«مرتضی عزتی» با برشمردن آثار مثبت و منفی کاهش نرخ سود بانکی:
سپردههای بانکی وارد بازار متلاطم بورس نمیشوند
رامتین موثق
نرخ سود بانکی و نوسانات آن یکی از مسائلی است که عدهای آن را از چالشهای اقتصاد ایران میشمارند. به اعتقاد برخی، و به ویژه فعالین بورس و بازار سرمایه، نرخ سود بانکی بالا یاعث شده است که سرمایههای مردم از این بازار روی گردان باشد و مردم تمایلی به سرمایهگذاری پیدا نکنند.
در شرایطی که پیگیری از مسئولین بانکی نشان میدهد که خبری از تصمیمگیری جدید برای نرخ سود بانکی نیست، روز گذشته وزیر اقتصاد از رابزنی خود با رئیس بانک مرکزی درباره نرخ سود بانکی خبر داد. عبدالناصر همتی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «با رئیس محترم بانک مرکزی و رئیس محترم بورس جداگانه در خصوص مسائل بازار پول و سرمایه صحبت کردم. در مورد مدیریت فروش اوراق و نقدینگی و سایر اقدامات لازم برای کنترل و کاهش نرخ سود هماهنگی لازم انجام گرفت.
مرتضی عزتی، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در گفتوگو با «توسعه ایرانی» به تشریح آثار کاهش نرخ سود بانکی بر اقتصاد به صورت کلی، و بر بورس به صورت خاص، پرداخت.
نرخ سود معیار بازارها، بالای 30 درصد است
این اقتصاددان در ابتدا درباره وضعیت فعلی نرخ سود بانکی اظهار کرد: نرخ سود بانکی به ظاهر 23 درصد است اما در واقعیت چند نرخ داریم که یکی نرخ سپرده ویژه ۳۰ درصدی است که بسیار در بازار اثرگذار بوده و بسیاری از نرخها را با خود تنظیم کرده است.
عزتی تاکید کرد که نرخ سود 30 درصدی که در بهمن سال گذشته تعیین شد و بانکها مجاز شدند که اوراق سپرده ویژه با این نرخ بفروشند, به نرخ معیار در بسیاری از بازارها تبدیل شده است و اکنون عملا بیشتر بازارها این نرخ را معیار قرار میدهند.او افزود: البته نرخ ۲۲.۵ درصدی دریافت سپرده و ۲۳.۵ تسهیلات هم هست که بیشتر بانکها این نرخ را اعمال نمیکنند و شرایطی را فراهم میکنند که نرخهای سودی که از گیرندگان تسهیلات میگیرند، معمولا ۱۰ تا ۲۰ درصد بیشتر از نرخی است که معیار و پایه خود قرار دادهاند. یعنی اگر نرخ ۳۰ درصدی را معیار قرار داده باشند، به افزودن هزینههای خود مانند، هزینههای اداری، ریسک و فرصت، ۱۰ تا ۲۰ درصد بالاتر از این نرخ از کسانی که تسهیلات دریافت کردهاند، سود موثر میگیرند.
نرخ سود بانکی به ظاهر 23 درصد است اما در واقعیت چند نرخ داریم که یکی نرخ سپرده ویژه ۳۰ درصدی است که بسیار در بازار اثرگذار بوده و بسیاری از نرخها را با خود تنظیم کرده است. بیشتر بانکها نرخهای رسمی را اعمال نمیکنند و نرخهای سودی که از گیرندگان تسهیلات میگیرند، معمولا ۱۰ تا ۲۰ درصد بیشتر از نرخی است که معیار و پایه خود قرار دادهاند
عمده متقاضیان تسهیلات با نرخ بالا، بنگاههای سفتهباز و اشخاص ناچار هستند
این استاد دانشگاه به برخی اقدامات بانکها اشاره کرد و گفت: بانکها برای دادن تسهیلات هزینههای سنگینی دریافت میکنند. با حساب کردن تمام این شرایط، نرخ تسهیلات در بانکهای مختلف، اعم از دولتی و خصوصی، دستکم حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد بالای این دو نرخ است.
