نگاهی به فیلم «کار کثیف»
ردپای فقر و بیکاری در آسیبهای اجتماعی
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
«کارکثیف» فیلمی با ژانر اجتماعی است که به معضلاتی چون بیکاری و مهاجرت میپردازد. سوژهای که با نابسامانیهای اقتصادی و معیشتی که در کشور موج میزند بهشدت همساز است. ماجرای فیلم درباره «فرهاد» دانشجوی حقوقی است که نتوانسته در این عرصه به موفقیت برسد، دانشگاه را رها کرده و در حال حاضر به نقطهای رسیده که فروش مشروبات الکلی را به عنوان راهی برای فائق آمدن بر مشکلات مالی برگزیده است. ازاینرو باتوجه به حوادثی که در خلال داستان رقم میخورد مخاطب قرار است مخاطرههای زندگی یک ساقی نوشیدنیهای الکلی و زوایای پنهانی روابط وی و همچنین مشکلات و مسائلی که به سبب توزیع نوشیدنیهای الکلی در زندگی زناشویی وی ایجاد میشود را مشاهده کند. اما در این میان نیز باز هم حوادثی رخ میدهد که درنهایت «فرهاد» مجبور است برای مهاجرت و ترک کشور اقدام کند. «کار کثیف» برخلاف آنکه بر موضوع بسیار مهمی دست گذاشته که میتوانست به خلق اثری قابل تامل منجر شود، متاسفانه با بهکارگیری دیالوگهای شعاری و آفرینش موقعیتهای به شدت کلیشهای از مسیر اصلی داستان منحرف شده و حتی نتوانسته حداقلهای لازم برای جلب رضایت مخاطب را فراهم آورد. فیلم همچون نامش باتوجه به خلق خرده داستانهایی که نصفه و نیمه رهایشان میکند به معنای واقعی کلمه کثیف و شلخته است که درنهایت بهصورت فاجعهبار به اتمام میرسد. درواقع باید خاطر نشان کرد پایان عبرتآموز فیلم نیز مهر تاییدی بر شعاری بودن آن است که فیلم همچون واعظی برای جمعبندی آش شعله قلمکاری که به راه انداخته به حذف صورت مسئله میپردازد و در باب مضرات فروش مشروبات الکلی و پولی که از این راه بدست میآید نصایح قابلی را وعظ میکند و به این نتیجه غیرقابل باور میرسد که هرکس راه خلاف را در پیش گیرد، قطعا تاوان پس خواهد داد! نتیجه اخلاقی که در دنیای امروز ما خیلی مصداق عینی و ملموس ندارد و با اتفاقاتی که در جهان واقعی پیرامونمان در حال شکلگیری است بسی فاصله دارد! از آنجاکه فیلم بر حول محور موضوع مهمی چون بیکاری و اشتغال جوانان پرداخته باید خاطر نشان کرد رابطه مستقیمی بین بیکاری و گرایش به آسیبهای اجتماعی وجود دارد. درواقع یکی از مهمترین محصولات مستقیم بیکاری، فقر است. وقتی تنگنای معیشتی در اثر بیکاری عارض شود، تن دادن به هر کاری ممکن است، حتی اگر در تعارض با قوانین جامعه باشد. بنابراین تنگنای معیشتی حاصل از بیکاری یا عدم توانایی یافتن کار، به آسیب اجتماعی منجر میشود. بیکاری ممکن است در اثر نداشتن مهارت صورت پذیرد یا اینکه عرصه به قدری تنگ باشد که با داشتن مدرک و تخصص نیز بیکاری همچنان وجود داشته باشد. بنابراین در چنین شرایطی نمیتوان از یک انسان به شدت نیازمند انتظار داشت که مناعتطبع داشته باشد؛ حرمت نفس خود را حفظ کند و با حسرت به زندگی ثروتمندان نگاه نکند و درنهایت به فکر دزدیدن اموال آنان یا کلاهبرداری نیافتد! بنابراین یکی از پیامدهای مخرب بیکاری، دامن زدن به رشد بیرویه فقر و بالتبع آن پدیدآیی جرم، جنایت، بزهکاری و بزهدیدگی در سطح جامعه است.
دیدگاه تان را بنویسید