نگاهی به یک تجربه ناکام
صادرات گاز، فرصتی که میسوزد
با گذشت چند سال از یادداشت حسین شریعتمداری و در شرایطی که همراهیهای روسیه با اسرائیل در هدف قراردادن پایگاههای ایرانی در سوریه و سایر رفتارهای این کشور پرده از نیات این کشور برداشته است، میتوان این انتظار را داشت که ایران با اعتماد به نفس بیشتر پیشنهاد صادارت گاز به اروپا را روی میز مذاکره با اروپا بگذارد در ایران عدهای گمان میکردند که گاز فقط باید در داخل مصرف شود یا به محصولات پتروشیمی تبدیل شود. گویی که بقیه کشورهایی که هزار میلیارد مترمکعب گاز با خط لوله و به صورت گاز طبیعی مایع شده (الانجی) صادر میکنند نمیدانند گاز را باید تحویل پتروشیمیها بدهند یا آن را به برق تبدیل کنند تا ارزش افزوده بیشتری برای آنها داشته باشد
صادرات گاز ایران به اروپا و حتی کشورهای همسایه همواره از موضوعات جنجال برانگیز در اقتصاد سیاسی کشور بوده است. برخی کارشناسان معتقدند که اهتمام به موضوع صادرات گاز در سالهای قبل می توانست، چالشی اساسی پیش روی آمریکا در مسیر تحریم ایران ایجاد کند. در این میان آنچه موضوع صادرات گاز ایران به کشورهای همسایه و سایر نقاط جهان را با کندیهای غیرقابل قبول مواجه کرده، عدم اجماع سیاسی در داخل کشور درباره این موضوع حساس است. روند تصمیمگیری در ایران و دخالت ارگانهای گوناگون در کار یکدیگر و همچنین روند طولانی اجماع برای تصمیمهای بزرگ از جمله دلایل عدم موفقیت در صادرات گاز ایران است. ناظران به خاطر دارند، در مقطعی از زمان موجی ایجاد شد که با صادرات گاز به عنوان خامفروشی به شدت مخالفت و استدلال شد که گاز فقط باید به صورت مواد حاصل از آن و پس از ایجاد ارزش افزوده صادر شود. این در حالی است که کشورهای دیگر با ذخایر کمتر به فکر کسب و تسخیر بازارهای صادراتی بودند. اما در ایران عدهای گمان میکردند که گاز فقط باید در داخل مصرف شود یا به محصولات پتروشیمی تبدیل شود. گویی که بقیه کشورهایی که هزار میلیارد مترمکعب گاز با خط لوله و به صورت گاز طبیعی مایع شده (الانجی) صادر میکنند نمیدانند گاز را باید تحویل پتروشیمیها بدهند یا آن را به برق تبدیل کنند تا ارزش افزوده بیشتری برای آنها داشته باشد. محمد حسین عادلی از مسئولین گازی سابق کشور در این خصوص میگوید: نداشتن راهبرد صادرات گاز فراتر از وزارت نفت است، زیرا این ظرفیت در وزارت نفت وجود داشت که سالهای بسیار قبل و در دوره پیشین مسئولیت آقای زنگنه به یک راهبرد درباره صادرات گاز و الانجی دست یابد.
صادارت گاز به اروپا و مانعی به نام روسیه
صادارت گاز با خط لوله به اروپا همواره از مباحث پر مناقشه در اقتصاد سیاسی ایران به حساب میآمده است. چند سال پیش و درست در زمانی که میان روسیه و کشورهای اروپایی اختلافات سیاسی بر سر اوکراین ایجاد شده بود، اعلام آمادگی ایران برای صادارت گاز به اروپا با واکنش تند روزنامه کیهان مواجه شد. حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان« آب به کدام آسیاب؟» نوشت: اکنون و بعد از این همه «که همه ماجرا هم نیست» بهموضوع اصلی این نکته میرسیم و آن این که، طی چند هفته اخیر بارها شاهد بودهایم برخی از دولتمردان محترم در مصاحبههای داخلی و خارجی خود اعلام کردهاند که «ایران برای صدورگاز به اروپا آمادگی دارد»! یعنی به زعم آنان، ایران آماده است با صدور گاز به اروپا، کشورهای اروپایی را از بحرانی که بهعلت قطع صادرات گاز روسیه با آن روبرو شدهاند، نجات بدهد! این پیشنهادها چه مفهومی غیر از باز گذاشتن دست دشمن برای ادامه وحشیگری علیه مردم کشورمان دارد؟ یعنی تلاش به منظور برداشتن مانع از سر راه تانکهای دشمن و باز کردن راه آنها برای تخریب سنگرهای خودی و تجاوز به حریم میهن اسلامی و مردم آن!خوشبینانهترین برداشت درباره آنها، این است که کمترین و ابتداییترین شایستگی و لیاقت را برای حضور در مسئولیتهای کنونی ندارند! و ادامه حضورشان در مسئولیت آب ریختن به آسیاب دشمن است.»
