نقدی بر سریال «معاویه» و چرایی دیدهشدن آن از سوی ایرانیان
«رسانه ملی»، «تصویرسازی افکار عمومی» و چند موضوع دیگر

محمد تقیزاده
معاویه یک سریال 30 قسمتی در اثر درام تاریخی و محصول عربستان سعودی است که پخش آن در ماه رمضان سال ۲۰۲۵ آغاز شد. این سریال به زندگی معاویه بن ابیسفیان، بنیانگذار خلافت اموی در دمشق میپردازد. فیلمبرداری این مجموعه در سال ۲۰۲۲ آغاز شد و با بودجه قابل توجه حدود ۱۰۰ میلیون دلار، به بزرگترین تولید در تاریخ درام تلویزیونی عرب تبدیل شد. این مجموعه توسط محمد الیاسری، خالد صلاح و بشار عباس نوشته شده و کارگردانی آن نیز بر عهده احمد مدحت بوده است.
مشخص است که اتاق فکر و نویسندگان سریال از موقعیتهای تاریخی بهعنوان وسیلهای برای ابراز و تبیین مضامین خود استفاده کردهاند از این لحاظ عمده سکانسهای سریال، سکانسهای معنادار و بااهمیتی هستند که قرار است موضوع یا مقولهای را برای مخاطب تبیین کنند
این مجموعه تلویزیونی، بعد از سه سال تعویق و توقیف، امسال از طریق شبکه MBC پخش شده و با وجود ممانعت در ایران، عراق و برخی کشورهای مسلمان و شیعی، توانسته مخاطبان قابل توجهی را کسب کند. استناد این میزان بالای توجه، بحث و جدلها در رسانههای فارسی و همچنین فضای مجازی است که در روزهای آغازین ماه مبارک رمضان شروع و همچنان ادامهدار شده است. اما اینکه چگونه یک سریال عربی توانسته این چنین مخاطبان را جذب و پیگیر تماشا کند؟ سوال اصلی این یادداشت است.
رسانه ملی: صدا و سیما بدون شک مقصر اصلی دیده و پسندیده شدن سریال معاویه است. وقتی که سالهاست از ظرفیت بالای ماه مبارک رمضان و سفرههای افطار غاقل شده و حالا باید غائله را باخته ببیند و برای از دست دادن مخاطبان مسلمان خود حسرت بخورد. حقیقت این است که فرهنگ ساخت سریالهای ماه رمضانی اعم از مجموعههای کمدی یا ماورایی و معناگرا از ایران و صدا و سیما شروع شد اما پس از چند سال رخوت و سهلانگاری، حالا عربها با «حشاشیش» و «معاویه» از این فرصت استثنایی فراغت مسلمانان در ماه رمضان استفاده کرده و هر آنچه خواسته و دوست داشتند به خورد افکار عمومی و مسلمانان دادند. دستاندرکاران رسانهملی فراموش نکردهاند که در سالهای نه چندان دور سریالهایی چون «بزنگاه»، «میوه ممنوعه»، «صاحبدلان»، «خانه به دوش»، «متهم گریخت»، «او یک فرشته بود» و... چگونه باعث خلوت شدن خیابانها میشد و عموم مردم از طیفها و سنین مختلف خود را وقف تلویزیون و تماشای این آثار میکردند. حالا باید آنچه خود مبدع آن بودند را از دست رفته تصور و ثمره آن را در کشورهای مسلمان و همسایه نظاره کنند.
ممنوعیت: به محض انتشار سریال «معاویه» در رمضان امسال، خبر ممنوعیت این سریال از سوی کمیسیون ارتباطات عراق منتشر شد و کمی بعدتر، در ایران نیز این محدودیت و ممنوعیت زیرنویس و دوبله اعلام شد اما با وجود رونق شبکههای اجتماعی و دسترسی عموم مردم به فضای اینترنت، دیگر اینگونه ممنوعیتها محلی از اعراب ندارد چنانکه سریال «معاویه» خیلی زود و همزمان با نمایش عمومی در شبکه MBC، زیرنویس و در کانالهای تلگرامی مختلف در حال بازنشر است و دیگر مساله ممنوعیت و توقیف به آن معنای سابق خود در جهان ارتباطی امروز معنا و مفهومی ندارد، در عوض این ممنوعیت و محدودیتها در ایران سبب شد که عطش و توجه به سریال «معاویه» دو چندان شود و حتی مخاطبانی که از ماهیت و نمایش آن خبردار نشده بودند با این ممنوعیت و برخوردها، به تماشا و دنبالکردن آن تحریک شوند.