عزتی با اشاره به اینکه در عمل، نرخهای سودی که برای دادن تسهیلات اعمال میشود بالای نرخ تورم است، ادامه داد: نرخ ۲۳ درصدی نرخ واقعی نیست که بتوان روی آن حساب کرد. جز برای مقدار کمی تسهیلات تکلیفی و مشابهش که ناچیز هستند، وامی با نرخ ۲۳ درصد پرداخت نمیشود. برای مشتری عادی که وارد بانک میشود، تسهیلات میخواهد، تسهیلات داده نمیشود و به آنهایی که داده میشود نرخهای تسهیلات بسیار بالاتر از آنست که رسما اعلام میشود.
او با عنوان اینکه با وجود این نرخهای بالا هنوز تقاضای تسهیلات بالاست، بیان کرد: با این نرخهای بالا، تولیدکنندگان، و به ویژه تولیدکنندگان کوچک، قادر به دریافت تسهیلات نیستند. وضعیت به صورتی است که به علت هزینههای سنگینی که سیستم اداری، اجرایی و اقتصادی بر گردن تولیدکنندگان گذاشته، فعالیتهای تولیدی با نرخهای سود موجود بازار امکانپذیر نیست.
این تحلیلگر مسایل اقتصادی تصریح کرد: تولیدکنندگان کوچک از دریافت تسهیلات منصرف شدهاند، ولی بنگاههای واسطهگر، بنگاههایی که در فضای مالی هستند و از تورم و سفتهبازی سود میبرند، بنگاههای بزرگی که تسهیلات خود را در حوزههای دیگری خرج میکنند، و کسانی که به نام فعالیت در بنگاههای کوچک تسهیلات میگیرند اما تسهیلات خود را در جاهای دیگری خرج میکنند، هنوز متقاضی تسهیلات با نرخهای بالاتر هستند اما بنگاههای کوچک که میخواهند این پول را در تولید هزینه کنند، به ندرت متقاضی تسهیلات با نرخهای بالا میشوند.
کاهش نرخ سود
تاثیر زیادی بر سپردهگذاریها ندارد
عزتی درباره تاثیر کاهش نرخ سود بانکی عنوان کرد که اگر نرخهای سود بانکی کاهش پیدا کند، سپردهگذاری هم کم میشود.
مرتضی عزتی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: پایین آمدن نرخ سود بانکی برای گروهی مثل فعالان اقتصادی و مصرفکنندگان میتواند مثبت باشد ولی برای گروه دیگری ماندد سپردهگذاران منفی است. گروههای حاشیهای، و به ویژه وابستگان به سیستم بانکی، که از رانت استفاده میکنند، میتوانند از این پایین آمدن نرخ سود بانکی، منافع به شدت رانتی بالایی ببرند
او یادآور شد: در بهمن سال ۱۴۰۱ بانک مرکزی افزایش نرخ سود را از ۱۸ درصد تا ۲۲.۵ درصد اعلام کرد و بعد هم در بهمن سال 1۴۰۲ با اجازه فروض گواهی سپرده ویژه، نرخ سود را به ۳۰ درصد (در بخشی از سپردهها) افزایش داد. آمارهای واقعی در بانکها نشان میدهد این افزایشها تاثیر زیادی بر افزایش سپردهگذاری در بانکها نداشت و سپردهها از محل منابع دیگر وارد شده به بانک افزایش اندکی یافت. بیشتر سپردههای کوتاهمدت و میان مدت تبدیل به سپردههای بلندمدت و گواهی سپرده ویژه شدند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: افزایش نرخ سود عمدتا هزینه تسهیلات بانکها را افزایش داد و این افزایش هزینه تسهیلات خود میتواند موجب فشار هزینهای به بانکها شود و برخی بانکها، به ویژه تعدادی از بانکهای دولتی که تلاش داشتند در چارچوب مقررات پیش روند، با فشار هزینهای روبهرو شدند و ناترازی آنها هم افزایش پیدا کرد.
