فرشاد مؤمنی:
برخی در زمین تحریمکنندگان بازی میکنند
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در مورد حرفهای رئیس سازمان برنامه درباره قیمت دلار در بودجه که اگر عینیت پیدا کند؛ فقر، فلاکت، مسکنت، بیکاری و تورم در ابعادی که شکنندگیهایش میتواند ما را در مسیر بدون بازگشت قرار بدهد، هشدار میدهم.
فرشاد مومنی در گفتوگو با «ایلنا» در مورد احتمال کاهش تحریمهای آمریکا علیه ایران در صورت بازگشت آمریکا به برجام گفت: باید توجه داشت که تجربه برجام به نوبه خود به خوبی نشان داد که گرچه تنش و رویکردهای تشنجآفرین برای مردم و سرنوشت منطقه ما و به ویژه کشور عزیزمان مانند سم مهلک عمل میکند اما این مناسبات برای کسانی با منافع ویژه و تواناییهای قابل اعتنا چه در آمریکا و اسرائیل چه در عربستان و امارات و ترکیه و چه حتی در روسیه و چین و برخی در ایران دارای منافع چشمگیری است و آنها به این سادگیها حاضر به از دست دادن آن منافع نیستند بنابراین تا سرحد توان تلاش میکنند تا این منطقه و کشورمان روی آرامش به خود نبیند و در این مسیر مشاهده انواع گوناگونی از تشنج آفرینیها و بحران سازیها و مانع تراشیها در برابر هرگونه اتفاقی که در بردارنده احتمال حداقلسازی تنشها باشد کاملا قابل پیش بینی است.
از کنار رفتن یک رئیس جمهور فاسد و جنگافروز شادمان باشیم
وی ادامه داد: اما تا آنجا که به کشورمان مربوط میشود اصل مسئله آن است که ما باید ابتدا در داخل تکلیف خود را با خودمان روشن کنیم. کشور از نظر منطقهای بنیادی اداره نظام ملی و به ویژه از منظر منطقهای بنیادی اداره اقتصاد ملی با بحرانها و چالشهای بسیار بزرگی روبهرو است. در چنین شرایطی بدیهیات اولیه عقلی به ما حکم میکند که در راستای منافع ملی از کنار رفتن یک رئیس جمهور فاسد، هم از نظر اخلاقی و هم از نظر اقتصادی، تنشآفرین و جنگافروز در مناسبات اقتصاد سیاسی بینالمللی شادمان باشیم. این شادمانی یک وجه بسیار مهم و حیاتی دیگر هم دارد و آن هم این است که در تحریمهای دوران ترامپ، برای اولین بار در تاریخ 40 ساله جمهوری اسلامی و سوابق پرشمار تحریمهای ریز و درشتی که علیه ایران به کار گرفته شد، تحریم کنندگان گستاخی و بیپروایی را به جایی رساندند که به صراحت بحث از هدف براندازی را در مورد تحریمها مطرح کردند.
بیاثر پنداشتن تحریمها؛ همکاری با اهداف تحریمکنندگان است
وی ادامه داد: بنابراین وقتی طرف تحریمکننده به این صراحت روی این مسئله پافشاری میکند اگر کسانی بیایند و بگویند که تحریمها بر اوضاع کشور هیچ نقشی ندارد در واقع این نوعی همکاری اعلام نشده با اهداف تحریمکنندگان محسوب میشود. دلیل مسئله هم این است که مردم ما که از نظر شرافت، نجابت و همراهی با نظام جمهوری اسلامی کارنامه بسیار درخشانی دارند، وقتی که از ناحیه بخشهایی از ساختار قدرت در چارچوب یک سلسله منافع پست سیاسی یا اقتصادی، مسئلهای به این اندازه بدیهی مورد انکار قرار میگیرد مردم را از جنبههای گوناگون دچار تزلزل و تردید میکند. بنابراین کسانی که تلاش میکنند تا آثار تحریمها را بیمقدار جلوه بدهند مسئلهشان معلوم است که مسئله نظام ملی نیست. مسئله، مسئله منافعی است که در شرایط عدم شفافیت، بستر را برای برخورداریهای غیرمتعارف، پرفساد و مشکوک فراهم میکند البته این بحث تا اینجا صرفاً جنبه تحلیلی دارد اما از نظر عملی وجوه مصداقی آن را دادگاههای اقتصادی که طی یکی دو سال گذشته در کشورمان برگزار شده به عریانی نمایش میدهند.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: اما مسئله حیاتی و بسیار مهم دیگری که همه کسانی که نقشی و سهمی و علاقهای به سرنوشت نظام ملی دارند باید به آن هم سخت توجه داشته باشند این است که در اسنادی که گروههای پشتیبان فکری جنگافروزان آمریکایی و اسرائیلی مطرح کردند گرچه هدف از تحریمها به صراحت براندازی نظام جمهوری اسلامی اعلام شده بود اما در عین حال همان منابع تصریح کردهاند که استراتژی انتخاب شده برای تحقق این هدف، فروپاشی از درون است یعنی آنها به صراحت گفتهاند از طریق کار نظامی با ایران برخورد کنند را به عنوان یک هدف استراتژیک در نظر ندارند و اگر احیاناً کارهایی هم در حیطه نظامی بکنند قطعا کارهای موضعی و ایذایی خواهد بود نه آنچه که مثلا در تجربه عراق یا افغانستان مشاهده کردیم.
