محمد طبیبیان

در خبر‌ها بود که سلطان سکه و دستیارش اعدام شده‌اند. در مورد این محاکمه و جرم و مکافات مطالب چندانى مطرح نشد به جز اینکه جرم آنان «افساد فى‌الارض» بوده است. و معنى آن نیز ظاهرا فعالیت این فرد و دستیارش در خرید و فروش سکه و ارز در حد وسیع است. یک مصاحبه هم از این دو منتشر شده که در آن به نکاتی از کار خود اشاره مى‌کند. 

به این واقعیت که براى مدتى این افراد و دیگران واسطه بانک مرکزى براى توزیع ارز و سکه در بازار با هدف کنترل بازار یا درگیر در واردات اسکناس پول هاى خارجى از کشور‌هاى دیگر، به همان منظور مثلا کنترل بازار بوده‌اند. از نکات مندرج در آخرین مصاحبه انجام شده با سلطان سکه و همدستانش، درآمد فوق‌العاده این افراد از معامله ارز و سکه مثلا در حد ماهى سى میلیارد تومان ذکر شده است.(آخرین گفت‌وگو با سلطان سکه) همچنین یکى از این افراد فقط از اینکه از کارت ملى و بانکى دیگران استفاده کرده ابراز پشیمانى و ندامت کرده است. به‌رغم نوع فعالیت (خرید و فروش ارز و سکه)، با توجه به اطلاعات ارائه شده در متن مصاحبه و دیگر اطلاعاتی که تاکنون اعلام شده کار خلاف از فعالیت این افراد که به نظر اینجانب رسید هم همان استفاده از مدارک هویت دیگران است که احتمالا براى فرار مالیاتى انجام شده (متاسفانه این کار رواج هم دارد).

شرایط بازار سکه و ارز هم مثل بسیارى بازار‌ها در کشور همراه با ناکار آیى و مسائل فراوان است. مدتى قبل دو سکه بهار آزادى خریدم که در موقع خرید فروشنده قول صددرصد داد که سکه بانکى است. پس از دو ماهى که موضوع استفاده از آن منتفى شده بود براى پس دادن به همان فروشنده مراجعه کردم که قول صد درصد مى داد که غیربانکى است و انکار اینکه از او خریدارى شده باشد. اینکه سکه طلا را به انواع و اقسام تفکیک کرده‌اند که هیچ مشترى آماتورى سر در نمى‌آورد و همیشه به نفع مغازه‌دار یا زرگر است، یک نکته قابل توجه است. سکه بانکى و غیر بانکى، امامى و غیر امامى، سکه هاى تاریخ مختلف، ضرب‌هاى اول و چندم، سکه‌ها در برچسب‌هاى مختلف پلاستیکى گوناگون و البته روزى که خواستید بخرید آن نوع که به شما عرضه مى‌کنند گران‌تر، و روزى که خواستید بفروشید همان نوع ارزان‌تر از بقیه است! و این ماجرا طبعا درآمد قابل ملاحظه‌اى را براى معامله‌گر حرفه اى فراهم مى کند.

به این امر اضافه کنیم که معمولا زمان خرید سکه طلا توسط خانواده‌ها زمان خوشى و وفور و اما زمان فروش زمان نیاز و عسرت است، واین انگیزه تحمل زیادتر پرداخت کردن موقع خرید و کمتر دریافت کردن زمان فروش را مهیا مى‌کند و این هم کمک مى کند به در آمد معامله‌گر. همچنین زمان تصور سقوط قیمت روى پنجره مغازه هاى معامله‌گر سکه طلا مى بینیم که نوشته‌اند «خرید سکه نداریم» و در زمانى که جو بازار دال بر گران شدن است یادداشتى بر روى پنجره مى‌بینیم که «فروش سکه نداریم»، یعنى شرایط معامله باید به نوعى باشد که براى زرگر سودآور باشد. بنابر این اگر معامله‌گر حرفه اى ریسک اضافى برندارد این کار على الاصول سودآور است.

در مصاحبه سلطان چنین مطرح مى‌شود که گویى این شخص که تحصیلات در حد دیپلم داشته یک نابغه بوده است! اما سلطان سکه هم مثل بقیه سلطان‌ها (در بازار کالاهاى دیگر مثل موبایل، اتومبیل، ملک... و سلطان‌هاى حکومتى تاریخ) از نظر استعداد حتما نابغه نبوده‌اند وگرنه در شرایط کشور ما (بى‌سر و سامانى بازارها، دخالت هاى موردى و ضد و نقیض حکومتى از جوانب مختلف، عدم تمکین به استانداردسازى و رتبه‌بندى، بى‌اطلاعى و سردرگمى عمومى در مورد کالا و عدم اطمینان از شرایط حال و آینده آن، وجود کانال‌هاى تبعیض ازجمله قرار دادن سکه و ارز دولتى در حد حجیم در اختیار افراد خاص براى توزیع، تصمیم‌ها و بخشنامه‌هاى خلق‌الساعه و فساد ادارى...)، افراد تابع عقلانیت شکست مى‌خورند یا به شرایط حاکم بر محیط این فعالیت‌ها تمکین نمى‌کنند. به همین دلیل هم افراد موفقى که صاحب تحصیلات درخشان باشند، در این بازار‌ها کمتر یافت مى شوند.