مومنی در نشست«عالینسب و آینده توسعه در ایران»:
فساد گسترده کمر اقتصاد و جامعه را شکسته
اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: کمر اقتصاد و جامعه را فساد گسترده شکسته و تعارض منافع اقتصاد را فلج کرده است؛ قاعدهگذاری باید معطوف به منافع ملی باشد نه معطوف به منافع گروههای خاص.
به گزارش ایلنا، فرشاد مومنی، در مراسم هجدهمین سال نکوداشت مرحوم مصطفی عالینسب، تأثیرگذارترین عضو شورای اقتصاد در دهه اول پس از انقلاب، افزود: مرحوم عالی نسب به دنبال حذف فقر، عقبماندگی و استثمار بود و باور داشت در جامعهای که ربا وجود دارد امکان تحقق عدالت و استقلال نیز وجود ندارد.
وی در این نشست که با موضوع «عالینسب و آیندهی توسعه در ایران» در موسسه دین و اقتصاد برگزار شد، با اشاره به نقش قوه قضاییه در عملکرد اقتصاد، تصریح کرد: در کشوری که قوه قضاییه آسیبپذیر باشد و زمینه فساد و عدم شفافیت در آن دیده شود رسیدن به اقتصاد شکوفا دشوار است. مرحوم عالی نسب در دعوایی که با یک شرکت خارجی داشتند با اینکه کمپانی طرف دعوا اصرار داشت موضوع در دادگاههای ایران حل و فصل شود، ایشان تلاش کردند که این موضوع در کشوری بیطرف و از سوی یک مرجع صالحه مورد بررسی قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه نباید از اصول پایه و سرنوشتساز توسعه عدول کنیم، تصریح کرد: اصول ثابت در همه تجربههای موفق توسعه قابل مشاهده است و دولت مهندس میرحسین موسوی نماد تمام عیار دولت توسعهگرا هستند. افرادی بر این باورند که استراتژیهای زمان جنگ و غیرجنگ متفاوت هستند اما آیا درست است که در شرایط غیرجنگی، کشور و اقتصاد با فساد گسترده و دلالی اداره شود؟ بدون تردید این مسیرها راه نجات ایران نخواهد بود.
اشتغالزایی با موعظه امکانپذیر نیست
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه برخی سوراخ دعا را گم کردهاند، گفت: ارتقای تولید باید اصل قرار گیرد. اشتغالزایی با موعظه امکانپذیر نیست، مرحوم مطهری اقتصاد را نقد میکنند اما آن را بیاهمیت جلوه نمیدهند. باید امنیت اقتصاد و معیشت مردم فراهم شود و با عنایت خداوند مردم راه حق را انتخاب خواهند کرد.
فرشاد مؤمنی: نوعی ترویج حساسیتزدایی نسبت به سرنوشت بنگاههای تولیدی در دستور کار قرار گرفته است؛ بهطوریکه برخی با افتخار از واردات خودروهای کارکرده سخن گفتند و برخی رسانهها نیز از آن به عنوان یک حماسه یاد کردند، این سخنان نشان میدهد که اقتصاد به نفع غیرمولدها لو رفته است
ترویج حساسیتزدایی نسبت به سرنوشت بنگاههای تولیدی
وی با بیان اینکه نوعی ترویج حساسیتزدایی نسبت به سرنوشت بنگاههای تولیدی در دستور کار قرار گرفته است، اضافه کرد: برخی با افتخار از واردات خودروهای کارکرده سخن گفتند و برخی رسانهها نیز از آن به عنوان یک حماسه یاد کردند، این سخنان نشان میدهد که اقتصاد به نفع غیرمولدها لو رفته است. از اینرو به بازسازی ساختاری سیستم نیاز داریم و این بلوغ در سند لایحه برنامه 7 متجلی نشده و امید است که با مرام مرحوم عالینسبها اقتصاد و جامعه روی ریل بالندگی بیافتد.
بزرگترین همت «عالینسب» حفظ ارزش پول ملی بود
وزیر آموزش و پرورش دولت جنگ گفت: بزرگترین همت عالینسب این بود که اجازه نداد ارزش پول ملی تغییری کند و در آن دوران ارزش پول ملی حفظ شد، اما امروز میبینیم که ارزش ریال و تومان از بین رفته است به این دلیل که دیگر آن اندیشهها وجود ندارند.
سیدکاظم اکرمی، در ادامه این مراسم تصریح کرد: استاد عالینسب جامعگرایی بود که قبل از انقلاب هم به افراد طاغوتی مشاوره میداد و در چند سال اول جنگ هم در جلسات دولت حضور داشت و در مباحث اقتصادی از مشاوران درجه یک مهندس موسوی بود.
عالینسب هنوز برای جامعه راهنما است
در ادامه این نشست کارشناس اقتصادی و نویسنده کتاب میر نامیرا، اظهار داشت: در سالهای گذشته موسسه دین و اقتصاد نام مهندس عالینسب را زنده نگه داشته است. همچنین، منابع بسیاری بجز کتاب بنده در مورد مرحوم عالینسب وجود دارد. بنده سخرانی خود را با این پرسش آغاز میکنیم که چرا مراسم بزرگداشت عالینسب برگزار میشود؟ گرامیداشت ایشان به باور من سمبل و نمونه مهمی و البته فراموش شده نقش و جایگاه «راهنماها در جامعه» است. به باور من مرحوم عالینسب هنوز برای جامعه راهنما است.
