رامتین موثق

امروز در دنیایی زندگی می‌کنیم که مسئله تجارت و ارتباط جهانی بیش از پیش ضرورت پیدا می‌کند و کشورها بنا بر منافع خود در این تجارت رفتار می‌کنند. پس از خروج آمریکا از برجام و ازسرگیری تحریم‌ها، ارتباطات تجاری ایران بیش از پیش محدود شد و عملا شرکای تجاری ایران محدود به شرکای تجاری چین شده است. باید دید آیا تجارت با کشوری که دومین اقتصاد جهان است، مزیتی برای اقتصاد ایران دارد و یا در صورت مزیت، ایران می‌تواند از آن استفاده کند؟

تجارت   غیرنفتی   با   چین

طبق آخرین آمار منتشر شده تجارت جهانی، چین به عنوان بزرگترین شریک تجاری ایران شناخته شد و فعالیت ایران در پیمان سازمان همکاری شانگهای به عنوان دستاورد دولت سیزدهم بیش از پیش پررنگ می‌شود.

در همین راستا سخنگوی کمیسیون توسعه تجارت خانه صمت اعلام کرد: در نیمه نخست امسال ۳۷ میلیون تن کالا به ارزش ۲۱.۷ میلیارد دلار بین ایران و اعضای سازمان همکاری شانگهای تبادل شد که با رشد ۴۲ درصدی در وزن و ۱۰ درصدی در ارزش همراه بوده است. به گزارش ایلنا، روح‌الله لطیفی همزمان با سفر معاون اول رئیس‌جمهور در بیست و دومین نشست نخست وزیران سازمان همکاری های شانگهای اظهار داشت: در ۶ ماهه نخست امسال ، ۳۶ میلیون و ۹۸۲ هزار و ۶۹۲ تن کالا به ارزش ۲۱ میلیارد و ۷۳۶ میلیون و ۸۳۴ هزار و ۱۰۶ دلار بین ایران و یازده کشور عضو سازمان همکاری های شانگهای تبادل شد که از این میزان ۳۱ میلیون و ۴۳۶ هزار و ۶۹۳ تن کالای غیر نفتی به ارزش ۱۰ میلیارد و ۵۸۳ میلیون و ۷۵۲ هزار و ۷۶۱ دلار، سهم صادرات کشورمان به اعضای شانگهای و پنج میلیون و ۵۴۵ هزار و ۹۹۹ تن کالا به ارزش ۱۱ میلیارد و ۱۵۳ میلیون و ۸۱ هزار ۳۴۵ دلار، سهم واردات کشورمان بوده است.

چین خود زمانی حیاط خلوت کمپانی‌های بزرگ دنیا بود و از طریق نیروی کار ارزان برای آنها جذابیت ایجاد می‌کرد، اما امروز با خرید ارزان نفت ایران و به‌کارگیری آن در صنعت و تولید ارزان؛ محصولات صنعتی خود را به ایران می‌فروشد که این سیاست چیزی جز استفاده از منابع ارزان کشورهای در حال توسعه نیست و در چارچوب سیاست‌های استعماری می‌گنجد

او در خصوص  میزان صادرات غیرنفتی کشورمان به اعضای شانگهای گفت: چین با خرید ۲۱.۶ میلیون تن کالا به ارزش ۶.۹ میلیارد دلار (رشد ۴۵ درصدی در وزن و کاهش ۱۳ درصدی در ارزش )، هند با ۳.۸ میلیون تن کالا به ارزش ۱.۱ میلیارد دلار ( رشد ۶۸ درصدی در وزن و ۱۵ درصدی در ارزش) ، پاکستان با دو میلیون تن کالا به ارزش ۹۳۹.۳ میلیون دلار ( رشد ۵۱ درصدی در وزن و ۶۵ درصدی در ارزش) ، افغانستان با حدود  دو میلیون تن کالا به ارزش ۸۱۵.۸ (رشد ۲۱درصدی در وزن و یک درصدی در ارزش) و روسیه با ۱.۱ میلیون تن کالا به ارزش ۴۴۰.۴ میلیون دلار(رشد ۶۹ درصدی در وزن و ۲۸ درصدی در ارزش) ، پنج مقصد اول صادرات ایران به اعضای سازمان همکاری های شانگهای بودند‌.

لازم به ذکر است چین با فروش ۲.۶ میلیون تن کالا به ارزش ۸.۸ میلیارد دلار در رتبه اول واردات به ایران قرار گرفته است. حال که تجارت غیرنفتی با چین به عنوان دستاورد نشان داده می‌شود باید پرسید آمار تجارت نفتی با چین چگونه است؟

تخفیف   میلیاردی   به   چینی‌ها

رویترز در گزارشی اعلام کرد که ایران طی 9 ماه اخیر معادل 4.2 میلیارد دلار تخفیف نفتی به چین ارائه داده است. به گزارش تجارت نیوز این رقم فقط کمی پایین‌تر از پول‌های بلوکه‌شده ایران در کشورهایی نظیر کره جنوبی، قطر یا عراق به حساب می‌آید که دولت بارها با آن سعی در کشیدن ترمز بازار ارز داشته است. در مقایسه‌ای دیگر، این رقم حدود سه برابر میزان صادرات ایران به هند طی 9 ماه تخمین زده می‌شود.

