تخفیفات کذایی جمعه سیاه به اوج خود رسید:
جیب خالی مردم و هیاهوی پلتفرمها برای بلک فرایدی
ورود پرقدرت مناسبتهای اغلب شادمانه غربیها به ایران، حدود دو دهه پیش پررنگتر شد؛ هر چند پیش از این نیز کریسمس و سال نوی میلادی به عنوان روزهای مهم در ایران شناخته میشدند و مردم به آنها توجه ویژهای داشتند، اما طی این سالها روزهای تقویمی مهم غربی، در ایران بازار اقتصادی و مهم خود را پیدا کرد؛ از ولنتاین و هالووین گرفته تا بلک فرایدی یا همان جمعه سیاه.
به گزارش اقتصاد24، تخفیفهای سنگین و پیشنهادات خیرهکنندهای که برای خریداران در تبلیغات بلک فرایدی بیان شده از یک سو و تجربههای مختلفی که برای کاربران در این روزها رقم میخورد از سویی دیگر قابل توجه است. یکی از پلتفرمهای فروش آنلاین، در تبلیغات شهری خود تخفیف ۹۶ درصدی را به عنوان ارزش پیشنهادی و رقابتی خود نسبت به سایرین مطرح کرده بود. یک پلتفرم دیگر وعده تخفیف بیش از ۴۰ درصد به طور حتمی برای تمامی اقلام را قول داده و برندهای کالایی متعدد هم به طور مستقل هر کدام استراتژیهای مختلفی را بر جذب افراد و افزایش میزان درآمد خود در این روزها به کار گرفتهاند.
اما نکته مهم آن است که مگر میزان سود هر یک کالایی که به فروش میرسد چقدر است که یک برند یا پلتفرم تصمیم میگیرد آن را با ارزشی نصف قیمت عنوان شده به افراد بفروشد؟ به عنوان مثال اگر حوالی میدان مادر و خیابان میرداماد گذرتان بیفتد، بیلبورد بزرگی را با مضمون تخفیف ۶۰ درصدی پوشاک و فروخته شدن یک کاپشن مردانه با قیمت ۴۰۰ هزار تومان خواهید دید. ۴۰۰ هزار تومان هزینه پارچه مصرفی کاپشن تبلیغ شده نیست و به نظر هم نمیرسد در زمانی که اوج خرید و فروش لباس زمستانی باشد، هیچ تولیدی یا برندی خواهان فروش کالای خود با این قیمت باشد.
به منظور بررسی دلیل و یا حتی صحت تبلیغات عنوان شده تحت عناوینی همچون حراجمعه و یا تخفیفات مربوط به بلک فرایدی، سری به پلتفرمهای آنلاین و شرایط فروش آنها زدیم. در ابتدا به نظر میرسید پلتفرمها به وعده تخفیفاتی خود عمل کرده و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را با تخفیف میفروشند، اما با کمی نگاه ریزتر متوجه ایرادات مهم و اساسی آنها شدیم؛ اغلب کالاها بهویژه آن دسته اقلامی که نیاز به درج قیمت از درب کارخانه نداشتند، افزایش قیمت محسوسی را طی دو الی سه هفته گذشته تجربه کردند.
حال میزان تخفیفات اعمال و ادعا شده، یا قیمتها را به نرخ دو هفته گذشته تبدیل کرده و یا حتی با احتساب این پیشنهادات هم همچنان کالاها نسبت به قبل گرانترند. آن دسته از کالاهایی که با ادعای نود و چند درصد تخفیف گذاشته شده بود هم یا در سایتها پیدا نمیشود و یا در صورت وجود، تگ اتمام موجودی دارند. به عبارتی دیگر به نظر نمیرسد بلک فرایدی، واقعا برای تولیدکنندگان و سایر فعالان این زنجیره، واقعا روز سیاهی باشد.
تجربه واقعی کاربران پس از خرید در زمان بلک فرایدی و دیدن تخفیفات این روزها، از اهمیت بالایی برخوردار است. پرسوجو از افرادی مختلف در اقشار مختلف اقتصادی اتفاقی نهچندان دور از انتظار را نشان میدهد؛ پایین بودن کیفیت کالاهای به تخفیف گذاشته شده یا در آستانه منقضی شدن تاریخ مصرف، مهمترین گلایه اکثر کاربران است. دلیل اصلی جان گرفتن بلک فرایدی و ناامید نشدن کسبوکارها از یک هفته منتهی به آن، تاثیرات روانی عنوان تخفیف بر کالاها و رفتارشناسی مردم است. در کشوری که هر کالایی امروز از روز دیگر خود گرانتر است، قانع شدن درباره اینکه میتوانی کالایی را نصف قیمت واقعیاش خریداری کنی سخت و دور از انتظار است. استفاده از شرایط اقتصادی جامعه و مردمی که هر روز با گرانی دستوپنجه نرم میکنند، همزمان یک نبوغ و یک نامردیست. قالب کردن اجناس بیکیفیت باد کرده در انبارهای فروشگاهها تحت عنوان لطف به خریداران در ایام مربوط به بلک فرایدی، یک نوع رفتار سخیف جهت تشدید مشکلات اقتصادی و همزمان تحقیر کردن
مردم است.
دیدگاه تان را بنویسید