حالا با گذشت چند سال از یادداشت حسین شریعتمداری و در شرایطی که همراهیهای روسیه با اسرائیل در هدف قراردادن پایگاههای ایرانی در سوریه و سایر رفتارهای این کشور پرده از نیات این کشور برداشته است، میتوان این انتظار را داشت که ایران با اعتماد به نفس بیشتر پیشنهاد صادارت گاز به اروپا را روی میز مذاکره با اروپا بگذارد. غلامحسین حسن تاش در مورد دلیل عدم پیگیری موضوع صادارت گاز ایران به اروپا میگوید:« به نظر من دلیل اصلی برای عدم پیگیری موضوع صادارت گاز به اروپا، حساسست روسها است که میخواهند انحصار خود را در بازار اروپا حفظ کنند و من فکر میکنم هیچ دلیلی ندارد که ما در این مورد تسلیم روسها بشویم و خودمان را سانسور را کنیم.» فریدون اسعدی، کارشناس حوزه اقتصاد انرژی نیز میگوید:« اگر وحدت نظر مشخصی در مورد صادارت گاز در کشور وجود داشت، صادارت گاز به اروپا میتوانست در شکست طرحهای تحریمی علیه کشورمان خیلی موثر باشد. کما اینکه در ارتباط با صادارت گاز به ترکیه شاهد بودیم که تحریمها هیچگاه شامل صادارت گاز ایران به ترکیه نشد. از سوی دیگر به عنوان یک کارشناس اقتصادی معتقدم که ما باید امنیت کشور را در مولفههای اقتصادی پیگیری کنیم. صادارت گاز به اروپا در معنای یک راه بسیار کم هزینه در قالب طراحی بازی برد- برد برای دو طرف است. البته این رویکرد میتواند کشورهای همسایه را نیز شامل بشود و هم کشورهای دورتر. این یک تئوری قابل بحث در حوزه کارشناسی است. متاسفانه در این مورد تابع هدف واحدی در کشور ما وجود ندارد.این در حالی است که گاز یک فرصت بسیار تاریخی و بیبدیل در اختیار اقتصاد ایران قرارداده است» .
صادرات گاز به پاکستان آرزویی که محقق نشد
صادرات گاز از ایران به پاکستان به توافقنامهای تحت عنوان «خط لوله صلح» بازمیگردد که با خروج هند، نیمهتمام ماند و فصل جدید صادرات گاز از ایران به پاکستان گشوده شد؛ فصلی که بعد از ۱۰ سال به سرانجامی نرسیده است اما به نظر میرسد با اعلام آمادگی دو طرف، ورقهای جدید از آن نوشته خواهد شد. قرارداد گازی میان ایران و پاکستان باقی مانده از طرحی است که زمانی قرار بود «خط لوله صلح» باشد، قرادادی که توافقنامه اولیه آن با پاکستان در سال ۱۹۹۵ به امضا رسید و سپس در سال ۱۹۹۹ هند نیز به این توافق مشترک گازی پیوست. این قرارداد در ۲۰۰۴ مورد بازبینی قرار گرفت و جزئیات آن روشن شد، اما پنج سال بعد هند با بهانههایی در مورد امنیت و قیمت معاهده نسبت به آن سرد شده و از تعهد سه جانبه کنارهگیری کرد.در سپتامبر ۲۰۱۲ عملیات اجرایی معاهده آغاز شده و روسای جمهور وقت دو کشور توافق کردند در این زمینه همکاری داشته باشند، بر اساس این همکاری پیشبینی شده بود که پاکستان نیز خط لوله خود را طی ۲۲ ماه تا مرز ایران بکشد. بر اساس این معاهده گازی قرار شد با شروع عملیات لولهگذاری تا سال ۱۳۹۳ صادرات گاز از طریق خط لوله به کراچی آغاز شود. این قرارداد ۲۵ ساله ایران را متعهد میکند که صادرات گاز در روز از حجم ۱۴ میلیون متر مکعب را آغاز کرده و آن را در دو فاز به ۲۱ و ۳۰ میلیون متر مکعب افزایش دهد.