طبق ارقام بودجه، برآورد درآمد امسال دولت از صادرات نفت، حدودا 409 هزار میلیارد است که آن را باید برابر با 13 میلیارد و 700 میلیون دلار دانست. از آنجا که رقم درج‌شده در بودجه، 43.5 درصداز کل درآمدهای نفتی ایران بوده که سهم دولت است، محاسبات نشان می‌دهد احتمالا ارزش کل صادرات نفتی ایران طبق پیش‌بینی‌ها برای 12 ماه سال 1402، برابر با 31 میلیارد و 500 میلیون دلار باشد. یعنی اگر تمام ارقام اعلام‌شده از سوی رئیس سازمان برنامه و بودجه صحت داشته باشد، باید میزان بشکه صادراتی ایران حدودا 650 هزار بشکه می‌شد؛ در صورتی که این آمار محقق نشده و اعداد و ارقام با یکدیگر همخوانی ندارند.

 

مردم   هزینه   انحصار   در  تجارت   را پرداخت   می‌کنند

استاد دانشگاه چمران اهواز در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی» درباره حجم تجارت ایران و چین تاکید کرد: عمدتا ایران به واردکننده کالاهای چینی و صادرکننده نفت خام تبدیل شده‌ است.

مرتضی افقه در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: ایران یک تجارت یک‌طرفه و انحصاری با چین دارد که بیشتر منافع آن نصیب چین می‌شود؛ اما دولت این اتفاق را یک پیروزی می‌داند که توانسته است صادرات نفت خود را به رغم تحریم‌ها از سر بگیرد

مرتضی افقه درباره کلیت تجارت با چین عنوان کرد: این نوع تجارت، تجارتی نیست که بتوان به آن اتکا کرد. ما ناچار شده‌ایم که فقط با چین تجارت داشته باشیم.

او خاطرنشان کرد: می‌توان گفت که این یک تجارت یک‌طرفه است و چین حداکثر استفاده از این رابطه را می‌برد.

این اقتصاددان درباره انحصار تجارت با چین بیان کرد: انحصار یکی از بدترین نوع بازارها است که در اقتصاد مضرات آن از منظر مصرف‌کننده بیان می‌شود. ایران یک تجارت یک‌طرفه و انحصاری با چین دارد که بیشتر منافع آن را چین می‌برد اما در این شرایط دولت جدید این اتفاق را یک پیروزی می‌داند که توانسته است صادرات نفت خود را به رغم تحریم‌ها از سر بگیرد.

افقه ادامه داد: اما این فروش نفت نه در شرایط فعلی به نفع ایران است نه در بلندمدت می‌تواند تضمین‌کننده منافع ایران باشد.

او تصریح کرد: ما خود را به تجارت با چین محدود کردیم که دولت بر دستاورد فروش نفت خود مانور دهد؛ اما زیان این انحصار در تجارت را مردم پرداخت می‌کنند.

این استاد دانشگاه درباره ظرفیت‌های ایران برای سود بردن از پیمان‌های شانگهای و بریکس اظهار داشت: این پیمان‌ها مفید در هیچ‌زمینه مفید نبوده‌اند. در این چندسالی که عضویت اتفاق افتاده بیشتر مانور روی موفقیت دیپلماسی اقتصادی اجرا شده، اما تا زمانی که مشکل تحریم‌ها و FATF حل نشود نمی‌توان از مزیت‌های این پیمان‌ها استفاده کرد.

افقه افزود: در ضمن اگر مشکلات تحریمی حل شود باز هم ضرورتی ندارد خودمان را به چند کشور محدود کنیم. همه‌ کشورها به دنبال این هستند که با توجه به منافع ملی با کشورهای متعدد تجارت داشته باشند که از رقابت کشورهای مختلف برای منافع ملی خود استفاده کنند.

او در پاسخ به روش‌های پرداخت  چینی‌ها گفت: آنطور که از آمارها و افزایش حجم واردات و صادرات نفت به نظر می‌رسد، پرداخت از طریق تهاتر است. دلار هم اگر پرداخت شود به صورت محدود است و با عبور از چند صرافی خواهد بود که پرهزینه می‌شود.

این اقتصاددان تاکید کرد: با توجه به تحریم‌ها از ظواهر پیداست که ما مجبوریم نفت را به چینی‌ها ارزان بفروشیم و پولش را با هزینه بیشتر از آنها دریافت کنیم.

افقه در پایان به نمونه‌های مشکلات ایجاد شده در تجارت با چین اشاره کرد و گفت: تمام خودروسازان مشغول واردات قطعات چینی هستند و مونتاژ می‌کنند‌. به دلیل انحصاری بودن این نوع خودروها که به نام تولید داخل هم شناخته می‌شوند، عملا مشکلات و مضرات انحصار وارد اقتصاد می‌شود.

در جمع‌بندی می‌توان به این نکته اشاره کرد که نگاه هر کشوری در تجارت، سود و منفعت خود است و رفتار چین با ایران را از این منطق می‌توان درک کرد. در واقع چین با آمریکا فرقی ندارد. این کشور خود زمانی حیاط خلوت کمپانی‌های بزرگ دنیا بود و از طریق نیروی کار ارزان برای آنها جذابیت ایجاد می‌کرد، اما امروز با خرید ارزان نفت ایران و به‌کارگیری آن در صنعت و تولید ارزان؛ محصولات صنعتی خود را به ایران می‌فروشد که این سیاست چیزی جز استفاده از منابع ارزان کشورهای در حال توسعه نیست و در چارچوب سیاست‌های استعماری می‌گنجد.