واکاوی تاثیر درد مزمن اقتصاد بر دهکهای درآمدی
گسترش فقر در دهه نود چگونه رخ داد؟
ایمان ربیعی
نرخ تورم یکی از مهمترین معضلات اقتصاد ایران در قرن حاضر است. در حالی قرن چهاردهم پایان خود را جشن میگیرد که تورم بیش از پنج دهه اقتصاد ایران را آزرده کرد. البته بررسی سالهای ابتدایی سده حاضر نیز نشان میدهد جنگ جهانی دوم در دهه بیست و بروز قحطی عامل رشد عجیب تورم در ایران بوده است؛ اما با این حال در 50 سال اخیر وابسته شدن اقتصاد ایران به نفت زمینه را برای جولان همیشگی تورم در کشور فراهم کرد.
تغییر رفتار جامعه در اثر رشد تورم
ایران در حالی با تورمی دیرپا روبهرو است که بسیاری از کشورهای جهان بحران تورم را حل کردهاند.
این در حالی است که ایران با تورم دو رقمی در اغلب سالهای پنج دهه اخیر روبرو بوده و بنیانهای اقتصادی آن تحتتاثیر تورم دیرپا، تغییراتی جدی را تجربه کردهاند. برخی کارشناسان معتقدند تورم طولانی مدت رفتارهای اقتصادی مردم را دچار تغییراتی منفی میکند، به طوری که افراد برای پیشگیری از کاهش ارزش پول خود مداوم به دنبال سرمایهگذاری هستند. از این رو سرمایهگذاری برای تعمیق تولید اتفاق نمیافتد و افراد به دنبال کسب سودهای آنی در کوتاه مدت هستند تا بتوانند مضرات تورم را برای خود جبران کنند.
نرخ تورم کل کشور در پایان اسفندماه سال گذشته برابر با 36.4 درصد گزارش شد که در این میان تورم خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات به طور عمومی برای کل کشور ۳۹ درصد و تورم کالاهای غیرخوراکی و خدمات 35.2 درصد برآورد شده است. نرخ بالای تورم برای خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات بیتردید فشار معیشتی را به خانوارهای کمدرآمد افزایش میدهد.
نمایان شدن تبعات غیرمستقیم گسترش فقر در کشور
بررسیهای کارشناسی از وضعیت دهکهای مختلف درآمدی در مواجهه با نرخ تورم نشان میدهد که دهکهای اولیه جامعه یعنی دهک اول، دوم و سوم با تورم ملموس و بالاتری نسبت به دهکهای بالای درآمدی یعنی دهکهای هشتم، نهم و دهم روبرو هستند. نرخ تورم خوراکیها و آشامیدنیها و دخانیات برای کل کشور 36.4 دهم درصد است اما ضریب اهمیت خوراکیها برای دهکهای کمدرآمد بسیار بالاتر از دهکهای پردرآمد است .
اهمیت خوراکیها ، آشامیدنیها و دخانیات برای دهک اول و دوم جامعه یعنی دو دهک کم درآمد بالاتر از ۴۰ درصد برآورد شده است .
تورم خوراکیها و آشامیدنیها و دخانیات با توجه به ضریب اهمیت ۴٣.٣٠ درصدی این گروه در سبد دهک اول ، حدودا ۴٠.٠٨ درصد برآورد میشود.
این رقم دو درصد بیشتر از تورمی است که بالاترین دهک درآمدی ایران یعنی دهک دهم در حوزه خوراکیها و آشامیدنیها با آن روبروست. نرخ تورم خوراکیها برای دهک دهم ٣۶.۵ درصد گزارش شده است. این وضعیت در مورد سایر دهکهای کم درآمد نیز به چشم میخورد. نرخ تورم خوراکیها برای دهکهای اول تا پنجم جامعه ایران که دهکهای کمدرآمد تلقی میشوند، در محدوده ۴۰ درصد و بالاتر است. بررسیها نشان میدهد نرخ تورم خوراکیها برای دهک هشتم به بعد به کمتر از ۳۸ درصد کاهش مییابد و این بدان معناست که فقرا تورم را بسیار بیشتر از سایر گروههای درآمدی لمس می کنند . همین امر زمینه را برای تحلیل موقعیت درآمدی این گروه بیش از پیش مهیا می سازد. هر چند در دو سال اخیر پس از شیوع بیماری کرونا دولت درصدد حمایت از بخش کمدرآمد جامعه برآمد، اما بررسیها نشان میدهد وضعیت کمدرآمدها در جامعه ایران همچنان بحرانی است. این بحران را میتوان در صفهای طولانی خرید کالاهای تنظیم بازاری یا اقلامی که به قیمتهای دولتی در فروشگاهها عرضه میشوند، دید.
