نکاتی لازم برای تازهواردان به بورس
تحلیل بنیادی را بر تکنیکال ارجح بدانید
مفهوم سهامداری با سکه و طلا و دلار و خانه، تفاوتی بنیادین دارد. در بورس در مدت چند روز و چند هفته نمی توان به سودی آنچنانی و باد آورده رسید و سپس این بازار را ترک کرد. خرید سهم نیازمند فرهنگ سهامداری و رفتار حرفهای است. بورس بالا و پایین بسیار دارد و مهم این است که سود یک بازیگر در یک باره زمانی چقدر است رشد قابل توجه ارزش سهام در ماههای اخیر اما بسیاری از افرادی را که تا کنون به بورس بیتوجه بودند را به بازار سرمایه علاقهمند کرد. به نحوی که کارگزاریها با هجوم تازهواردهایی مواجه شدند که به دنبال دریافت کد کارگزاری برای انجام خرید و فروش در بازار سرمایه بودند. تعداد زیادی از این «کد اولیها» با سرمایههایی قابل توجه به بازار سرمایه آمدهاند
مهدی الیاسی، روزنامه نگار
بورس در هفتهها و ماههای اخیر جهشی عجیب و قابل توجه را تجربه کرد. شاخص کل از ابتدای سال روند رو به رشد را آغاز کرد و هر ماه رکودهای جدیدی به جا گذشت. شاخص کل ابتدا از مرز 100 هزار گذشت که بسیاری آنرا تاریخی خواندند. اما این رکورد تاریخی تازه ابتدای کار بود و بورس هر هفته رکودهای جدیدی را ثبت میکرد سرانجام این رکودشکنیها به نقطهای رسید که هفته پیش شاخص کل وارد کانال 190 هزار شد و در آستانه عبور از عدد 200هزار قرار گرفت. اما در هفته جاری و با نوسانات قیمت ارز و کاهش بهای دلار، بازار سرمایه برای اولین بار در ماههای گذشته، ریزش ارزش سهام و افت شاخص کل را تجربه کرد. شاخص کل با حرکتی نزولی از کانال 190هزار به کانال 170 هزار افت کرد و دیروز با اندکی رشد با عدد 180 هزار بسته شد.
رشد قابل توجه ارزش سهام در ماههای اخیر اما بسیاری از افرادی را که تا کنون به بورس بیتوجه بودند را به بازار سرمایه علاقهمند کرد. به نحوی که کارگزاریها با هجوم تازهواردهایی مواجه شدند که به دنبال دریافت کد کارگزاری برای انجام خرید و فروش در بازار سرمایه بودند. تعداد زیادی از این «کد اولیها» با سرمایههایی قابل توجه به بازار سرمایه آمدهاند.
برخی افت شاخص کل در روزهای اخیر را به کاهش قیمت دلار نسبت میدهند و آنرا ناشی از کاهش ارزش سهام شرکتهای صادراتمحور همچون پتروشیمیها، فولادیها و صنایع معدنی میدانند. این در حالی است که کاهش ارزش سهام در روزهای گذشته تنها به شرکتهای صادراتمحور منحصر نبود و ارزش سهام اکثر شرکتها روند کاهشی داشت. از سوی دیگر باید توجه داشت، اگر چه قیمت دلار در بازار آزاد اندکی کاهش داشته است اما ارز حاصل از صادرات پتروشیمیها، فولادیها و صنایع معدنی اساسا در بازار آزاد فروخته نمیشود که کاهش اندک قیمت دلار تاثیر چندانی بر آن داشته باشد بلکه این شرکتها دلار خود را در سامانه نیما به فروش میرسانند که قیمت آن همچون گذشته حول عدد 9 هزار تومان در نوسان است. از این رو تحلیل دلاری بازار چندان موجه به نظر نمیرسد بلکه باید ریشه مشکل را هجوم نقدینگی تازهواردها به بورس و رفتار غیرحرفهای و هیجانی آنان تحلیل کرد؛ تازه واردانی که عمدتا تا همین چندی قبل در بازارهایی مانند سکه و دلار به امید سودهای سفته بازانه وارد شده بودند و اینک با شنیدن اخبار جذاب از رونق بورس، با همان تصورات سفتهبازانه و با منطق بازار سکه و دلار به بازار سرمایه هجوم آوردهاند.
عمده این افراد هیچ درکی از تفاوت سکه و دلار با سهم ندارند و تصور میکنند با خرید سهم هم میتوان به سودهایی کلان رسید. در نتیجه این قبیل افراد وقتی با انگیزه سفتهبازانه و با نقدینگی قابل توجه از بازار طلا و سکه و دلار به بازار سهام هجوم میآوردند بازار سرمایه را نیز دچار معضل سفته بازی میکنند و بسیاری از سفتهبازان قدیمی بورس نیز به این قبیل تازه واردان به چشم طعمهای برای کشاندن پولشان پشت سهمهای مد نظرشان، نگاه میکنند.
