در گفتگو با رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم، مطرح شد؛
بودجه ۱۴۰۴ بودجه جنگی است!
یک تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است وقتی کشوری در شرایط جنگی قرار میگیرد طبیعتا اقتصادش هم تحت عنوان اقتصاد جنگ تعریف میشود. به همین دلیل هم در اولین بودجهای که آقای پزشکیان داد، بودجه نظامی حدودا سه برابر شد. این به معنای اقتصاد جنگ است و به عبارتی کشور خودش را برای شرایط جنگی آماده میکند. اما باید دقت داشت که دولتها موظف هستند در هر شرایطی امنیت اقتصادی و به ویژه امنیت غذایی کشور را حفظ و حتی تضمین کنند. از این رو در چنین شرایطی پدافند عامل و پدافند غیر عامل به صیانت از مراکز اقتصادی خودشان روی میآورند.
تحلیل وضعیت اقتصادی ایران
سایه جنگ و تنش بر سر کشور، اعمال تحریمها، باقی ماندن ایران در فهرست سیاه FATF، کاهش ارزش پول ملی، همه و همه از جمله مواردی است که احساس امنیت اقتصادی را از مردم ربوده است. این در حالی است که تأمین امنیت اقتصادی یکی از وظایف اساسی دولتها به شمار میرود و این امر در قانون اساسی به صراحت بیان شده است.
در فصل سوم قانون اساسی، به حقوق اقتصادی و اجتماعی مردم پرداخته و تاکید شده که دولت موظف است شرایطی را فراهم آورد که مردم بتوانند از حقوق اقتصادی خود بهرهمند شوند. اصل ۴۳ قانون اساسی نیز که به تامین نیازهای اساسی افراد و ایجاد شرایط مناسب برای رشد اقتصادی اشاره دارد، تصریح میکند که دولت باید از طریق برنامهریزی و سیاستگذاریهای مناسب، زمینههای لازم برای تأمین نیازهای اولیه مردم از جمله مسکن، خوراک، پوشاک و بهداشت را فراهم کند. اصل ۴۴ قانون اساسی هم به نقش دولت در اقتصاد اشاره دارد و تاکید میکند که دولت باید از طریق نظارت و مدیریت بر بخشهای مختلف اقتصادی، امنیت اقتصادی را حفظ کند.
امنیت، آن هم نه فقط در حوزه اقتصادی بلکه در ابعاد سیاسی و اجتماعی، یکی از پیشنیازهای توسعهیافتگی، مشوق سرمایهگذاری و به دنبال آن رونق اقتصادی کشور است. برای تایید این مسئله هم میتوان به مقایسه میزان سرمایهگذاری خارجی در بازه زمانی پیش و پس از قرارداد برجام نگاهی انداخت. تا پیش از برجام، ایران به دلیل تحریمهای بینالمللی با کاهش شدید سرمایهگذاری خارجی مواجه بود. در سال ۲۰۱۵، میزان سرمایهگذاری خارجی به حدود ۲ میلیارد دلار رسید. این رقم در نهایت در سال ۲۰۱۷ و پس از انعقاد قرارداد برجام حدودا به ۵ میلیارد دلار افزایش یافت. بعد از بازگشت تحریمها، فضای اقتصاد کشور با نااطمینانی و عدم چشمانداز مشخصی روبرو شد.
وقتی کشوری در شرایط جنگی قرار میگیرد طبیعتا اقتصادش هم تحت عنوان اقتصاد جنگ تعریف میشود. به همین دلیل هم در اولین بودجهای که آقای پزشکیان داد، بودجه نظامی حدودا سه برابر شد. این به معنای اقتصاد جنگ است و به عبارتی کشور خودش را برای شرایط جنگی آماده میکند
همچنین شیوع ویروس کرونا، سرمایهگذاری جهانی را نیز با ریسکهای زیادی مواجه کرد. همه اینها منجر به نزول سرمایهگذاری خارجی به کمتر از یک میلیارد دلار شد، به طوری که در سال ۱۴۰۱ مقدار سرمایه گذاری خارجی به ۶۸۷ میلیون دلار رسید که پایینترین سطح سرمایه گذاری خارجی در حداقل ۲۰ سال گذشته بوده است.
به منظور بررسی بیشتر اثر امنیت بر اقتصاد کشور، اقتصاد ۲۴ با حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده اسبق مجلس و عضو هیات علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی به گفتوگو نشسته است. مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید.
آقای فلاحتپیشه! همزمان با درگیری و تنش میان ایران و اسرائیل و به دنبال آن واکنشی که بازار داشت، بحث «امنیت اقتصادی» مطرح شد. امنیت اقتصادی چه سطوحی دارد؟
به هر حال وقتی کشوری در شرایط جنگی قرار میگیرد طبیعتا اقتصادش هم تحت عنوان اقتصاد جنگ تعریف میشود. به همین دلیل هم در اولین بودجهای که آقای پزشکیان داد، بودجه نظامی حدودا سه برابر شد. این به معنای اقتصاد جنگ است و به عبارتی کشور خودش را برای شرایط جنگی آماده میکند. اما باید دقت داشت که دولتها موظف هستند در هر شرایطی امنیت اقتصادی و به ویژه امنیت غذایی کشور را حفظ و حتی تضمین کنند. از این رو در چنین شرایطی پدافند عامل و پدافند غیر عامل به صیانت از مراکز اقتصادی خودشان روی میآورند.