ساختار هنری سریال«معاویه» از سریالی نه چندان قوی و منسجم حکایت دارد که بیش از روایتگری قصه و شخصیتپردازی به نمایش سکانسهای استراتژیک و معنادار بسنده کرده مضافا اینکه شیوه روایت سریال در بسیاری از لحظات فاقد معنا و منطق به نظر میرسد
تاریخ اسلام و درام تاریخی: تجربه بازخوردها و بازدیدهای سریال در ایران و جهان نشان داده که درامهای تاریخی به جهت بازنمایی احوال و رفتار پیشینیان و روایتهای ناگفته یا مجعول درباره آنها از جمله گونههای مورد علاقه و کنجکاویبرانگیزی محسوب میشود که در ایران نیز مخاطبان زیادی داشته و دارد. «مختارنامه»، «امام علی»، «یوسف پیامبر» و حتی «تنهاترین سردار»، «ولایت عشق»، «امیرکبیر»،«سربداران» از جمله مجموعههای تاریخی بودند که جملگی مورد توجه و پیگیری تماشاگران ایرانی قرار گرفتند تا نشان دهد سریالهای متوسط تاریخی هم میتوانند جذاب و تماشایی باشند چه برسد به سریالهای درجه یکی چون «مختارنامه» و «امام علی». در اینجا نیز ضعف و انفعال رسانه ملی بار دیگر خود را عیان میکند جاییکه به نظر میرسد بعد از گذشت چند دهه از پیروزی انقلاب اسلامی تنها داوود میرباقری است که تمایل به ساخت چنین آثاری دارد و میتواند مخاطبان را سرگرم و با تاریخ ایران و اسلام آشنا کند. در حال حاضر، میرباقری سریال «سلمان فارسی» را در حال تولید دارد که قرار است در سال 1404 یا 1405 از تلویزیون به نمایش درآید اما چرا رسانه ملی در این فاصله فکری برای این همه سوژه ناب ایرانی- اسلامی و سریالکردن آن از سوی دیگر سریالسازان خود نکرده است؟
تصویرسازی و شکلدهی افکار عمومی: یکی از نکات مناقشهبرانگیز این گونه سریالها که در «معاویه» خود را به نحو آشکار و قابلتوجهتری نشان داده، تصویرسازی و روایت تاریخی است که عموما با اما و اگرها و مناقشاتی روبرو میشود. معاویه در سریال «معاویه» فردی خانوادهدوست و احساسی در خانه، دلاور و شجاع در میدان جنگ و باتدبیر و سیاس در مدیریت و سیاستورزی تصویر شده است ضمن اینکه بسیار متدین و ارادتمند پیامبر اسلام معرفی شده تا هر آنچه یک مسلمان از خلیفه و پیشوای خود انتظار دارد در این شخصیت تصویرسازی شده باشد اما این تصویر تا چه اندازه با واقعیت سازگار است؟ آیا واقعا معاویه پسر ابوسفیان که از همان ابتدای تولد شبهاتی درباره پدر و مادر آن در کتابهای تاریخی از جمله تاریخ طبری نقل شده، این چنین برازنده، جذاب، سمپاتیک و همراهکننده بوده یا قرار است به واسطه جادوی دوربین و سینما از یک شخصیت تاریخی با احوال و اراده مشخص، هر آنچه سازندگان تمایل دارند تصویرسازی شود. این گونه تصویرسازیها در شخصیتهای دیگر سریال از عثمان، امیرالمومنین علی(ع)، عمر،مالک اشتر، ابوسفیان و حتی هندجگرخوار نیز قابل بررسی و تحلیل است تا بحث جعلی و واقعی بودن سریال و شخصیتها اولین و اصلیترین محل مناقشه و بحث مربوط به سریال باشد تا جاییکه حتی بحث سفیدشویی و تطهیر شمایلی چون معاویه نیز درباره سریال بالا بگیرد.
ساختار هنری و فضاسازی سریال: ساختار هنری سریال«معاویه» از سریالی نه چندان قوی و منسجم حکایت دارد که بیش از روایتگری قصه و شخصیتپردازی به نمایش سکانسهای استراتژیک و معنادار بسنده کرده مضافا اینکه شیوه روایت سریال در بسیاری از لحظات فاقد معنا و منطق به نظر میرسد. مشخص است که اتاق فکر و نویسندگان سریال از موقعیتهای تاریخی بهعنوان وسیلهای برای ابراز و تبیین مضامین خود استفاده کردهاند از این لحاظ عمده سکانسهای سریال، سکانسهای معنادار و بااهمیتی هستند که قرار است موضوع یا مقولهای را برای مخاطب تبیین کنند؛ اما نخست اینکه هیچ نخ تسبیحی میان این موقعیتها و خرده روایتها وجود ندارد که مخاطب به کشف و دنبالکردن آن ترغیب شود و دوم اینکه مشخص نمیشود چرا این موقعیتها و لحظات از میان انبوه اتقاقات رخ داده در آن زمان انتخاب و تصویرسازی شده است تا در این جا نیز دست گزینشی و مهندسی شده روایت از سوی سازندگان رو و برملا شود.
