یک اقتصاددان با اشاره به بخشهایی از کتاب چرا ملتها شکست می خورند، «انتخاب متحدان استراتژیک نادرست» و «انتخاب سیاستهای غلط» را دو منشا اعتمادزدایی از ملت عنوان کرد و گفت: شما در انتخاب سیاستهای غلط، چند بار باید یک سیاست غلط را آزمون کنید و شکست بخورید. در 35 سال گذشته، سیاست شوک‌درمانی بیش از 70 بار تجربه شده و هر بار هم با شکستهای مفتضحانه و فاجعه‌آمیز روبرو بوده. وقتی اعتنایی به شکست‌ها نمی‌شود، به این معنا است که این ماجرایی تلخ است که حکایت از گره‌خوردن بازی شوک‌درمانی با یک سلسله منافع است. وقتی برندگان و بازندگان را بررسی می کنیم، متوجه می‌شویم به جای اینکه اولویت را به تولیدکنندگان و فرودستان بدهند، متحدان استراتژیکشان سوداگران بی‌رحم و با آزمندی بی‌پایان و رباخواران و دلالها و تاجرباشی‌ها و واردات‌چی‌ها هستند. باید صمیمانه و مشفقانه به آنها گفت اینها موریانه‌هایی هستند که اساس خانه بزرگ را تهدید و شما را آنچنان میان تهی می ‌کنند که در برابر تهدیدات بیرونی آسیب‌پذیر می‌شوید.

به گزارش جماران، فرشاد مومنی در نشست بررسی «مشارکت ملی و بازسازی ظرفیت دولت»، افزود: بازی نرخ ارزی که راه افتاده، را ببینید! عزیزان لازم نبود برای بررسی آنچه پیش می‌برند به سالیان دور برگردند، تجربه 1401 را پیش چشمشان بیاورند. یادتان رفت که چه شد!؟ اکنون براساس آن تجربه، به آقای رئیس‌جمهور گرامی، وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی می‌گویم می‌شود یک گزارش سه صفحه‌ای ارائه دهید که بر اساس آن، گفته شده که تحت عنوان مجعول، توخالی و بحران‌ساز «یکسان‌سازی نرخ ارز» انتظار دارید چه اتفاق‌هایی بیفتد و چه دستاوردهایی هم وجود داشته باشد. گزارشی درباره اینکه فکر می‌کنید این سیاست چه پیامدهایی از نظر اجتماعی، اقتصادی، مشروعیت حکومت و استحکام خانه ملی در برابر تهدید بیرونی. مگر می‌شود درباره 85 میلیون نفر تصمیم بگیرد و یک گزارش 10 صفحه‌ای در دفاع از آن منتشر نکرده باشید!؟ آن هم در عصر دانایی و ربع اول قرن بیست و یکم!

او تاکید کرد: چرا باید آنچه که ده‌ها بار آزمون شده و در همه آنها دیدید واردات‌چی‌ها، رباخوارها و دلالها و سوداگران چاقتر و گرفتاری‌های دولت و خانوارهای ایرانی بیشتر شده، دوباره تکرار شود. ببینید در همین چند ماهی که بر سر کار آمده‌اید، چقدر به نرخ ارز اضافه کردید. در همین سه، چهار ماهه، اندازه افزایش نرخ ارز صورت گرفته، چند هزار برابر اندازه نرخ ارز سالهای جنگ است. چرا این قدر همه چیز از دستتان در رفته است!؟

این استاد دانشگاه ادامه داد: دولتی در سالهای جنگ هشت سال در برابر دشمن بیرونی ایستاد و از نرخ ارز محافظت کرد، آن نرخ ارز نبود که مقدس بود، بلکه قدرت خرید زحمتکشان ایران بود که مقدس بود. آقای پزشکیان که برای ایشان واقعا احترام قائل هستم، بگویند با این کارهایی که درباره قیمت ارز، بنزین و بقیه کالاها و خدمات دولتی که پیوسته افزایش می‌یابد، چشم‌انداز شش ماهه به ما بدهند. بگویند انتظار دارند تا شش ماه آینده چه دستاوردی حاصل شود و بعد به ما بگویند اگر این دستاوردها حاصل نشد، چه کسی پاسخگو است. آیا روشن است که چه کسانی این سیاستها را پخت‌وپز کردند که بعد پاسخگو باشند و مسئولیت کارشان را بر عهده بگیرند. چرا آنچه که مقدرات کشور را راقم می زند باید این میزان غیرشفاف باشد!؟

مومنی تصریح کرد: خیلی تلخ و غم انگیز است که فرد شماره یک اجرایی کشور در سازمان برنامه‌ریزی بنشیند و درباره اینکه چرا روزانه 20 میلیون لیتر سوخت این کشور گم می‌شود، اظهار عجز و بی‌اطلاعی کند. چه کسانی به ایشان مشاوره می دهند!؟ ایشان که نباید این صحبتها را در فضای عمومی مطرح کند! شما مسئولید و خودتان تعهد دادید که اینها را برطرف می کنید! اینکه شیوه اداره اصولی کشور نیست!

او با بیان اینکه رئیس‌جمهور به جای قطع برق نهاد ریاست‌جمهوری، برای برون رفت از این بحران برنامه ارائه کند، اظهار داشت: به مشاوران آقای رئیس‌جمهور توصیه می‌کنم، که به ایشان بگویند شیوه‌های مواجهه با مسائل مانند یک شهروند عادی، زیبنده مقام ریاست‌جمهوری نیست.