آشنایی با سازمان اتحاد علیه ایران اتمی
یک گروه لابی پرنفوذ برای تحریم ایران
یکی از اقدامات سازمان اتحاد علیه ایران اتمی، نامهنگاریها و تهدید شرکتهایی است که قصد سرمایهگذاری در ایران را دارند. این مساله از ابتدای تاسیس این سازمان آغاز شد اما بعد از برجام شدت بیشتری گرفت و عریانتر و آشکارتر شد. مثلا در فرانسه نامههایی که به ایرباس، توتال، رنو، پژو ستروئن، انژی، ونسی، بانک بی ان پی، بانک سوسیه جنرال و غیره ارسال کردند کمپینها و گردهماییهایی که اتحاد علیه ایران اتمی برگزار میکند نیاز به منابع مالی بسیار زیادی دارد. منابع مالی توسط گروههای لابی یهودی و همین طور عربستان تامین میشود. در کنار افراد بانفوذ آمریکایی، عربستانی و اسراییلی، مقامات پیشین اروپایی از کشورهای بریتانیا، فرانسه و آلمان نیز در این شبکه حضور فعال دارند و سالها برای تحقق اهداف این شبکه برنامهریزی کردهاند کمپینها و گردهماییهایی که اتحاد علیه ایران اتمی برگزار میکند نیاز به منابع مالی بسیار زیادی دارد. منابع مالی توسط گروههای لابی یهودی و همین طور عربستان تامین میشود. در کنار افراد بانفوذ آمریکایی، عربستانی و اسراییلی، مقامات پیشین اروپایی از کشورهای بریتانیا، فرانسه و آلمان نیز در این شبکه حضور فعال دارند و سالها برای تحقق اهداف این شبکه برنامهریزی کردهاند «اتحاد علیه ایران اتمی»، سازمانی بسیار بزرگ و نیرومند است و در جذب افراد بانفود اروپایی و آمریکایی کاملا موفق بوده است. ایران در منطقه خاورمیانه رقیب اسراییل و عربستان است و این سازمان موفق شده از این دو کشور منابع مالی بسیار زیادی جذب کند و به نظر میرسد فعالیتهای ضد دولت ایران، توسط این سازمان در ماههای آینده از شدت و قدرت بیشتری برخوردار شود
مهدی الیاسی، روزنامه نگار
همزمان با سخنرانی سران دولتها در نشست عمومی سازمان ملل در نیویورک، یک نشست دیگر هم در این شهر برگزار شد. نهادی موسوم به «اتحاد علیه ایران اتمی» میزبان گروهی از سیاستمداران و مقامات امنیتی و نظامی کنونی و سابق آمریکایی و غیرآمریکایی بود. سازمان «اتحاد علیه ایران اتمی» هدف از برگزاری این نشست را بررسی ابعاد اقتصادی و سیاسی برجام برای ایران، جامعه جهانی و به ویژه آمریکا اعلام کرد.
نگاهی به اسامی سخنرانان این نشست گویای اهمیت آن است: مایک پمئو، جان بولتون، جوزف لیبرمن، مارک والاس، دنیس راس، دیوید پترائوس، ترکی الفیصل بن عبدالعزیز، بیل ریچاردسون، جب بوش، مارک کرک، استیو اسراییل، ران سانتیس، باری روزن، جولیو ترزی، ایروین کولتر، جکی والکات و کریس کریستی.
این سخنرانان هر کدام در سخنان خود از تندترین و خصمانهترین تعابیر علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده و بر اجرای کاملا جدی تحریمهای فراگیر و همه جانبه علیه ایران تاکید کردند.
در این نشست همچنین رئیس سازمان موساد نیز حاضر بود. همچنین تعدادی از فعالان اپوزیسیون ایرانی نیز از حاضران این برنامه بودند و جملگی اجرای تحریمهای شدید اقتصادی به خصوص در دو بخش نفتی و بانکی علیه ایران را خواستار شدند.
اما جدای از سخنرانان و حاضران در این نشست که به داشتن مواضع تند ضد جمهوری اسلامی ایران شهره هستند، کمتر در مورد سازمان اتحاد علیه ایران اتمی (UANI) سخن گفته شده است. «اتحاد علیه ایران اتمی» چگونه سازمانی است؟ فعالیتهای آن در سالهای گذشته چه بوده است؟ بنیانگذاران و فعالان اصلی آن چه کسانی هستند؟ منابع مالی این سازمان از کجا تامین میشود؟ این سازمان بر چه مسائلی تمرکز دارد و تا کنون در اجرای تحریمهای اقتصادی ایران چقدر موثر بوده است؟
قصد این گزارش پرداختن به تمامی این پرسشهاست.