با تازهواردانی که این روزها تعدادشان هم زیاد شده باید چند نکته را به صراحت و بدون تعارف در میان گذاشت: اول این که معنا و مفهوم سهم و سهامداری با سکه و طلا و دلار و خانه، تفاوتی بنیادین دارد. در این بازار در مدت چند روز و چند هفته نمی توان به سودی آنچنانی و باد آورده رسید و سپس این بازار را ترک کرد. خرید سهم نیازمند فرهنگ سهامداری و رفتار حرفهای است. بورس بالا و پایین بسیار دارد و مهم این است که سود یک بازیگر در یک باره زمانی میانمدت یا بلند مدت، چقدر است نه در طول چند روز یا چند هفته. افراد تازه وارد به بورس باید بدانند برای سرمایهگذاری در بورس حداقل یک بازه 6ماه الی یکساله را در نظر بگیرند. هر کس وعده سودهایی آنچنانی در بازهای چند روز و چند هفته را داد، در حال پنهان کردن حقیقت بازار سرمایه از چشم آنان است. هر فرد تازه واردی باید بداند به بالا و پایین رفتنهای یومیه ارزش سهم چندان اعتنا نکند و عملکرد سود یا زیان خود را در یک بازه زمانی بلند مدت یا میان مدت، مورد ارزیابی قرار دهد.
دومین نکته این که سهامداری نیازمند دانش و دارا بودن حداقلی از توان تحلیل بازار سرمایه است. بدون این دانش، هر بازیگری میتواند به طعمهای برای سایر بازیگران تبدیل شود. از این رو پیشنهاد میشود افراد تازه وارد در ماههای ابتدایی حضورشان، شخصا از خرید و فروش تحت تاثیر القائات سیگنال فروشان، خودداری کنند بلکه در ماههای ابتدایی از طریق صندوقهای سرمایهگذاری و مدلهای گوناگون و نسبتا تضمین شده آنان، در بازار سرمایه حضور داشته باشند و پس از طی کردن دورههای آموزشی به تدریج نسبت به خرید و فروش توسط خودشان، اقدام کنند.
تازهواردان بهتر است در ماههای ابتدایی ضمن گذراندن دورههای تحلیل بنیادی و تکنیکال، روند بازار و روند قیمت سهام شرکتهای گوناگون را زیر نظر داشته باشند تا به درکی بهتر از بورس درست پیدا کنند و در این دوران آموزش، مدیریت سرمایه خود را به صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردانها بسپارند.
سومین نکته که بیش از سایر نکات می تواند حائز اهمیت باشد، توجه به تحلیلهای بنیادی و ارجح دانستن تحلیلهای بنیادی نسبت به تحلیلهای تکنیکال است. از آنجا بازار سرمایه در ایران هنوز به عمق لازم دست پیدا نکرده است و میزان نوسان روزانه نیز از محدودیت برخودار است و هچنین به دلایل فنی دیگر، تحلیلهای بنیادی بیش از تحلیل تکنیکال میتواند جوابگو باشد. قطعا اگر روزی بورس ایران نیز از عمق لازم برخوردار شد و برخی محدودیتها برداشته شد، می توان تحلیلهای تکنیکال را نیز مورد تجه جدی قرار داد. اما در شرایط کنونی، تحلیل بنیادی قطعا ارحج بر تحلیلهای گذرای تکنیکال است. از این رو افراد تازه کار بهتر است قبل از خرید سهم یک شرکت در ابتدا به تحلیل وضعیت یک آن صنعت، چشمانداز سودآوری و پتانسیل گسترش بازار و پتانسیل تولید آن توجه داشته باشند.
همچنین ریسکهای سیاسی آن صنعت را به صورت متوازن مورد توجه قرار دهند. سپس به ارزیابی صورتهای مالی شرکتی که قصد خرید سهام آنرا دارند، بپردازند و از وضعیت پیشبینی سود، سود یا زیان انباشته، داراییها و ... آن شرکت کاملا مطلع شوند و سپس نسبت به خرید سهام، اقدام کنند.
این نکته باید مد نظر باید که اگر تحلیل بنیادی یک سهم وضع آن را مناسب نشان دهد، میتوان با احتمال بسیار زیادی نسبت به سوددهی آن در میان مدت و بلند مدت، امیدوار بود.
دیدگاه تان را بنویسید