ممنوعیت و محدودیتها در ایران سبب شد که عطش و توجه به سریال «معاویه» دو چندان شود و حتی مخاطبانی که از ماهیت و نمایش آن خبردار نشده بودند با این ممنوعیت و برخوردها، به تماشا و دنبالکردن آن تحریک شوند
شخصیتپردازی در «معاویه» نیز سرسری و سلیقهای صورت گرفته است. معاویه به عنوان شخصیت اصلی سریال انتخاب اما لحظات زیادی وقت سریال به شخصیتهایی میگذرد که به او و زندگیاش ارتباط زیادی نداشتهاند. بحث پرداخت شخصیت معاویه نیز در لحظاتی به خصوص قسمتهای 9 و 10 به شکل سریالهای ترکی ارائه شده است. معاویه به عنوان فرمانروا، مدام از این زن به آن زن تمایل پیدا میکند و به بهانه فوت همسرهایش به دلیل بیماری و سیاستورزی، شاهد ازدواجهای مکرر او هستیم که نمونه متاخر آن، آشنایی با کنیز خود در قصر و آوازخوانی و خاطرهگویی با او است که شمایل تاریخی و جدی سریال را تا حد زیادی به اندازه سریالهای عاشقانه و سطحی ترکی پایین آورده است.
یکی از تمهیدات سازندگان برای جذابتر شدن سریال «معاویه» و همراهی بیشتر مخاطبان، بالا بردن ریتم سریال است به نحوی که سکانسها عمدتا طولانی نیستند و از لوکیشنهای متعدد و خرده روایتهای مختلفی برای جذابیت بیشتر سریال استفاده شده است اما این طراحی در عین حال سبب شده که تمرکز مخاطب از عمیق شدن روی اتفاقات و شخصیتها برداشته شود و مدام از این اتفاق به آن اتفاق تاریخی و از این شخصیت مهم به آن شخصیت موثر تاریخ انتقال پیدا کند. از این رو شخصیتپردازی کاراکترهای فرعی سریال به ضعیفترین شکل ممکن صورت گرفته و مدام شاهد ورود و خروج افرادی هستیم که بدون هیچ زمینهای وارد داستان و سپس بدون هیچ پس زمینهای از قصه خارج میشوند. این گونه شلختگی در روایت اگرچه ممکن است با طولانی بودن مسیر قصه و همچنین تعدد شخصیتها توجیه شود اما به نظر میرسد تمهیدات موثرتری از جمله اپیزودیککردن سریال و پرداخت دقیقتر و عمیقتر کاراکترها و موقعیتها میتوانست به انسجام و عمق آن کمک کند.
سریال «معاویه» به جای ایجاد تعلیق در قصه و شخصیتها از تعلیق «تاریخ» استفاده کرده است به نحوی که مخاطب از قصه و روایت سریال چیزی برای دنبالکردن پیدا نمیکند که برای نمونه فلان اتفاق سرانجامش چه شد و از کجا به کجا ادامه پیدا کرد و یا فلان شخصیت قرار است چه سرنوشتی پیدا کند و به کجا برسد بلکه خود تاریخ و اطلاعات پیشین او از برخورد معاویه و علی ابن ابیطالب است که مشخص میکند برای نمونه منتظر رویارویی علی و مالک اشتر در جنگ با معاویه باشد وگرنه ساختار و روایتگری سازندگان چنین انتظار و تعلیقی را در روند داستان ایجاد نمیکنند.
نشان دادن تمثال مبارک حضرت علی(ع) یکی از نکات قابل توجه این سریال است که بحث فقهی نشان ندادن امام اول شیعیان در سریالها و مجموعههای تلویزیونی از جمله «امام علی» را تقویت میکند. تصویرهایی که به طور قطع میتوانست در تداعی دقیقتر شمایل چهرههای مذهبی موثر واقع شود اما جالب است که در همین سریال«معاویه» که چهره امیرالمومنین علی(ع) نشان داده میشود چهره پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) نشان داده نشده است. نکته مهم دیگر در تصویرسازی از امام اول شیعیان حضرت علی(ع) و تا قسمت دهم این است که امام علی(ع) با اینکه در امتداد خلفای راشدی از جمله ابوبکر، عمر و عثمان قرار داده شده چهرهای موجه، محل مشاوره و عاقل و منصف تصویر شده و هیچگونه بیاحترامی و هتک حرمتی بجز خلیفه چهارم نامیدن ایشان، در سریال و تا قسمت دهم صورت نگرفته است.
دیدگاه تان را بنویسید