تاریخچه سازمان اتحاد
علیه ایران اتمی
از سال 2003 که موضوع پرونده هستهای ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سپس در شورای امنیت سازمان ملل مطرح شد کشورهایی که مدعی بودند باید پروژههای ایران خنثی شود، تصمیم گرفتند به جای این که به صورت پراکنده با سناتورهایی در آمریکا یا وزرای سابق یا سیاستمداران با نفود در تماس باشند، شبکهای را به همین منظور ایجاد کنند و با استخدام افراد و جذب منابع مالی مشخص، در چارچوب اهداف مورد نظر خود، سازمانی را تاسیس کنند.
هدف از تاسیس این سازمان، طبق ادعای آنان، مقابله با خطر اتمی ایران بود . طی سالهای 2005 و 2006 در نیویورک و شیکاگو جلساتی برای هماهنگی تاسیس سازمانی به نام اتحاد علیه ایران اتمی ( UANI ) تشکیل شد که در این جلسه مارک والاس ( سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل ) و برخی مقامات پیشین CIA و افرادی نیز به عنوان کارشناس امنیتی خاورمیانه حضور داشتند.
این افراد پایه ریزان اصلی فعالیت علیه ایران بودند و روابط بسیار نزدیکی نیز با یکدیگر داشتند. این سازمان در واقع با پیوند لابی یهودیان آمریکا و سیستم اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی ایجاد شد.
در واقع اتحاد علیه ایران هستهای (United Against Nuclear Iran) یا UANI طبق ادعای خود یک سازمان فراحزبی در برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به قدرت منطقهای دارای سلاحهای هستهای است. این سازمان در نیویورک مستقر است. برخی از اعضا و فعالان اصلی این سازمان عبارتند از: جوزف لیبرمن (سناتور سابق آمریکایی)و مارک والاس، سفیر سابق ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل، گری سامور، دنیس راس، جان بولتون، جولیو ترزی (وزیر خارجه سابق ایتالیا)، رادسواف سیکورسکی (وزیر خارجه سابق لهستان)، اکگوست هانینگ (مقام ارشد اطلاعاتی آلمان)، تامیر پردو (از مدیران سابق موساد)، سیر گرایم لامب (مدیر امنیتی سابق انگلستان)، اولی هاینونن، والتر راسل مید، ایروین کللر(وزیر دادگستری سابق کانادا)، گری میلولین، فرانسیس تاونزند، گراهام آلیسون، فواد عجمی و مئیر داگان (رئیس سابق موساد).
تعدادی از سرمایهداران برجسته آمریکایی، اسراییلی و عربستانی و همچنین شرکتهایی نظیر جنرال الکتریک، هانتسمن، کاترپیلار، اینگرسول رند نیز از حامیان مالی سازمان اتحاد علیه ایران اتمی به شمار میآیند.
اقدامات و فعالیتهای سازمان
این گروه طی سالهای 2008 تا 2011 فعالیتهای گستردهای را در اروپا ، بالاخص در کشورهای هلند، فرانسه و آلمان آغاز کردند. در سال 2010 به صورت مستقیم، مساله مقابله با ایران مطرح شد و در شهرهای لندن و پاریس در این خصوص جلساتی تشکیل شد و ابعاد تحریمهای اقتصادی ایران مورد بررسی قرار گرفت.
این سناریو نهایتا در سال 2011 در کنفرانسی در لندن با سخنرانی یک فرد کلیدی و بانفوذ از عربستان سعودی علیه ایران و طرح ادعای خطرات ایران ادامه پیدا کرد. در این نشست این موضوع مطرح شد که بهترین کار این است که ایران را با تحریمهای فلج کننده اقتصادی متوقف کنیم. در این نشست 11 هدف را مورد نظر قرار دادند تا بتوانند ایران را بین 20 تا 25 سال به عقب برگردانند.
این سازمان در یک دهه گذشته همواره بسیار بانفوذ و تاثیر گذار بوده است. لابی این گروه برای خروج دونالد ترامپ از برجام بسیار موثر بوده است و اکنون نیز فعالیتهای بسیار موثری برای تداوم و تشدید تحریمهای اقتصادی ایران و جلوگیری از لغو آن دارد. با کنار رفتن دولت اوباما و تشکیل دولت ترامپ، اکنون میزان حضور و تاثیرگذاری سازمان اتحاد علیه ایران اتمی در سطوح تصمیم گیری دولتهای غربی، بسیار بالاتر میزان گذشته است.
