رامتین موثق

تقریبا با هر تحول تازه‌ای در منطقه، نرخ ارز در ایران نیز تکانه‌ای را تجربه می‌کند و از آنجا که نرخ ارز، پیشران تعیین قیمت سایر کالا‌هاست، نگرانی مردم برای افزایش گرانی‌ها افزوده می‌شود. راهکار دولت و بانک مرکزی نیز در این تکانه‌ها چیزی جز ارزپاشی به بازار نبوده است. رئیس‌کل بانک مرکزی هم معتقد است با این اقدامات می‌توانند دلار را به قیمت سابق 49 تومانی برسانند.

اما وزیر اقتصاد دولت سیزدهم معتقد است افزایش نرخ ارز عوامل اقتصادی ندارد. احسان خاندوزی در پاسخ به ایلنا درباره اینکه کارشناسان اقتصادی معتقدند این افزایش نرخ دلار عامل اقتصادی دارد و احتمال افزایش دوباره وجود دارد، تاکید کرد: تحلیل همکارانم در بانک مرکزی اینگونه نیست که افزایش نرخ دلار عامل اقتصادی داشته باشد و متفاوت از این گفته‌ها است. 

او تصریح کرد که تلاش بانک مرکزی در جهت این است که نرخ دلار به قیمت‌های قبل برگردد و علائم و رفتار چند روز اخیر بازار هم نشان داده که اقدامات بانک مرکزی موثر واقع شده‌ است.

روش‌های  حاکمیت   برای  کنترل   بازار

اوایل آغاز جنگ غزه، دولت افزایش نرخ ارز را متوجه زدوبند دلالان دانست و روش‌های متفاوتی برای کنترل هیجانات به کار گرفت.

برای مثال، با مجوز بانک مرکزی، از روز چهارشنبه 11 بهمن ماه عرضه اوارق گواهی سپرده خاص با سود 30 درصدی در بانک‌ها آغاز شد؛ و آنطور که تسنیم گزارش داد، مردم استقبال خوبی از این اوراق داشتند و همین امر موجب شد تا برخی بانک‌ها ساعت کاری خود را افزایش دهند.

همچنین به گزارش این خبرگزاری، حراج شمش طلا در مرکز مبادله و ضرب سکه‌های جدید و بدون تاریخ از سوی بانک مرکزی موجب شد تا از التهابات بازار طلا و سکه هم کاسته شود؛ اعلام خبر ضرب سکه‌های بدون تاریخ موجب کاهش چند میلیونی حباب سکه شده است. قطعا با آغاز معاملات این سکه‌ها در مرکز مبادله، باز هم باید شاهد کاهش بیشتر و تخلیه حباب سکه باشیم.

خاندوزی   مکانیسم   تعیین   نرخ   برابری ارزها  را   نمی‌داند

یک اقتصاددان در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی» در واکنش به اظهارات خاندوزی درباره عدم تاثیر عوامل اقتصادی در افزایش نرخ ارز، گفت: خاندوزی و مشاورین و تیم او در حد و اندازه‌ی فهم تحولات و دگرگونی‌های اقتصاد جهانی نیستند. آنها مکانیسم تعیین نرخ برابری ارزها را نمی‌دانند.

بهمن آرمان افزود: تحولات منطقه به صورت مقطعی بر نرخ برابری ریال در مقابل سایر ارزها نوساناتی ایجاد می‌کند و این مسئله طبیعی است. حتی اقتصاد اسرائیل هم، به‌رغم اینکه هزینه‌های اصلی را دیگران تامین می‌کنند، متاثر از جنگ غزه است. او با تاکید بر اینکه سخنان خاندوزی مبنای علمی ندارد، بیان کرد: واقعیت اقتصادی این است که بیش از 10 سال است که ما دارای نرخ تشکیل سرمایه ناخالص داخلی منفی یا صفر هستیم. یعنی اگر بخواهیم سرمایه‌گذاری به ازای هر نفر ایرانی را در نظر بگیریم، شاید یک دهم قبل از انقلاب است.