صفهای طولانی این اقلام نشان میدهد بخش مهمی از جامعه ایران با هدف فائق آمدن بر هزینههای بالای خود د صدد است اقلام مورد نیازش را در صفهای طولانی خریداری کند که البته وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سخنانی صریحا یکی از عوامل شیوع بیماری کرونا و همچنین از راه رسیدن پیک چهارم را صفهای طولانی مرغ دانست.
اینجاست که تبعات غیرمستقیم گسترش فقر در کشور، خود را نشان میدهد.
بررسی وضعیت غیرخوراکیها
بررسی وضعیت نرخ تورم در اسفند ماه سال گذشته نشان میدهد متوسطه تورم کالاهای غیرخوراکی و خدمات در کشور ۳۵ درصد بوده است؛ اما تورم در این حوزه برای دهک اول ۲۸.۶ درصد و برای دهک دهم ۴۵ درصد برآورد شده است که البته تفاوت این رقم ناشی از سبک زندگی دهکهای اول درآمدی دهکهای درآمدی است.
چرا تورم در ایران مهار نمیشود؟
سئوال مهمی که افکار عمومی سالهاست از خود میپرسند این است که چرا تورم در ایران مهار نمیشود؟
ایران در پنج دهه اخیر بارها با شوک تورمی روبهرو شده است. سالهای پایانی دهه ۹۰ نیز سالهای جولان شوک تورمی در اقتصاد ایران بود و برخی کارشناسان معتقدند مشخصات ذاتی اقتصاد نظیر سرمایهگذاریهای کوتاه مدت، بیتوجهی سیاستگذاران به بخشهای مولد و جولان دلالی، از مهمترین دلایل شکلگیری تورم بالا در اقتصاد است.
همتی، رئیس کل بانک مرکزی معتقد است 1400 سال باثباتتری برای اقتصاد ایران خواهد بود، اما به نظر میرسد با توجه به اخباری که در خصوص کسری بودجه منتشر میشود نمیتوان به فروکش بحران تورم چندان امیدوار بود
با این حال تورم اخیر را میتوان محصول از دست رفتن لنگر نرخ ارز در اقتصاد دانست. افزایش عجیب قیمت ارز در این سالها نتیجه تشدید تحریمهای ایران از سوی آمریکا و اجرای تحریمهای نفتی علیه ایران بوده است چرا که در این دوره زمانی به واسطه کاهش درآمدهای ارزی ایران، افزایشی قابل توجه را تجربه کرد. از سوی دیگر افزایش قابل توجه نرخ رشد نقدینگی در کنار منفی بودن رشد اقتصادی در اغلب سالهای دهه 90 زمینه را برای رشد تورم در ایران فراهم کرد. البته این نکته تلویحا نیز از سوی رئیس کل بانک مرکزی مورد تایید قرار گرفت چرا که وی از فشار حداکثری به بانک مرکزی در دو سال گذشته و افزیش رشد نقدینگی در کنار پایین بودن درآمدهای نفتی نسبت به سالهای گذشته خبر داد. این بدان معناست که چاپ اسکناسهای بیپشتوانه زمینه را برای ریزش ارزش پول ملی مهیا کرد. البته بحث بر سر این موضوع بحثی جنجالی و ادامهدار است چرا که نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه در پاسخ به اظهارات اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در خصوص استقراض دولت از بانک مرکزی، گفت: بنابر گزارش وزیر نفت پول حاصل از صادرات نفت به حساب بانک مرکزی واریز شده اما این بانک در تبدیل ارز به ریال دچار تاخیر است و به همین دلیل در حال حاضر بانک مرکزی بزرگترین بدهکار دولت است.
فرق تورم و گرانی چیست؟
بین گرانی و تورم تفاوت ماهوی وجود دارد. گرانی افزایش قیمت یک یا چند کالا است که میتواند ناشی از عوامل متعدد مانند کمبود عرضه، تبانی فروشندگان یا تقاضای زیاد برای کالاهای مشخص باشد اما تورم، به معنای افزایش مداوم مجموعه قیمتها در اقتصاد و کم شدن قدرت خرید هر واحد درآمدی یک موضوع کلان اقتصادی است که با تصحیح سیاستگذاری اقتصادی هم در بخش دولت و هم در بخش سیاستگذاری پولی حاصل میشود. برآوردها نشان میدهد اقتصاد ایران از هر دو زاویه تحت فشار است، گرانفروشی به دلیل انتظارات بالای تورمی و تورم یعنی رشد عمومی قیمتها در کشور .
هرچند همتی، رئیس کل بانک مرکزی معتقد است 1400 سال باثباتتری برای اقتصاد ایران خواهد بود، اما به نظر میرسد با توجه به اخباری که در خصوص کسری بودجه منتشر میشود نمیتوان به فروکش بحران تورم چندان امیدوار بود.
دیدگاه تان را بنویسید