با روی کار آمدن حسن روحانی در سال 2013 پیگیری سناریوهای سازمان اتحاد علیه ایران اتمی از سوی دولتهای غربی و آمریکا به حاشیه رفت و کمرنگ شد. در سالهای 2013 و 2014 شکاف و اختلاف میان کاخ سفید و سازمانهایی مانند اتحاد علیه ایران اتمی بالا گرفت.
با روی کار آمدن دولت ترامپ و بازگشت مجدد طیفی از جمهوریخواهان رادیکال به عرصه تصیمگیری در دولت آمریکا، اکنون فعالیتهای این سازمان بار دیگر اوج گرفته و از تاثیرگذاری قابل توجهی برخودار شده است. هم اکنون به جز اعضای اصلی این سازمان، بسیاری از افراد غیر عضو نیز در آمریکا با سازمان اتحاد علیه ایران اتمی در ارتباط هستند که افرادی در سطح وزرای سابق، روسای سابق سازمان اطلاعاتی آمریکا و افراد ردههای بالای امنیتی را شامل میشود.
کمپینها و گردهماییهایی که این سازمان برگزار میکند نیاز به منابع مالی بسیار زیادی دارد. منابع مالی توسط گروههای لابی یهودی و همین طور عربستان تامین میشود. در کنار افراد بانفوذ آمریکایی، عربستانی و اسراییلی، مقامات پیشین اروپایی از کشورهای بریتانیا، فرانسه و آلمان نیز در این شبکه حضور فعال دارند و سالها برای تحقق اهداف این شبکه برنامهریزی کردهاند.
این پروژه تاکنون برای ایجاد فضای ایرانگریزی و ایران هراسی موفق بوده است. سازمان اتحاد علیه ایران اتمی به ظاهر سازمانی مدنی و مستقل است. اعضای این سازمان در حال حاضر در اروپا، به خصوص در هلند، آلمان و فرانسه پروژههایی را برای ادامه تحریمهای اقتصادی ایران در دست اجرا دارند. برخی از افراد و سازمانهای اپوزیسیون ایرانی نیز با UANI همکاری میکنند و نقش پیاده نظام این شبکه را عهدهدار هستند و در فضای رسانهای فارسی زبان اهداف این سازمان را تئوریزه و تبلیغ می کنند.
موسسه اتحاد علیه ایران اتمی چندین شاخه و سازمان مرتبط دارد که ISD نیز یکی از آنها است که در انگلستان تاسیس شده و فعال است. دلیل تاسیس این سازمان در انگلستان هم این است که فعالیت گروههای لابی آمریکایی در انگلستان چندان پذیرفته نمیشود و مورد اقبال قرار نمیگیرد. در نتیجه ISD یک سازمان پوششی برای فعالیت سازمان اتحاد علیه ایران اتمی، در انگلستان است.
یکی از اقدامات سازمان اتحاد علیه ایران اتمی، نامهنگاریها و تهدید شرکتهایی است که قصد سرمایهگذاری در ایران را دارند. این مساله از ابتدای تاسیس این سازمان آغاز شد اما بعد از برجام شدت بیشتری گرفت و عریانتر و آشکارتر شد. مثلا در فرانسه نامههایی که به ایرباس، توتال، رنو، پژو ستروئن، انژی، ونسی، بانک بی ان پی، بانک سوسیه جنرال و غیره ارسال کردند و به این شرکتها نسبت به خطرات همکاری با ایران و عواقب آن به شدت هشدار دادهاند.
پس از برجام مشخص شد که شرکتهای اروپایی بسیاری خواهان حضور در ایران هستند. در این راستا سازمان اتحاد علیه ایران اتمی، تمرکز اصلی خود را بر اروپا قرار داد و نامهنگاریهایی را با شرکتهای اروپایی انجام دادند و حتی بعضا آن را در مطبوعات به صورت علنی منتشر کردند.
همچنین سفیران پیشین آمریکا در کشورهای اروپایی با کمک و پشتیبانی سازمان اتحاد علیه ایران اتمی، به کشورهایی در اروپا که قبلا سفیر آمریکا در آنجا بودند، سفر کرده و با شرکتها و بنگاههای اقتصادی این کشورها به صورت جدی مذاکره داشتند تا این شرکتها در ایران سرمایهگذاری نکنند. UANI در حال حاضر سازمانی بسیار بزرگ و نیرومند است و در جذب افراد بانفود اروپایی و آمریکایی کاملا موفق بوده است. ایران در منطقه خاورمیانه رقیب اسراییل و عربستان است و این سازمان موفق شده از این دو کشور منابع مالی بسیار زیادی جذب کند و به نظر میرسد فعالیتهای ضد دولت ایران، توسط این سازمان در ماههای آینده از شدت و قدرت بیشتری برخوردار شود.
دیدگاه تان را بنویسید