سعید شمس

اقتصاد در ایران روز به روز با تحدید و تهدیدهای بیشتری مواجه می‌شود. به طوری‌که جامعه به جایی رسیده است که کمترین امیدی برای ترمیم فضای کدر اقتصادی ندارد. نتیجه این موقعیت نگران‌کننده نیز چیزی جز «ناامیدی اجتماعی» نمی‌تواند باشد.

محمود جامساز، اقتصاددان در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی» در این رابطه گفت: با بررسی جزئی برنامه هفتم توسعه می‌توان به این نتیجه رسید که این برنامه شباهت زیادی به برنامه ششم دارد. با این توضیح که در برنامه ششم، ثبات اقتصادی و ایجاد امنیت و آرامش اقتصادی و امیدواری در بخش مسکن پیش‌بینی شده بود که ارقام و آمار رسمی نشان می‌دهد، فقط 30 درصد اهداف محقق شده است. مثلاً  در آن برنامه، تورم 8/8 درصد در نظر گرفته شده بود، اما در برنامه هفتم متوسط نرخ رسمی تورم 7/19 بود که قرار بود به 5/9 درصد برسد. 

تقریباً هر سال 1285 تریلیون تومان، یعنی روزانه 3520 میلیارد تومان نقدینگی ایجاد می‌کنیم. خب! در چینن حالتی می‌توانیم تورم را کنترل کنیم؟ پاسخ قطعا «نه» است

تحلیلگر مسائل اقتصادی در ادامه گفت: با توجه به نقدینگی حدوداً 6600 تریلیون تومانی، تورم بعضی مواد غذایی حتی سه رقمی شد! این در حالی است که در برنامه هفتم متوسط رشد نقدینگی 4/20 درصد پیش‌بینی شده بود که اگر همین را هم مبنا قرار دهیم  و در سال 1402 هم رشد نقدینگی را 20 درصد در نظر بگیریم و همچنین این آمار را بر اساس 6600 تریلیون تومان پایان سال 1401 محاسبه کنیم، تقریباً هر سال 1285 تریلیون تومان، یعنی در روز 3520 میلیارد تومان نقدینگی ایجاد می‌کنیم. خب! در چنین حالتی می‌توانیم تورم را کنترل کنیم؟ پاسخ قطعا «نه» است. این درست که رشد اقتصادی 8 درصد را هدف قرار داده‌ایم، اما باید در سال حداقل باید سه- چهار هزار-هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری داشته باشیم. حالا از کجا؟ 

هیچ‌کس نمی‌داند!

او افزود: رشد تشکیل سرمایه ناخالص در برنامه هفتم 6/22 درصد در نظر گرفته شده است. با این توضیح  که در یک  دهه گذشته رشد سرمایه ناخالص کشور منفی بوده است. یعنی نتوانسته‌ایم استهلاک را پوشش بدهیم. مثلاً در برنامه ششم رشد بهره‌وری کل عوامل تولید را 8/2 گرفته بودیم که این رقم در برنامه هفتم توسعه هم تعیین شده است. این در حالی است که بهره‌وری بعضی مواقع «صفر» و در بعضی مواقع هم بسیار پایین و نازل بوده است. 

جامساز توضیح داد: برای اینکه جهش اقتصادی را تجربه کنیم، به 2 فاکتور بسیار مهم نیاز داریم.  یکی از مهمترین فاکتورها سیاست‌گذاری‌های داخلی، مبتنی بر ارزیابی از ظرفیت‌های واقعی اقتصاد و به‌کار‌گیری آن ظرفیت‌ها بر اساس اصول و الزام‌های علم اقتصاد است. همچنین دومین فاکتور چیزی جز این نیست که باید مسآًله تغییر مناسبات بین‌المللی با هدف افزایش روابط اقتصادی مطلوب با دنیا، مخصوصاً دنیای پیش رفته غرب را جدی بگیریم. در واقع باید این را در نظر بگیریم که قرارداد با چین و روسیه راه‌گشا نیست. به هرحال ما باید عضوی فعال در بازار جهانی اقتصاد باشیم و بتوانیم با کشورها مبادله بانکی داشته باشیم. وقتی FATF     را نمی‌پذیریم، حتی چین هم نفت ما را با یک سوم قیمت می‌خرد و نمی تواند به ما دلار بدهد. بنابراین باید معاهدات بین‌المللی را بپذیریم تا به مشکل برنخوریم.

