از جمعآوری کارت سوخت تا توزیع خودرو در بورس؛ از وضعیت مسکن تا پرداخت وام بدون ضامن و...
کل اقتصاد دستخوش «بیتصمیمی» دولت
باران زرین قلم
آیا قرار است بنزین گران شود؟ ماجرای عرضه خودروها در بورس به کجا رسید؟ پرداخت وام بدون ضامن به متقاضیان عملی شد؟ افزایش قیمت کارخانهای خودرو چرا پیچیده شد؟ بالاخره کارت سوخت از پمپبنزینها جمعآوری شد یا خیر؟ و...
اینها مشتی از خروار است. مساله مهم بلاتکلیفی دولت در قبال مذاکرات با کشورهای اروپایی بود که بلاتکلیف رها شده و تبعات آن در عرصه اقتصاد ایران به شدت قابل مشاهده و ردگیری است. پرسشهای متعددی در خصوص عملکرد دولت سیزدهم وجود دارد که سردرگمیها را افزایش داده و خود به بحرانی تازه برای افکار عمومی و فعالان اقتصادی بدل شده است.
در اولین روزهای استقرار دولت سیزدهم بود که این کلاف درهم پیچیده خود را نشان داد. آنجا که مخبر، معاون اول رئیسجمهوری خبر از کاهش 10 درصدی بهای سه قلم لبنیات پرمصرف را داد؛ اما در عمل این اتفاق رخ نداد و در نهایت نیز اعلام شد که شرکتهای پخش همکاری لازم را در این زمینه نداشتند.
در عین حال وقتی در آبان ماه سال 1400، وزارت صمت به استناد اختیارات قانونی خود نسبت به افزایش قیمت خودرو اقدام کرد، رئیسجمهوری دستور بازگشت این مصوب را صادر کرد و افزایش قیمت رسمی به آذرماه موکول شد اما در عمل مصرفکننده ایرانی دو بار فشار تورمی ناشی از افزایش قیمت خودرو را تجربه کرد.
این اتفاق البته در سال جاری نیز رخ داد. وقتی شورای رقابت مجوز افزایش قیمت خودرو را صادر کرد، مخبر وارد میدان شد و خواستار عقبنشینی از این مصوبه شد. در عین حال وزارت صمت و شورای رقابت نیز تلاش داشتند با انداختن توپ افزایش قیمت در زمین یکدیگر، از ابلاغ این مصوبه خودداری کنند. این بیتصمیمی و سردرگمی قفل شدن بازار خودرو و رشد خوفناک قیمت در بازار بدون فروشنده را رقم زد.
ماجرای بنزین و کارت سوخت چیست؟
زمزمه افزایش قیمت بنزین از مدتها قبل به گوش میرسد. در حالی که اخبار رسانهها دلالت بر جمعآوری کارتهای سوخت جایگاهها داشت، حالا خبرهای رسیده حاکی است تعداد این کارتها در حال کم شدن است نه صفر شدن .
از سوی دیگر شایعه افزایش قیمت بنزین پرقدرتتر از همیشه مطرح شد و در نهایت وزیر نفت برای چندمین بار تاکید کرد: بارها و بارها گفتهام، هیچگونه افزایش قیمت بنزین در دستور کار دولت و مجلس نیست.
در این راستا اعلام شد: جمعآوری کارتهای سوخت آزاد جایگاههای بنزین در راستای محدودتر شدن این کارتها در جایگاههای سوخت تهران آغاز شد.
ایسنا اما گزارش داد: آنطور که اعلام شده کارتهای سوخت جایگاهداران بهطور کامل از جایگاهها حذف نشده و نمیشود و به تعداد مناسب کارت سوخت در اختیار جایگاهداران وجود دارد. با این حال همچنان اخبار منتشره بر افزایش قیمت، محدود شدن بنزین سهمیهای و ... دلالت دارد .
این وضعیت البته در سایر حوزهها نیز به چشم میخورد. در حالی که شورای رقابت عرضه خودرو در بورس را متوقف اعلام کرده است، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس سخنانی متفاوت در این زمینه داشته و اعلام کردند عرضه خودرو در بورس تداوم خواهد داشت.
سخنگوی شورای رقابت در این زمینه گفته است: شورای رقابت عرضه خودرو در بورس را با اعلام رسمی متوقف کرد و به صورت رسمی نامهنگاری با بورس کالا انجام شد، تاریخ آن مشخص است، منتشر شده و چیز پنهانی نبوده است.
