رامتین موثق

پس از یک آرامش هشت ماهه، خواب بازار دلار به هم ریخت و نرخ ارز افزایش پیدا کرد. از آنجا که منطقه تحولاتی داشته و بازار ایران سیاسی‌تر و حساس‌تر از بازارهای دیگر کشورهاست، باید علت افزایش دلار را از این ناحیه دانست. اما چرا بانک مرکزی با تمام ادعاهای خود موفق به کنترل نرخ ارز نشد؟ 

دیروز دلار در بازار آزاد با 3.74 درصد افزایش، به 58 هزار و 250 تومان رسید. همچنین یورو 61 هزار تومان شد. در مرکز مبادله ارز و طلای ایران نیز هر اسکناس دلار آمریکا به ۴۲ هزار و ۹۲۱ تومان و نرخ حواله دلار به ۳۹ هزار و ۵۲۲ تومان رسید. گفتنی است حدود ۷۰ درصد از مجموع حواله‌های ارزی عرضه شده در سامانه نیما یعنی۳. ۱۷۶ میلیون دلار مشتری نداشت و فقط ۳۰ درصد حواله‌های عرضه شده معامله شد. 

در ضمن نرخ انواع سکه پس از کاهش روز گذشته دوباره وارد مدار افزایشی شد، به‌طوری‌که تمام سکه امامی با افزایش ۱۰۰ هزار تومانی به ۳۳ میلیون و 500 هزار تومان رسید.

ریزش 7 هزار واحدی بورس

دیروز معاملات بورس به نحوی رقم خورد که شاخص کل در خلاف جهت کندل روز گذشته خود رفتار کرد، به طوری که در پایان معاملات، شاخص کل با کاهش هفت هزار و 733 واحدی که معادل 0.36 درصد این شاخص است، روبه‌رو شد و در پایان معاملات در سطح دو میلیون و 120 هزار واحدی ایستاد.

به گزارش تجارت‌نیوز، با این حال، نزول قیمت معاملات سهم‌های کوچک بازار سهام شدت کمتری داشت؛ به طوری که میانگین هم‌وزن بازار در پایان بورس دیروز هزار و 784 واحد که معادل 0.24 درصد این شاخص است کاهش ارتفاع داد و به سطح 738 هزار و 652 واحدی رسید. در ضمن بر خلاف روند روزهای گذشته، ورود و خروج پول حقیقی، این عدد در روز گذشته منفی بود و در پایان معاملات حدود 392 میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سهام خارج شد. موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد، خروج سنگین 401 میلیارد تومانی پول حقیقی از صندوق‌های درآمد ثابت است. به این ترتیب در چهار روز گذشته مجموعا 1.4 همت پول حقیقی از صندوق‌های درآمد ثابت خارج شده است.

برخی کارشناسان نظیر کمال سیدعلی در کنار تنش‌های منطقه‌ای، تورم را در افزایش نرخ ارز تاثیرگذار می‌دانند و از آنجا که سیاست بانک مرکزی، تثبیت نرخ ارز است، با وجود تورم و عدم تلاش برای مهار آن، قیمت تثبیت شده ارز حتی در مواقع آرامش سیاسی هم مصنوعی است و در مواقع بحرانی، قیمت واقعی ارز خود را به صورت افزایش ناگهانی نشان می‌دهد

افزایش قیمت دلار طبیعی است

یک کارشناس بازار ارز و طلا در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»، افزایش قیمت دلار را به دلیل تحولات منطقه‌ای دانست.

سهراب اشرفی درباره قیمت دلار تاکید کرد: افزایش قیمت در این شرایط طبیعی بود زیرا شرایط کشور، یک شرایط خاص و این اخبار بر بازار تاثیرگذار است و معامله‌گران نیز حساسند.

او درباره قیمت طلا گفت: بر قیمت طلا دو فاکتور مهم، قیمت جهانی طلا و قیمت دلار در بازار داخلی، تاثیرگذار است. روز دوشنبه بازار جهانی طلا شروع به کار کرد و نوسانات خاصی نداشت، اما به دلیل اینکه در بازار داخلی دلار افزایش قیمت داشته، قیمت طلا در بازار داخلی مقداری افزایش یافت. این کارشناس بازار طلا یادآور شد که از آغاز معاملات صبح دوشنبه طلا تقریبا ثابت بوده و حین معامله افزایش چشمگیری نداشته است.

اشرفی تصریح کرد: به دلایل ذکر شده، مقداری افزایش در قیمت دلار داریم تا ببینیم بانک مرکزی چه اقدامی انجام می‌دهد. زیرا بانک مرکزی، بنا به وظیفه خود، مداخلاتی در بازار می‌کند و باعث کنترل روند قیمتی می‌شود. 