بازی های گازی پاکستان با ایران
دهم خرداد ماه سال۱۳۸۹ سید هادی نژاد حسینیان معاون اسبق امور بین الملل وزرات نفت در نامه ای که در خبرگزاری مهر انتشار یافت، نسبت به نحوه امضای ضماتنامه فروش گاز ایرانبه پاکستان در سفارت فرانسه در اسلام آباد انتقاد کرد. نژاد حسینیان در این نامه از مسئولین وقت وزارت نفت پرسیده بود:« آیا فروش گاز ایران در بازار بینالمللی ( با این همه مشتری که دارد) آنقدر سخت است که باید تن به این همه خفت داد؟».مذاکرات صادارت گاز ایران به پاکستان که در سالهای پایانی دولت اصلاحات آغاز شده بود در نهایت در سالهای اول دولت نهم به نتیجه رسید. بر این اساس قرار بود در سال ۸۶ قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان در قالب خط لوله صلح امضا شود. با این وجود اوایل سال ۸۸ قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان میان روسای جمهور دو کشور امضا و در نهایت مقرر شد ۱۱۰۰ کیلومتر از این خط لوله در ایران و ۱۰۰۰ کیلومتر در پاکستان احداث و روزانه ۶۰ میلیون مترمکعب گاز از طریق این خط لوله ۵۶ اینچی به پاکستان صادر شود. چهار سال بعد اما بی عملی پاکستانیها در احداث خط لوله در خاک این کشور ، محمود احمدی نژاد به اسلام آباد کشاند. سفری که در آن با هدف جلب رضایت پاکستان، تامین ۵۰۰ میلیون دلار از اعتبار احداث خطوط لوله در خاک این کشور از سوی ایران پذیرفته شد . به شرط آن که پاکستان از اجرای پروژه پا پس نکشد و بقیه اعتبار مورد نیاز، که در زمان یک میلیارد دلار تخمین زده می شد را خود تامین نماید. البته ایران هیچگاه وام ۵۰۰ میلیون دلاری وعده داده شده از سوی احمدی نژاد به پاکستانی ها را پرداخت نکرد. در حقیقت دولت یازدهم به دلیل تجربیات تلخ از رفتارهای پاکستان و عدم اطمینان از تامین یک میلیارد دلار باقیمانده از سوی آنها، وام ۵۰۰ میلیون دلاری وعده داده شده را به پاکستان پرداخت نکرد. جالب آن که طرف پاکستانی در هنگام اعتراض به عدم اعطای وام ۵۰۰ میلیون دلاری مدعی شده بود که ایران باید این وام را به شرکت های پاکستانی برای احداث خط لوله در خاک پاکستان پرداخت نماید و نه قرارگاه خاتم الانبیا که پیشتر مجری پروژه احداث خط لوله در خاک ایران بود.
صادرات گاز به امارات فرصتی که سوخت
کرسنت همواره از موضوعات داغ در مباحثات سیاسی داخل ایران بوده است. ماجرایی که جناحهای سیاسی داخل کشور را رو د روی یکدیگر قرارداد و در نتیجه آن صادرات گاز به امارات به محاق رفت. حمیدرضا صالحی دبیر فدارسیون صادرات انرژی در این باره می گوید: :« اگر می خواهیم هاب انرژی خصوصا در حوزه گاز باشیم باید در مسیر تنشزدایی و بهبود روابط با کشورهای همسایه حرکت کنیم. در سایه روابط خوب با کشورهای همسایه، مخازن نفت و گاز و اصولا مبحث انرژی به مزیت اقتصاد ایران تبدیل می شود. امروز اقتصاد انرژی مجزا از دیپلماسی سیاسی نیست. به طور مثل اگر واقعا خط لوله گاز ما به امارت می رفت و قرارداد کرسنت با اصلاحاتی اجرا میشد ما در چه شرایطی با این کشور قرار داشتیم؟ ما باید با ابزار انرژی هم دستاوردهای اقتصادی را تامین کنیم و هم اهدف سیاسی و امنیتی را پیگیری کنیم .»
دیدگاه تان را بنویسید