او خاطرنشان کرد که در این شرایط وقتی که نرخ سود سپردهها بالا رفت و تاثیر زیادی روی سپردهگذاری نداشت، نرخ هم پایین بیاید تاثیر زیادی روی سپردهگذاریها نخواهد گذاشت.
جابهجایی ناچیز سپردههای بانکی به بورس
عزتی در ادامه درباره تاثیر کاهش نرخ سود بانکی بر بورس عنوان کرد: آنچه که مسلم است، اینست که در فضای اقتصاد ما، کسانی که در بانکها سپردهگذاری میکنند ریسکگریز هستند و این افراد حاضر نمیشوند در فضا و سیستم موجود، سپردهها یا وجوه در اختیار خود را به بازارهایی ببرند که ریسک بالایی دارد. او تاکید کرد: بنابراین با کاهش نرخ سود سپردهگذاران بانکی تمایلی پیدا نخواهند کرد که پول خود را مستقیما در فعالیت اقتصادی سرمایهگذاری کنند یا اینکه سهام شرکتها را در بورس خریداری کنند. سپردهگذاران در شرایط فعلی که بورس ریسک و افتوخیز شدیدی دارند، به آن تمایلی ندارند.
این اقتصاددان با اشاره به اینکه تجربه 4 سال گذشته نشان داده است که از بانکها و به ویژه سپردههای بلندمدت تقریبا هیچ پولی به بورس نرفته است، افزود: همینطور از بخش سهام بورس هم تقریبا پول قابل توجهی به بانکها به عنوان سپردههای بلندمدت نیامده. حتی در دو سال گذشته با وجود اینکه نرخها افزایش پیدا کرد، جابهجایی بسیار ناچیزی صورت گرفت و بیشتر پولهایی که جابهجا شد و به بانکها آمد، پولهایی بود که در صندوقهای سرمایهگذاری با نرخ سود ثابت کمتز از نرخ سود بانکی بودند.
عزتی تصریح کرد که عملا تجربه افزایش نرخ سود بانکی نشان داد که در شرایط فعلی بازارهای ایران بین پولهایی که برای خرید سهام تخصیص مییابد و سپرده های بانکی، ارتباط چندان معناداری نیست.
او ادامه داد: بنابراین نباید آنچنان روی تاثیر تغییر نرخ سود بانکی بر بورس حساب باز کنیم. البته اگر سود سپردههای بانکی پایین بیاید، بخش کمی از وجوه بانکها ممکن است به صندوقهای سرمایهگذاری که با نرخ سود ثابت فعالیت میکنند، به ویژه صندوقهای متعلق به بانکها یا جاهای دیگری که نرخ سود ثابت دارند، وارد شوند و آنچنان انتقالی به بازار سهام صورت نمیگیرد؛ به ویژه اینکه در شرایط فعلی سهام بورس پرنوسان است و طی حدود 4 سال گذشته، سهامداران از خرید اوراق سهام به سود معناداری نرسیدند. مهمتر اینکه تقریبا همه سهامداران خردی که مستقلاً وارد بازار شدند، زیان دیدهاند و مختصر سودهایی که در بورس وجود داشته، به فعالان حرفهای و سفتهبازها رسیده است.