علیرضا عظیمیپور: عالینسب دو بنگاه اقتصادی راه انداخت که تا امروز هم فعال است و به لحاظ بنگاهداری و سبک و روش مدیریتی باید الگو قرار بگیرد. در مدیریت منابع انسانی اقدامات بیسابقه بیمه کارگری، بیمه تکمیلی، پیگیری تحصیل فرزندان پرسنل، تامین ناهار کارگران را در دستور کار قرار داد
میکائیل عظیمی، ادامه داد: به باور داگلاس نورث توسعه همعرض یادگیری است. در این رویکرد، یادگیری جمعی با توسعه گره خورده است. کسانی که توانستهاند با پیشینه تاریخی پیوند معناداری برقرار کنند، آنها حاملان تجربه هستند و راهنماها این تجربه را به نسل کنونی منتقل میکنند. اما این انتقال چرا مهم است؟ راهنماها مشاور نیستند بلکه چیزی بیش از آنها هستند و رابطه با آن راهنما بلندمدت است. زمانی میتوان گفت که کسی راهنما است که تجربه منتقل شود. راهنما بازنشسته نمیشود و گزارههای راهنما کوتاه و جهتگیری عرضه میکنند. مجموعه شناخت من از مرحوم عالینسب این اجازه را به بنده میدهد که ایشان را راهنما بدانیم.
برای حل مشکلات از عالینسب الگوبرداری کنیم
در ادامه این نشست یک نویسنده و کارآفرین، با اشاره به دوران فعالیت کاری عالینسب در برهههای مختلف اظهار داشت: او در عنفوان جوانی به کار حسابداری پرداخت، در سال 1328 به تجارت ظروف چینی پرداخت و در سال 1334 کار تولید سماور را به صورت کارگاهی آغاز کرد. او مشغول توانمندسازی و سرمایهگذاری روی خوداقدامی بود برخلاف آنچه کتابهای زرد با عنوان کارآفرینی به خورد جامعه میدهند.
سیدعلیرضا عظیمیپور، با بیان اینکه او در سال 1334 وارد تولید مقیاس صنعتی شد، گفت: سال 1341 کارخانه تولید کارتن میهن را راهاندازی کرد. با مقیاس امروز کارخانه چراغ نفتسوز و کارتنسازی بزرگ نبود اما از جنبه فناورانه مهم بود.
سیدکاظم اکرمی: بزرگترین همت عالینسب این بود که اجازه نداد ارزش پول ملی تغییری کند و در آن دوران ارزش پول ملی حفظ شد، اما امروز میبینیم که ارزش ریال و تومان از بین رفته است به این دلیل که دیگر آن اندیشهها وجود ندارند
وی بیان داشت: عالی نسب در سال ۱۳۱۸ برای کار مدیریت، حسابداری وارد تهران شد و در سال ۱۳۲۱ به تبریز برگشت در این دامنه شهریور سال 1320 ورود متفقین، شورشهای آذربایجان در موضوع نفت شمال، سال ۲۷ ترور محمدرضا شاه، ۲۹ اسفند ملی شدن نفت، ۲۸ مرداد کودتا و.. را داشتیم به این معنا که دوران شکلگیری فعالیتهای عالی نسب ار نظر بنگاه داری و کارآفرینی متلاطم بود، یعنی در پرتنش ترین مقطع تاریخی با اتکا به ظرفیت وجودی رشد کرد.
وی گفت: برای اولین بار در سال 1341 مقررات صادرات و واردات تدوین و تصویب شد و تا آن زمان عوارض گمرکی و مالیات نداشتیم. او در چنین فضای کسب و کاری ۲ بنگاه اقتصادی را راه انداخت که تا امروز هم فعال است و به لحاظ بنگاهداری و سبک و روش مدیریتی قابل توجه بود. در مدیریت منابع انسانی بیمه کارگری، بیمه تکمیلی، پیگیری تحصیل فرزندان پرسنل، تامین ناهار کارگران را در دستور کار قرار داد. در شرایطی که هیچیک تا آن زمان در کشور سابقه نداشته است.
این نویسنده اقتصادی با بیان اینکه عالینسب سهامدار واحدهای اقتصادی که در اختیار داشت خودش بوده است، افزود: در سال ۵۷ تفکیک مدیریت و مالکیت ایجاد کرده و به مدت ۱۰ سال شرکت را به مدیران سپرد، این در حالی است که اکنون عمر مدیریت مدیران به زیر ۲ سال میرسد.
وی گفت: او در مجامع اقتصادی قبل از انقلاب حضور داشت، مشاور بازرگانی بود و سبک تعامل او با ذینفعان کاملا مشخص بود زمانی که کارخانه سماور سازی در زمان کودتای مصدق تعطیل شد علیرغم اینکه زاهدی علت تعطیلی را جویا میشود استوار به روش خود ادامه میدهد. اکنون بعد از ۸۰ سال که او کارخانه برپا کرد هنوز چالش نحوه تعامل سهامدار و مدیران بنگاهها و کارکنان و ذیفعان را داریم و از حافظه تاریخی بهره نمیگیریم. در بخش عمومی و صندوق بازنشستگی مدیر پاسخی به سهامدار نمیدهد چون دوام مدیریت را تابع عملکرد نمیداند. اکنون باید به لحاظ بنگاهداری و برای حل مسائل از عالی نسب
الگو بگیریم.
دیدگاه تان را بنویسید