریم. در چنین وضعیتی است که برنامه هفتم توسعه ابلاغ شده و برخی اعتقاد دارند رشد اقتصادی 8 درصدی مندرج در این برنامه کاملا تحققپذیرست.
مرتضی عزتی، اقتصاددان و استاد دانشگاه تربیت مدرس، در گفتوگو با «توسعه ایرانی»، به جوانب و علل کوچک شدن اقتصاد ایران پرداخت و شرایط تحقق رشد 8 درصدی را بررسی کرد.
تولید ناخالص سرانه یک سوم کاهش پیدا کرده است
این اقتصاددان در گفتوگو با «توسعه ایرانی»، درباره کوچک شدن اقتصاد اظهار کرد: اگر آمارهای رسمی را نگاه کنیم، ۵۰ سال پیش تولید ناخالص داخلی ایران کمتر از اکنون بود اما جمعیت ما حدود کمتر از نصف جمعیت کنونی بود.
مرتضی عزتی درباره رشد اقتصادی سرانه بیان کرد: تولید ناخالص داخلی سرانه سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶، حدودا ۷۵۰۰ دلار بود اما اکنون در بهترین محاسبات حدود ۵۳۰۰ دلار است.
او با اشاره به اینکه از سال ۱۳۹۰ که تولید ناخالص داخلی سرانه را نگاه میکنیم میبینیم باز تا به امروز حدودا یک سوم کاهش پیدا کرده است، تصریح کرد که به طور متوسط در 50 سال گذشته درآمد مردم ایران یک سوم کاهش پیدا کرده است.
رشد تولید به تناسب افزایش جمعیت نبوده
این استاد دانشگاه با یادآوری اینکه تولید ناخالص داخلی سرانه سال ۹۰ حدود ۷ هزار دلار بود اما میبینیم که اکنون ۵ هزار دلار است، توضیح داد: تولید ناخالص داخلی سرانه نشاندهنده اینست که به صورت متوسط چقدر از این درآمد به هرکس میرسد.
تولید ناخالص داخلی سرانه در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶، ۷۵۰۰ دلار بود اما اکنون در بهترین محاسبات ۵۳۰۰ دلار است. این شاخص همچنین از سال ۱۳۹۰ تا به امروز حدودا یک سوم شده. یعنی به طور متوسط در 50 سال گذشته درآمد مردم ایران یک سوم کاهش پیدا کرده است
بنابراین جمعیت که اضافه میشود باید تولید بالا برود اما در کشور ما از حدودا ۵۰ سال گذشته، افزایش تولید به تناسب افزایش جمعیت نبوده و بسیار پایینتر بوده است.
عزتی افزود: به سالهای اخیر هم که نگاه میکنیم اصلا وضعیت خوبی نمیبینیم. از سال ۱۳۹۰ تا به امروز مجموع تولید ملی ما یک سوم کاهش پیدا کرده است؛ هرچند آمارها متفاوت است و اگر این محاسبات را با دلار انجام دهیم کاهش بسیار بیشتر از یک سوم است.
به گفته او، با بررسی ppp یا ارزش قدرت خرید دلار در داخل کشور نیز درمییابیم که تولید ناخالص داخلی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳ باز کاهش پیدا کرده و همزمان هم جمعیت بالا رفته است.
کاهش شدید اقتصاد خانوارهای دستمزدبگیر
این تحلیلگر مسائل اقتصادی با اشاره مجدد به اینکه سرانه تولید ناخالص داخلی ما هنوز در حال کاهش است، عنوان کرد: درست است که به ظاهر آمار و ارقام نشان میدهند که تولید ناخالص داخلی در سالهای ۹۹ به بعد مختصری افزایش یافته اما تولید ناخالص داخلی در سالهای قبل به قدری کاهش پیدا کرده بود که این افزایش سالهای اخیر هم نتوانسته هنوز ما را به رشد اول دهه ۹۰ برساند.
عزتی تاکید کرد: یک دهه اقتصاد ما کاملا رشد صفر داشته و هیچ بهبودی در وضعیت اقتصاد پیدا نشده بود. اگر این وضعیت را کنار درآمد متوسط مردم بگذاریم کاهش درآمد سرانه بیشتر نمایان میشود. به ویژه اینکه درآمد را اگر با حقوق و دستمزدها تنظیم کنیم میبینیم حقوق و دستمزدها بسیار بیشتر از این کاهش پیدا کرده است.
او ادامه داد: از سال ۱۳۹۸ تا امروز متوسط افزایش حقوق دستمزدبگیران حدودا بین ۵ تا ۶ برابر بوده است در حالی که قیمت دلار آزاد ناگهان در همین ۵ سال گذشته بیشتر از ۲۰ برابر شده و دلار مرکز مبادله هم نزدیک به ۱۸ برابر افزایش قیمت داشته است. به طور همزمان با افزایش قیمت دلار، تورم هم بالا رفته یعنی اینجاست که اقتصاد ما کوچک شده.