«بانک‌های بزرگ سرمایه‌گذاری هستند که نرخ ارز را تعیین می‌کنند و بنابراین اگر این بانک‌ها تصمیم بگیرند و به یکی از شعبه‌های کوچک خود برای مثال در دبی بگویند دلار را به قیمت بالاتری بخرید، بانک مرکزی ایران چند ساعت می‌تواند در برابر این تصمیم مقاومت کند؟»

معاون پیشین سازمان بورس تصریح کرد: اقتصاد ایران دچار سوء و ضعف مدیریت مفرط است. تکنوکرات‌ها حتی از چرخه مشاوره کنار گذاشته شدند و طبیعی است در چنین اقتصادی رشدی دیده نمی‌شود.

دهه  فجر  امسال   شاهد   بهره‌برداری از   یک  طرح   بزرگ  هم  نبودیم

آرمان با اشاره به اینکه برخلاف سال‌های گذشته، امسال در دهه فجر شاهد بهره‌برداری از یک طرح بزرگ هم نبودیم، ادامه داد: به هرحال این مسائل را باید در نظر گرفت و می‌بینیم عوامل اقتصادی تاثیر در افزایش نرخ ارز داشتند و بر اساس فرمول‌های اقتصادسنجی، عده‌ای از اقتصاددانان بر این باورند که نرخ دلار باید بالای ۶۴ هزار تومان باشد.

او درباره عوامل موثر بر تعیین نرخ ارز، اظهار کرد: همچنین تعیین نرخ ارز بر عهده کشورها نیست و در اصل این بانک‌های سرمایه‌گذاری بزرگ، که ۱۰ بانک مطرح، ۶ عدد آمریکایی است و گردش مالی آنها بالای ۱.۵ تریلیون دلار درسال است، قیمت هرچیزی، از جمله نفت و طلا و دلار، را تعیین می‌کنند.

این تحلیلگر مسائل اقتصادی با عنوان اینکه به‌رغم اصرار دولت آمریکا بر عدم تقویت دلار، قیمت نفت کاهش داشته، اضافه کرد: بنابراین اگر بانک‌های سرمایه‌گذاری تصمیم بگیرند و به یکی از شعبه‌های کوچک خود برای مثال در دبی بگویند دلار را به قیمت بالاتری بخرید، بانک مرکزی ایران چندساعت می‌تواند در برابر این تصمیم مقاومت کند؟

آرمان تصریح کرد: زمزمه‌های این تصمیم وجود دارد و مجلس به آن توجه کرده. دولت درآمدهای نفتی را سال بعد با این احتمال پایینتر در نظر گرفته که آمریکایی‌ها و غربی‌ها تلاش خود را برای جلوگیری از فروش نفت ایران بکنند و تکنولوژی‌های مربوطه را در اختیار ایران قرار ندهند که این مسائل به التهاب در بازار می‌افزاید.

بهمن آرمان در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: خاندوزی و مشاورین و تیم او در حد و اندازه‌ی فهم تحولات و دگرگونی‌های اقتصاد جهانی نیستند. آنها مکانیسم تعیین نرخ برابری ارزها را نمی‌دانند

او درباره نقش بانک مرکزی در تعیین نرخ ارز گفت: بانک مرکزی نمی‌تواند در تعیین نرخ ارز نقشی داشته باشد. این یک اصطلاح عامیانه است که بانک مرکزی می‌تواند نرخ ارز را تعیین کند. نرخ ارز متاثر از بسیاری عوامل است که این عوامل هم درونی و هم خارجی هستند.

به گفته این اقتصاددان، عوامل خارجی تاثیرگذار بر نرخ ارز -که تصمیم قدرت‌های بزرگ و بانک‌های آنهاست- که می‌توانند تغییرات ژرفی در نرخ برابری ریال به وجود بیاورند، فعلا فعال نشده‌اند.