یک اقتصاددان: عملا افزایش نرخ سود بانکی نشان داد که بین پولهایی که سهام خریداری میکنند یا به سهام تعلق میگیرند، و سپرده های بانکی، ارتباط چندان زیادی نیست. . بیشتر سپردهگذاران بانکی، که ریسکگریز هستند، در شرایط فعلی که بورس ریسک و افتوخیز شدیدی دارند، به آن تمایلی ندارند
انتفاع رانتخواران و سفتهبازان از کاهش نرخ سود بانکی
این اقتصاددان درباره دیگر تاثیرات کاهش نرخ سود بانکی اظهار کرد: کاهش نرخ سود بانکی دو جنبه دارد. یک جنبه این است که میتواند روی برخی فعالیتها اثر بگذارد. مثلا کسانی که تسهیلات میگیرند، نفع میبرند و به خصوص اگر با نرخهای پایین، بانکها توان تسهیلاتدهی به بنگاههای کوچک پیدا کنند، در شرایطی که اکنون امکان فعالیت آنها با سودهای بالا کاهش یافته است، وضعیت بنگاههای کوچک میتواند کمی بهتر شود.
عزتی درباره جنبه دیگر مثبت کاهش نرخ سود بانکی عنوان کرد که پایین آمدن نرخ سود بانکی میتواند بر میزان افزایش قیمتها هم اثر بگذارد. یعنی مقداری اثر روانی و اثر واقعی هزینهای دارد که موجب میشود که هزینه تمامشده کالاها کاهش پیدا کند و هزینه که کاهش پیدا کرد، میتواند تورم را هم کاهش بدهد.
او درباره انتفاع تسهیلاتگیرندگان گفت: اما چه کسانی تسهیلات میگیرند؟ اگر این افراد بنگاههای صنعتی و تولیدی باشند میتواند به نفع اقتصاد باشد، ولی اگر بنگاههای سفتهباز یا بنگاههای مالی و یا خود سهامداران بانکها باشند، به نفع اقتصاد نیست.
این استاد دانشگاه افزود: همچنین وقتی که نرخ سود بانکی پایینتر از تورم است، عدهای رانتخوار که در سیستم بانکی نفوذ دارند، منتفع میشوند. همانطور که در آمار بانک مرکزی میبینیم بخش قابل توجهی از تسهیلات بانکها را وابستگان به بانکها دریافت میکنند یعنی این وابستگان به بانکها رانت میگیرند و اگر نرخ سود بانکی حتی 1 درصد هم از تورم کمتر باشد، به نفع این افراد است که وام را بگیرند و برای مثال طلا یا ارز بخرند و سفته بازی کنند زیرا در این فضا حتی اگر کاری هم نکنند میتوانند از افزایش قیمت طلا منتفع شوند.
عزتی درباره دیگر اثرات منفی کاهش نرخ سود بانکی بیان کرد: کاهش نرخ سود بانکی از طرفی هم وجوه سپردهگذاران را کمارزشتر میکند. این جنبه هم منفی است. افراد زیادی هستند که وجوه و مبالغی در بانک گذاشتند و هر ماهه سودشان را میگیرند تا زندگی خود را بچرخانند؛ و یا حتی افراد دیگری هستند که پولشان بیشتر است، ولی پولشان را در بانک گذاشتند تا بانک به عدهای، برای رونق فعالیت اقتصادی، تسهیلات دهد. این افراد هم از کمتر بودن نرخ سود بانکی نسبت به تورم، زیان میبینند.
او در نهایت درباره جمعبندی خود از اثرات کاهش نرخ سود بانکی خاطرنشان کرد: پایین آمدن نرخ سود بانکی برای گروهی مثل فعالان اقتصادی و مصرفکنندگان میتواند مثبت باشد، ولی برای گروه دیگری مانند سپردهگذاران منفی است. گروههای حاشیهای، و به ویژه وابستگان به سیستم بانکی، که از رانت استفاده میکنند، میتوانند از این پایین آمدن نرخ سود بانکی، منافع به شدت رانتی بالایی ببرند. در کنار این سود و ضرر، اثراتی هم مانند کاهش تورم میتواند داشته باشد و احتمالا میتواند جابهجایی مختصری، یعنی حدود 4-5 درصد سپردههای بانکی را، بین برخی بخشهای اقتصادی کمریسک ایجاد کند.
دیدگاه تان را بنویسید