این استاد دانشگاه با عنوان اینکه وقتی که تورم بالا رفته و حقوق و دستمزدها هم کمتر از تورم افزایش داشته است، یعنی اقتصاد خانوارهای حقوق و دستمزدبگیر به شدت کوچکتر شده است، مطرح کرد: دلار هم یک عامل بسیار مهم در کوچک شدن توان و قدرت خرید مردم است و وقتی که قیمت دلار ۲۰ برابر میشود اما دستمزدها ۵ یا ۶ برابر میشود، به این معنی است که قدرت خرید حقوق و دستمزدبگیرها نسبت به قبل، برای کالاهای خارجی و وارداتی یک چهارم شده و برای برخی کالاهای داخلی هم به همین نسبت کاهش پیدا کرده است. لازم به ذکر است قیمت برخی کالاها که تحت کنترل بوده، به جای ۲۰ برابر، ۱۰ برابر شده است و اگر قرار باشد ارز ترجیحی این کالاها را حذف کنند، دیگر وضعیت خیلی بدتر میشود.
مرتضی عزتی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: تا زمانی که تفکرات ضداقتصادی و دولتسالارانه و تفکراتی که اجازه نمیدهد اقتصاد در اولویت قرار بگیرد، حاکم باشد، نمیتوانیم به تحقق رشد اقتصادی معنادار و پایداری امیدوار باشیم که چندسال هم ادامه پیدا کند. رشد واقعی اقتصادی در ایران، به دلیل اینکه خالص رشد سرمایهگذاری منفی است، رخ نمیدهد
او با اشاره به اینکه قدرت خرید مردم حتی برای کالاهای اساسی در 12 سال اخیر کمتر از نصف شده است، تصریح کرد: اقتصاد خانوار، به ویژه اقتصاد خانوار حقوق و دستمزدبگیر، بیشتر کاهش پیدا کرده و کوچک شده است یعنی قدرت خرید مردم، به ویژه در گروه حقوق بگیران به شدت افت کرده است.
درآمد هنگفت برخی صنایع ذینفوذ
عزتی همچنین اظهار کرد: در همین حال گروههایی مانند صنایع پتروشیمی، صنایع نفت، صنایع فلزی و گروههای مشابه، که عمدتا هم دولتی هستند و از افزایش نرخ ارز بیشترین سود را میبرند، درآمدهای هنگفتی به دست آوردهاند.
او افزود: این صنایع در مدیریت دولت نفوذ دارند و کاری میکنند که قیمت ارز افزایش پیدا کند تا خودشان سود ببرند اما از طرف دیگر روی حقوق و دستمزدبگیران فشار وارد میشود و تورم افزایش پیدا میکند. قدرت خرید حقوق و دستمزد بگیران به شدت کمتر و وضعیت خرابتر میشود.
این کارشناس مسائل اقتصادی با عنوان اینکه این مجموعه علائمی است که دقیقا نشان میدهد اقتصاد چقدر کوچک شده است، تاکید کرد که تمام نشانه این است که گروههایی برای منافع حکومتی و دولتی تلاش میکنند تا وضعیت حوزه نفوذ خودشان بهتر شود اما وضعیت مردم در حال بدتر شدن است.
خالص سرمایهگذاری ما منفی است
عزتی در ادامه درباره چرایی کوچک شدن اقتصاد گفت: علت اصلی اینست که سرمایهگذاری در ایران صورت نمیگیرد و خالص سرمایهگذاری طی سالهای اخیر منفی شده است.
به گفته او، خالص سرمایهگذاری منفی یعنی اگر ۱۰ کارخانه کهنه و مستهلک میشود، نمیتوانیم به اندازه این تعداد، کارخانههای جدید جایگزین کنیم. این استاد دانشگاه، درباره علت فرسوده شدن زیرساختها بیان کرد: وقتی که ما نتوانستیم سرمایهگذاری جدیدی داشته باشیم، طبیعتا نوسازی صنعت و زیرساختها انجام نمیشود. وقتی پول و سرمایه و سرمایهدار و سرمایهگذار در کشور وجود نداشته باشد و همهچیز دست دولت باشد و دولت هم همهچیز را تحت کنترل خود گرفته و با رانت و غیره هدر میدهد، بخش خصوصی نمیتواند سرمایهگذاری کند و نمیتواند سرمایه مستهلک خود را جایگزین کند.