سیاست‌های   دولت   شفافیت   ندارد

آرمان در ادامه درباره اقدامات حاکمیت برای کاهش نرخ ارز بیان کرد: هرچند دولت راهکارهایی برای کاهش این تنش‌ها دارد و دیدیم این گواهی‌های ویژه که صادر شد، علیرغم اینکه ۷ روز مهلت تعیین شده بود، طی ۳ روز این اوراق فروش رفت. او افزود: اصولا سپرده مدت‌دار ویژه برای پروژه‌های خاصی، مانند ساختن سد و آزادراه و چندهزار واحد مسکونی است اما اکنون اعلام نشده است گواهی سپرده ویژه اصولاً برای چه کاری مورد استفاده است.

این کارشناس مسائل اقتصادی تاکید کرد: آنچه به عنوان سپرده مدت‌دار ویژه به مردم می‌فروشند، عملا یک نوع افزایش رسمی نرخ سود بانکی است که شاید برای اقتصاد ایران در شرایط فعلی بتواند درمان دردی باشد. او اضافه کرد: اما دولت اگر حسن‌نیت دارد باید اعلام کند که این اوراق ویژه برای چه منظوری فروش رفته است؟ اما با این روش تمام مفاهیم علمی اقتصاد را زیرسوال بردند.

این اقتصاددان خاطرنشان کرد: متأسفیم که دولت اطلاع‌رسانی دقیق نمی‌کند وگرنه با همین سپرده‌های ویژه‌ای که منتشر کردند، می‌توان میلیون‌ها شغل ایجاد کرد.

آرمان درباره آینده تحولات نرخ ارز اظهار کرد: روند آینده بازار ارز به سیاست خارجی کشور و تحولات منطقه بستگی دارد. در ترکیه شاهد یک تورم ۷۰ درصدی هستیم، اما توسعه اقتصادی کماکان ادامه دارد و دادوستدهای اقتصادی ترکیه با جهانیان همچنان بالاست.  او در پایان تصریح کرد: اگر صادرات ترکیه کاهش پیدا کند طبیعتا بازتاب‌های سنگینی بر نرخ بیکاری و درآمدهای ارزی باقی می‌گذارد.

لزوم   ارائه   راه‌حل‌های   ریشه‌ای

اقتصاد به صورت کلی یک جریان سیال است و اقتصاد جهانی چنان درهم‌تنیده است که حتی رقبای اصلی آمریکا از جمله چین به قدرت اقتصادی دلار واقفند و سعی دارند با تمام امکانات اقتصادی و سیاسی ارزش پول ملی خود را حفظ کنند.

اما در ایران، در کنار التهابات بازار ارز، شاخص‌های اصلی اقتصاد نیز دچار بحران هستند و همین بحران باعث تاثیرگذاری بر بازار ارز می‌شود. برای مثال وجود تورم افسارگسیخته باعث شده مردم از تحولات سیاسی منطقه بترسند و تقاضای ارز نیز افزایش یابد. همین امر نشان می‌دهد نوسانات نرخ ارز چقدر به عوامل اقتصادی گره خورده است. همچنین خود دولت نیز می‌تواند به آن دامن بزند. با وجود تخفیف‌های نفتی و تهاترها و کاهش درآمدهای نفت، دولت با این منابع محدود خود هم به رانتی‌ها منابع می‌دهد و هم دست به واردات غیرضروری می‌زند که این خود به افزایش نرخ ارز منجر می‌شود. حتی برخی اقتصاددانان بر این باورند که دولت با دستکاری نرخ ارز سعی در جبران کسری بودجه خود دارد.

اما راه‌‌حل‌های دولت مقطعی است و نمی‌تواند ریشه‌ای باشد. ریشه‌ای‌ترین راه‌حل در شرایط فعلی می‌تواند بهبود شاخص‌های اقتصاد کلان و سیاست‌های خارجی باشد.