تصمیم‌گیران ما هدف‌های متوهمانه‌ای دارند

جامساز تصریح کرد: در برنامه هفتم توسعه برای سال اول مبلغ 10 میلیارد یورو سرمایه‌گذاری خارجی در نظر گرفته شده است. ما چطور می‌توانیم سرمایه‌های خارجی را جذب کنیم، در حالی که سرمایه‌گذاران داخلی هم رغبتی برای حضور در  بازار داخل کشور ندارند. به این معنی که خروج سرمایه داریم و حساب سرمایه‌مان منفی 6 میلیارد و 600 میلیون است. واقعیت این است که تصمیم‌گیران هدف‌های متوهمانه‌ای را مدنظر قرار می‌دهند. مثلاً تولید 4 میلیون بشکه در روز را پیش‌بینی کرده‌اند که اگر یک میلیون و 800 هزار را برای مصرف روزانه بگذاریم، در شرایط تحریم چطور می‌توانیم 2 میلیون و 200 هزار بشکه نفت در روز بفروشیم؟ ما حتی همین نفتی را که صادر می‌کنیم، نمی‌دانیم درآمد را چطور باید وصول کنیم؟ چون کشورها اجازه ندارند با ایران مراوده دلاری داشته باشند. این یکی از مهمترین معضلات اقتصاد ایران به شمار می رود. 

در برنامه هفتم تناسبی بین مدعا و دلیل دیده نمی‌شود

به گفته این چهره اقتصادی، مشکل بزرگ دیگر این است که اساساً جداول منابع و مصارف برنامه هفتم مشخص نشده است. مثلاً متوسط رشد صادرات 4/12 درصد و واردات 2/16 درصد در نظر گرفته‌ شده است. یعنی برنامه‌هایی را بدون حساب و کتاب پیش‌بینی کردیم، آن هم در حالی که ابزار و ملزومات متناسب نیستند. یعنی حتی برای برنامه‌های یکساله هم عقلانیت عملی و نظری وجود ندارد. بنابراین برنامه هفتم توسعه پدیده‌ای است که در آن تناسب بین مدعا و دلیل دیده نمی‌شود. معلوم است، در چنین حالتی نه تنها نمی توانیم رشد و توسعه در اقتصاد 

را هدفی محقق ببینیم، بلکه روز به روز بر گره های اقتصادی افزوده خواهد شد.

سیاست‌گذاران تاًثیر تنش‌های بیرونی بر اقتصاد را نمی‌دانند

وی توضیح داد: ایران در شرایطی بحران را به طور جدی تجربه می‌کند و در نتیجه، مردم گرفتاری‌های معیشتی بی‌پایانی را تحمل می‌کنند که این شرایط راه‌حل مشخص و ملموس دارد. در واقع سیاست تقابلی با دنیا را به تعامل تبدیل کنیم. سیاست‌گذاران ما نمی‌دانند تنش‌های بیرونی چه تاًثیر غیرقابل جبرانی بر اقتصاد می‌گذارد. اخیراً آمده‌ایم با اعراب رفت و آمدهایی برقرار کرده‌ایم. اما هیچ برنامه و چشم‌اندازی را تعیین نکرده‌ایم. تکلیف چین هم که مشخص است. ما در حالی با این کشور قرارداد کشاورزی بسته‌ایم که تاریخچه آن در همکاری با کشورهای دیگر اظهرمن‌الشمس است و سرمایه‌گذاری شان را «سرمایه‌گذاری ابتینی» می‌نامند. ابتین زنبوری است که با نیشش افراد را فلج می‌کند و روی جسد فلج شده می‌نشیند و تخم‌گذاری می‌کند تا نوزادهایش از آن جسد تغزیه کنند. هر کدام از کشورهای آفریقایی که چین در آنها سرمایه‌گذاری کرده است، بدبخت‌تر شده‌اند. 

جام‌ساز در پایان گفت: لازم به تاًکید است، باید سیاست نه شرقی و نه غربی را به سیاست متوازن با شرق و غرب تغییر بدهیم. در واقع برای اینکه بتوانیم هدف توسعه‌گرا داشته باشیم، قبل از هر چیزی باید «صلح» را هم در داخل و هم در خارج جدی بگیریم.