او با تاکید بر اینکه وقتی که وضع اقتصاد خراب باشد حتی خود دولت هم نمیتواند به اندازه کافی سرمایهگذاری کند، ادامه داد: برخی بخشهای خاص از دولت مانند صنایع پتروشیمی و نفت رشد خوبی داشتهاند اما همه این رشد تحت نفوذ و رانت قدرت مدیریتی و اعمال نفوذ در سیاستگذاری بوده است نه اینکه واقعا وضع اقتصاد ما بهبود پیدا کرده باشد. این افراد صاحب رانت، تصمیمگیریها را طوری تنظیم میکنند که برای بخشهای خود مانند پتروشیمی و نفت و صنایع فلزات در اقتصاد کشور رشد حاصل شود اما بقیه بخشها متضرر میشوند.
قدرت خرید مردم برای کالاهای اساسی در 12 سال اخیر حتی کمتر از نصف شده است. اقتصاد خانوار، به ویژه اقتصاد خانوار حقوق و دستمزد بگیر، بیشتر کاهش پیدا کرده و کوچک شده است یعنی قدرت خرید مردم، به ویژه در گروه حقوقبگیران به شدت افت کرده است
برخی ناآگاهانه یا مغرضانه
مانع سرمایهگذاری خارجی میشوند
این اقتصاددان علت اصلی کوچک شدن اقتصاد را نبود سرمایه در کشور دانست و درباره عدم سرمایهگذاری عنوان کرد: گروههایی هستند که نمیگذارند بخش خصوصی در ایران سرمایهگذاری کند و محدود بودن سرمایه داخلی این الزام را به اقتصاد تحمیل میکند که به سمت سرمایهگذاری خارجی برویم.
عزتی افزود: همچنین گروههایی هستند که نمیگذارند سرمایهگذار خارجی در ایران سرمایهگذاری کند. این کار یا از کجفهمی آنهاست یا مغرضانه این کار را میکنند اما به هر دلیل، مانع سرمایهگذاری خارجیهایی میشوند که میخواهد در ایران سرمایهگذاری کند و اقتصاد کشور زیان بسیار زیادی از این کار میبیند.
او به لغو قرارداد کرسنت اشاره کرد و گفت: این قرارداد میتوانست سرمایه خوبی وارد ایران کند و سرمایهای که وارد ایران میشد میتوانست بخش
قابل توجهی از آن حوزه فعالیتش را نوسازی کند اما عدهای جلوی آن را گرفتند؛ نه تنها این قرارداد را لغو کردند و باعث شدند این سرمایه در ایران نیاید، بلکه کشور باید میلیاردها دلار خسارت هم بابت لغو این قــرارداد بپردازد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: این عوامل باعث میشود هیچ سرمایهگذار خارجی برای حضور در ایران تمایلی پیدا نکند و در این شرایط نه تنها سرمایه کم داریم و نمیگذاریم سرمایه خارجی ورود کند بلکه حتی کاری کردیم که سرمایهگذار خارجی هم از ایران فرار میکند.
عزتی همچنین بیان کرد: فرار سرمایههای داخلی هم به شدت بالا رفته و وضع به صورتی شده است که سرمایهگذار خارجی که به ایران نمیآید، سرمایهگذاران خارجی هم که قبلاً در ایران بودند داراییهای خود را میفروشند و خارج میشوند. سرمایهگذاران داخلی هم با داراییهایشان فرار میکنند.
او تاکید کرد که این شرایط مهمترین عامل کوچکی اقتصاد، از نظر تئوریهای علم اقتصاد و واقعیتهای موجود کشور است.
برخی صنایع ما با تکنولوژی 50 سال پیش
کار میکنند
این تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره علل دیگر کوچکی اقتصاد عنوان کرد: در کنار این مسائل، تکنولوژی ما هم بسیار عقب است. صنایع ما گاه با تکنولوژی ۵۰ سال پیش کار میکنند و در این شرایط، صنعت نمیتواند بهرهوری خوبی دهد و با هزینه بالا و بهرهوری پایین کار میکند که نتیجه این وضعیت افت تولید است.
او با اشاره به اینکه متوسط تکنولوژی در صنعت ما نسبت به دنیا حداقل ۱۵ تا ۲۰ سال عقب است، عنوان کرد: تکنولوژیهای دنیا بسیار پیشرفتهتر از ماست.
اصلا فضای سرمایهگذاری در کشور
وجود ندارد
عزتی درباره زمینههای بروز چنین مشکلاتی اظهار کرد: تحریمها بخشی از موانعی است که سد راه روابط اقتصادی خارجی ما شده است.