اسماعیل شجاعی درباره اظهارات اخیر وزیر اقتصاد مبنی بر تکذیب عدم ادامه عرضه خودرو در بورس و رئیس سازمان بورس مبنی بر ادامه داشتن عرضهها اظهار داشت: آقایان صرفا نظر خود را مطرح کردهاند و برای مطرح کردن اظهارات افراد مشکلی نیست؛ اما سیاست شورای رقابت در جهت عرضه خودرو در بورس کالا نیست.
به نظر میرسد سیاست دولت بیسیاستی در عرصه عمل است. سردرگمیهای دولت سیزدهم حالا سبب شده اعتماد به طرحها و برنامهها بیش از پیش کاهش یابد
تصمیمات ضد و نقیض و بیتصمیمی در دوره ارائه لایحه بودجه نیز برای چند ماه اقتصاد و سیاست کشور را تحت تاثیر قرار داد. در سایر حوزهها نیز این شرایط محسوس است. از عدم تغییر ساعت رسمی کشور و ابلاغ بخشنامههای متعدد در خصوص شروع ساعت کاری در فاصله پانزدهم خرداد تا پانزدهم شهریورماه تا تصمیمات متعدد درباره تعطیلی یا عدم تعطیلی مدارس در روزهای آلوده و ...
چرا دولت سردرگم است؟
بسیاری این سئوال را طرح میکنند که چرا دولت سردرگم است؟ به نظر میرسد پیش از این ناصر ایمانی پاسخی مبسوط به این سئوال داده است.
این فعال سیاسی اصولگرا میگوید: به نظر من علت فقدان تصمیمگیری دولت رئیسی ناشی از روحیات شخص آقای رئیسجمهور است؛ ایشان در تصمیمگیری باید سریعتر از این برخورد کنند و اساسا یک تصمیم بگیرند.
وی درباره تاثیر جبهه پایداری بر تصمیمگیریهای دولت گفت: من تصور میکنم مشکل اصلی دولت ما تاثیرپذیری از یک جریان نیست. مشکل اصلی دولت ما این است که در تصمیمگیری خیلی سخت برخورد میکند یا به تعبیری اساسا تصمیم نمیگیرد؛ یعنی دولت مشکل تصمیمگیری در سطح کلان دارد. مسلما طیفهای مختلف سیاسی بر دولت تاثیرگذار هستند از جمله پایداری، اما مشکل اصلی بیتصمیمی دولت است.
چه خواهد شد؟
به نظر میرسد سیاست دولت بیسیاستی در عرصه عمل است. سردرگمیهای دولت سیزدهم حالا سبب شده اعتماد به طرحها و برنامهها بیش از پیش کاهش یابد. در حالی که افکار عمومی و کارشناسان انتظار تغییرات کلیدی را در کابینه داشتند، دولت صرفا به تغییر رئیس سازمان برنامه و بودجه از طریق جابهجایی رضایت داد و حتی رئیسجمهور دیروز اعلام کرد که میرکاظمی به دلیل بیماری قلبی کنارهگیری کرده است و قصد جابهجایی و تغییر در کار نبوده است. به هر حال رئیس سازمان امور مالیاتی جانشین میرکاظمی شد. از سوی دیگر حتی تغییر رئیسکل بانک مرکزی زمینه را برای تغییر سیاستهای پولی و مالی این بانک مهیا نکرده است.
دلیل این مدعا بخشنامههای متعدد در خصوص نحوه فروش ارز به متقاضیان و اجرای طرحهای متعدد عرضه ربع سکه است که البته تنها در قالب طرح اجرا شده و متقاضیان در قالب طرح جدید غالبا توانایی خرید این کالای سرمایهای به نرخ عرضه شده توسط دولت را ندارند . بیتردید چنین وضعیتی هزینه سرمایهگذاری در ایران را افزایش داده و ریسک فعالیت اقتصادی را بالا میبرد. به نظر میرسد بیتصمیمی دولت نیز ناشی از نداشتن سیاست مدون و درست است. این در حالی است که رئیسجمهوری در زمان انتخابات تاکید کرده بود هفت هزار صفحه برنامه دارد و حتی را برای ساماندهی به وضعیت بیسامان اقتصاد فرمانده اقتصادی تعیین کرد. در نهایت اما مخبر، که در جایگاه معاون اول، فرمانده
اقتصاد نیز هست، مانند دیگر افراد حاضر در دولت نتوانسته است سامانی به این وضعیت بدهد.
دیدگاه تان را بنویسید