تحریمکنندگان به دنبال استیصال مردم از طریق موج گرانیها هستند
این اقتصاددان با اشاره به دو اقدام تحریم کنندگان در راستای تضعیف اقتصاد افزود: وقتی از این منظر به آن نگاه میکنیم درواقع میفهمیم که آنها بدنبال دو کار مهم هستند؛ اولا در کمین نشستهاند تا نابخردیها، فسادها و ناهماهنگیها در اداره نظام ملی مردم را دچار استیصال و سرخوردگی بکند. یک وجه دیگرش هم این است که تدابیر و تمهیداتی که تحت عنوان تحریم طراحی میکنند هدفش این است که ایران را در یک کادری قرار بدهد که از نظر قاعدهگذاری اقتصادی پشت به تولید کند، حتی اینها به صراحت در آثار فارسی شده تحریمکنندگان هم ذکر شده است. برآورد آنها این است که در اثر کشاندن ایران به سمت سیاستهایی که تولید ملی را به حاشیه میراند در درجه اول؛ فشار شدید عرضه کل نسبت به تقاضا شدت بگیرد و بنا بر این موج گرانیها مردم را دچار استیصال کند.
وی ادامه داد: محور دوم این است که با ضربه بر تولید، اشتغال آسیب ببیند و در شرایطی که کشور با پدیده بسیار بغرنج و پیچیدهای روبهرو است و مردم به واسطه سیاستهای تورمزا مرتباً دچار فقر بیشتری میشوند، از طریق ضربه زدن به تولید، فرصتهای اشتغال هم وقتی کاهش پیدا میکند معنایش این است که نانآوران خانوارها در شرایطی که گرانیها بیداد میکند، از حقوق و دستمزد هم محروم میشوند. یک رکن سوم هم دارد و آن هم این است وقتی تولید لطمه میخورد، در شرایطی که ما با تحریم و سقوط قیمت نفت روبهرو هستیم آنچه را که دیگر در داخل تولید نمیشود را باید وارد کنیم اما تنگناهای درآمد ارزی باعث کمبودها، نارضایتیها و نابسامانیها بشود و ترکیب این عناصر به عنوان استراتژی فروپاشی از درون دنبال میشود.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین آنهایی را که راه افراط میروند مبنی بر اینکه فکر میکنند نفس برطرف شدن تحریمها به معنای حل و فصل همه مشکلات است نیز در واقع در زمین حریف بازی میکنند دلیلش هم این است که حریف رسماً گفته که استراتژی فروپاشی از درون را دنبال میکنیم. در چنین شرایطی کاملا طبیعی است که ما باید خط قرمز راهبردی نظام قاعدهگذاریهای اساسی را سیاستهای تورمزا و اشتغالزدا اعلام کنیم یعنی هر سیاسی با هر توجیهی فقط به صرف تورمزا و اشتغالزدا بودن محکوم به غیر از اینکه منطق اقتصادی و توسعهای ندارد و هر کشوری که دستخوش تحریم و کرونا نباشد هم اگر به سمت سیاستهای تورمزا و اشتغالزدا برود در واقع خودزنی میکند و طبیعتاً در شرایط خطیر کنونی، مسئله خیلی حادتر میشود.
دیدگاه تان را بنویسید