معتقدم ایران و اسرائیل، پس از دو بار حملات متقابل و البته با درکی که از کل میدان جنگ از سوی سرزمینهای اشغالی تا مرزهای دو طرف دارند، درک روشنی از تهدیدهای یکدیگر، آسیبپذیریها و نقاط قوت یکدیگر دارند. از این رو با توجه به آسیبپذیریهای جدی دو طرف در زمینه اقتصادی، بر این باورم که پیش از اینکه جنگ ایران و اسرائیل به مرحله وارد آوردن ضربه به مراکز شهری و اقتصادی بکشد نیز، جلوگیری از وقوع جنگ قابل پیشگیری است.
وی معتقد است که پیش از اینکه جنگ ایران و اسرائیل به مرحله وارد آوردن ضربه به مراکز شهری و اقتصادی بکشد نیز، جلوگیری از وقوع جنگ قابل پیشگیری است؛ اما این پیشگیری تاکنون انجام نشده است چراکه کسانی که با رویکرد عقلانی مخالف جنگ و تحریم بودند، از حوزه تصمیمگیری کشور دور شدند و افرادی که بیشترین شعارهای افراطگرایانه را سر دادند، صاحب پست و مقام سیاسی شدند. این است که ضعف رویکرد عقلانی بر سیاست خارجی کشور باعث شده که تاکنون تحولات کلی منطقه در مسیری پیش رود که نتانیاهو میخواهد.
در ایران متاسفانه هنوز یکی از پرنفوذترین جریانات در تصمیمگیری کشور، جریانی است که توسعه را جرم میداند و تنش را رسالت خود اعلام میکند؛ یعنی برای آنها توسعه، جرم و تنش، رسالت است. در چنین شرایطی طبیعتا اقتصاد آخرین چیزی است که این افراد به آن فکر میکنند. البته که اقتصاد این افراد و خانواده آنها دچار نوسان نمیشود چراکه آنها نان شعارهای افراطی خود را میخورند
این پیشگیری چرا تاکنون صورت نگرفته است؟
شاید به این دلیل که دیپلماتهای دو طرف کاملا در حاشیه هستند و این نظامیان بودند که عملا تصمیمگیری و موضعگیری کردند. تا زمانی که دیپلماتها در تصمیمگیری حضور نداشته باشند طبیعتا ما یک فضای جنگی را خواهیم داشت. مسئله دیگری هم که وجود دارد این است که هم در ایران و هم در اسرائیل کسانی که استدلالهای مخالف جنگ را دارند، عملا از حوزه تصمیم گیری دور هستند.
بجز بحث امنیت منطقهای، سطوح دیگر امنیت اقتصادی چیست؟
واقعیتی که وجود دارد این است که، چون ایران بعد از انقلاب بلافاصله دچار جنگ شد، همین جنگ تجربیات ارزندهای را برای شکلدهی به نوعی امنیت اقتصادی و غذایی به ایران داد. عملا مردمان هیچ کشوری به اندازه ایرانیها در زمینه امنیت غذایی صاحب تجربه نیستند. طبیعتا اقدامات صیانتی زیادی در این رابطه وجود دارد، ولی این اقدامات متعلق به زمان جنگ است؛ من معتقدم که در گام اول باید از جنگی که هیچ سودی برای منافع ملی کشور ندارد، پرهیز کرد.
بزرگترین تحلیلگر سیاسی در ایران
بازار است
یکی از وظایف دولتها تامین امنیت اقتصادی است. چرا تاکنون دولتها نتوانسته اند این امر را تحقق بخشند؟ گره کار کجاست؟
البته در اینکه میفرمایید «نتوانستند»، باید بگویم که اینها درجهبندی است. شاید بتوانیم بگوییم که در حوزه اقتصادی ضعف وجود دارد. من همیشه گفتهام که بزرگترین تحلیلگر سیاسی در ایران بازار است، چراکه بازار و اقتصاد، بسیار خوب و ورای شعارها و ادعاها میفهمند که چه شرایطی وجود دارد. ایران در پنج دهه گذشته عملا تنها کشوری در دنیاست که بیشتر عمر خود را در شرایط جنگ و تحریم سپری کرده، به همین دلیل اقتصاد کشور به شدت با اخبار مربوط به جنگ و تحریم دچار نوسان شده و بخش عمدهای از این مسائل ناشی از این امر است.
بزرگترین تحلیلگر سیاسی در ایران بازار است، چراکه بازار و اقتصاد، بسیار خوب و ورای شعارها و ادعاها میفهمند که چه شرایطی وجود دارد
در ایران متاسفانه هنوز یکی از پرنفوذترین جریانات در تصمیمگیری کشور، جریانی است که توسعه را جرم میداند و تنش را رسالت خود اعلام میکند؛ یعنی برای آنها توسعه، جرم و تنش، رسالت است. در چنین شرایطی طبیعتا اقتصاد آخرین چیزی است که این افراد به آن فکر میکنند. البته که اقتصاد این افراد و خانواده آنها دچار نوسان نمیشود چراکه آنها نان شعارهای افراطی خود را میخورند. واقعیت این است که سفره مردم کاملا با مصالح اقتصادی و مصالح سیاسی مرتبط است و باید در هرگونه تصمیم گیری مردم اولویت اصلی باشند. من معتقدم که بدون مردم هر شعار، هر آرمان و هر ایدئولوژی کذب است چراکه این مردم هستند که، ولی نعمت تمام سیاستمداران ایران به حساب میآیند.
دیدگاه تان را بنویسید