او ادامه داد: یک بخش تحریمهایی است که خارجیها به ما تحمیل کردند و یک بخش تحریمهای داخلی است که همین افرادی که ناآگاه یا مغرض هستند، افرادی که نمیگذارند ارتباطات خارجی ما توسعه پیدا کند، مانع پیوستن به FATF و لغو تحریم و مذاکره و ... میشوند و مانع آن میشوند سرمایهگذار ایران بیاید یا بخش خصوصی در ایران سرمایهگذاری کند، باعث آن میشوند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: این گروه اساسیترین معضل و مشکل اقتصاد کشور هستند. فضای کسبوکار، اقتصاد و سرمایهگذاری را از بین برده و به حدی خراب کردهاند که میتوانیم بگوییم اصلا فضای سرمایهگذاری در کشور وجود ندارد.
به گفته عزتی، تفکراتی که این افراد را شارژ و به اقتصاد کشور تزریق میکند، یا از خارج نشات گرفته یا از کجفهمی سیاستگذاران ردههای بالا است که نمیگذارند راهکار دلسوزانی که برای اقتصاد راهکارهای مناسب میدهند، به کار گرفته شود.
یک اقتصاددان: گروهی که مانع سرمایهگذاری بخش خصوصی و سرمایهگذاری خارجی میشوند، اساسیترین معضل و مشکل اقتصاد کشور هستند. فضای کسبوکار، اقتصاد و سرمایهگذاری را از بین برده و به حدی خراب کردهاند که میتوانیم بگوییم اصلا فضای سرمایهگذاری در کشور وجود ندارد
استاد دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: این افراد در سیاستگذاری، برنامهریزی و تصمیمگیری دخالت میکنند و اگر قرار باشد تصمیمی به نفع اقتصاد کشور گرفته شود، مانع آن میشوند.
بدون سرمایهگذاری رشد 8 درصدی رخ نمیدهد
عزتی درباره امکان تحقق رشد 8 درصدی عنوان کرد که وقتی که سرمایهگذاری در اقتصاد کشوری منفی است، رشد اقتصادی واقعی رخ نمیدهد.
او درباره شرایط تحقق رشد 8 درصدی گفت: این رشد رخ نمیدهد مگر آنکه بهرهوری بالا رود که بهرهوری هم در کشور ما با توجه به عقبگرد تکنولوژی و استهلاک سرمایه، رشد معناداری ندارد.
همچنین ممکن است مقداری نفت بفروشیم تا مختصر رشد نفتی داشته باشیم اما این رشد نفتی هم موقتی است زیرا وقتی نفت را فروختیم و به سقف توان صادراتی رسیدیم دوباره رشد اقتصادی صفر میشود.
این کارشناس یادآور شد: برخی آمارها به ظاهر رشد اقتصادی را نشان میدهند و ممکن است مانند سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۱ درصدی رشد رخ داده باشد و این رشد به خاطر این بود که تحریمها تاحدودی شل و بر مقدار صادرات نفت افزوده شده بود و پول نفت به کشور تزریق میشد و به این دلایل رشد اقتصادی مختصری بهبود پیدا کرده بود اما این رشد خیلی مختصر است و شاید در حد ۲ تا ۳ درصد باشد.
صنایع ما گاه با تکنولوژی ۵۰ سال پیش کار میکنند و متوسط تکنولوژی در صنعت ما نسبت به دنیا حداقل ۱۵ تا ۲۰ سال عقب است. در این شرایط، صنعت نمیتواند بهرهوری خوبی دهد و با هزینه بالا و بهرهوری پایین کار میکند که نتیجه این وضعیت افت تولید است
به اعتقاد او، تحقق رشد ۸ درصدی حداقل نیازمند آن است که در کشور ما سالانه 120 میلیارد دلار سرمایهگذاری، بیشتر از مقداری که اکنون میشود، انجام پذیرد.
با تفکرات حاکم امیدی به رشد اقتصادی نیست
عزتی بیان کرد: به نظر میرسد تا زمانی که تفکرات ضداقتصادی و دولتسالارانه و تفکراتی که اجازه نمیدهد اقتصاد در اولویت قرار بگیرد، حاکم باشد، نمیتوانیم به تحقق رشد اقتصادی معنادار و پایداری امیدوار باشیم که چندسال هم ادامه پیدا کند.
به گفته این اقتصاددان، موقتا ممکن است اتفاقی بیفتد و ناگهان در دورهای مختصری صادرات نفتی انجام شود اما رشد واقعی اقتصادی در ایران، به دلیل اینکه خالص رشد سرمایهگذاری منفی است، رخ نمیدهد.
عزتی در پایان خاطرنشان کرد: تا زمانی که سرمایهگذاری خارجی و روابط مثبت با خارج نداشته باشیم، رشد اقتصادی 8 درصدی موردنظر در کشور تحقق نخواهد یافت.
دیدگاه تان را بنویسید