او در پاسخ به اینکه آیا ابزارهای بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز کافی است، گفت: بانک مرکزی تا آن حدی که ابزارهایش اجازه بدهد امکان تاثیرگذاری دارد و برخی مسائل ممکن است خارج از توانایی‌های آن باشد. این کارشناس ادامه داد: از آنجا که اقتصاد ما با مسائل خاصی نظیر تحریم‌ها و قرار داشتن در لیست سیاه FATF مواجه است، شرایط حساسی دارد و بانک مرکزی هم باید در این شرایط از ابزارهای خود استفاده ‌کند.

اشرفی در پایان عنوان کرد که بانک مرکزی تا حدی در کنترل بازار ارز موفق بوده زیرا اسفند پارسال دلار به 61 تومان رسید و اکنون بعد از گذشت 11 ماه، دیگر آن قیمت تجربه نشد.

سهراب اشرفی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: از آنجا که اقتصاد ما با مسائل خاصی نظیر تحریم‌ها و قرار داشتن در لیست سیاه FATF مواجه است، یکشرایط حساسی دارد و بانک مرکزی هم باید در این شرایط از ابزارهای خود استفاده ‌کند

تثبیت نرخ ارز در باور فعالان اقتصادی نمی‌گنجد

اما اقتصاددانان نظرات دیگری درباره توان بانک مرکزی برای تثبیت قیمت دلار دارند. یک اقتصاددان با اشاره به تجربه موفق تثبیت نرخ ارز و نتایج قابل قبول آن در دولت‌ها و ادوار گذشته به اقتصاد24، گفت: این تجربه طی چند دوره در اقتصاد کشور به اجرا درآمد و نمونه‌های موفق آن ابتدای دهه ۸۰ و همچنین بین سال‌های ۹۲ تا ۹۶ بود که حاکمیت موفق به تثبیت نرخ ارز در بازار و در نهایت کنترل و مهار تورم شده است.

کامران ندری با تاکید بر اینکه با این سیاست نمی‌توان انتظار صفر شدن تورم را داشت، افزود: مهم این است که در سایه اجرای این سیاست انتظارات تورمی تا حد زیادی کنترل شود که این اتفاق در دوره‌های یاد شده افتاد و توانست به ثبت تجربه موفق کنترل تورم منجر شود، اتفاقی که اکنون با وجود ماه‌ها تثبیت نرخ ارز تکرار نشده و اثر انتظاری این تثبیت بر نرخ تورم محقق نشده است.

او در خصوص دلایل عدم توفیق دولت در کنترل تورم با وجود توفیق بانک مرکزی در تثبیت نرخ ارز، بیان کرد: شاید در توجیه عدم این توفیق بتوان گفت فعالان اقتصادی هنوز به این باور نرسیده‌اند که بانک مرکزی می‌تواند نرخ ارز را در این محدوده و بازه نگه دارد و دلیل این عدم باور نیز به تجربیات سال‌های اخیر و جهش‌های مکرر نرخ ارز برمی‌گردد.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: تکرار این اتفاقات و جهش‌های ولو مقطعی نرخ ارز در همین دوره کنونی، اجرای سیاست تثبیت نرخ ارز را با تردید مواجه می‌کند و سبب می‌شود که فعالان اقتصادی بگویند که بانک مرکزی امکانات ارزی و توانایی لازم برای نگه داشتن نرخ در محدوده ۵۰ هزار تومان اعلامی توسط سازمان برنامه را برای میان مدت ندارد. همین مساله سبب می‌شود که برای فعالان اقتصادی درباره سیاست تثبیت نرخ ارز در بلندمدت توسط بانک مرکزی تردید قریب به یقین ایجاد شود و دست آن‌ها را برای فعالیت مطمئن و برنامه‌ریزی ببندد.

سیاست‌های تثبیتی یا جهش‌زا؟

همچنین به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، سیاست‌های تثبیتی نرخ ارز که بانک مرکزی ایران انجام می‌دهد، خود باعث جهش قیمت دلار می‌شود یا حداقل افزایش قیمت آن را به صورت جهشی و ناگهانی می‌کند.

اما عامل دیگری که شاید در نظر گرفته نشود، تورم است. برای مثال کمال سیدعلی، معاون ارزی اسبق بانک مرکزی به ایلنا گفته است: سه موضوع تنش با آمریکا، تنش‌های منطقه و جنگ غزه دست به دست دادند که این افزایش قیمت دلار اتفاق بیافتد و بر افزایش نرخ ارز در ایران موثر باشد؛ اما نباید اثرگذاری نرخ تورم بر نوسانات نرخ ارز را فراموش کرد و با تورم بالای 40 درصد در ایران، افزایش نرخ ارز غیرقابل پیش‌بینی نبود. بنابراین با وجود تورم و عدم تلاش برای مهار آن، قیمت تثبیت شده ارز حتی در مواقع آرامش سیاسی هم مصنوعی است و در مواقع بحرانی، قیمت واقعی ارز خود را به صورت افزایش ناگهانی نشان می‌دهد. 

بنابراین سیاست‌های بانک مرکزی حتی در صورت پاسخگویی نیز راه‌حل‌های کوتاه‌مدت است و راهکار اصلی را باید در اصلاح ساختارها و شاخص‌های کلان اقتصادی جست.