نگاهی به فیلم «زهرمار»؛
شعاری، بیسر و ته و تکههایی که چفت نمیشوند
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
آنونسهای سینمایی فیلم «زهرمار» و بیلبوردهای تبلیغاتی آن که در سطح شهر نصب شدهاند، بطور ناخودآگاه گواه این مطلب هستند که «زهرمار» میبایست یک فیلم کمیک خندهدار باشد! اما به واقع اینطور نیست! «زهرمار» نخستین فیلم سینمایی جواد رضویان، یک فیلم اجتماعی جدی است که براساس داستانی واقعی ساخته شده است که فهمیدن این موضوع به خودی خود ممکن است تماشای فیلم را برای مخاطبان به تجربه داغتری مبدل سازد. البته باتوجه به این روایت و سوژه واقعی داستان انتظار میرود که این منطق واقعگرایانه همچون کاتالیزور به تقویت بیشتر فیلم کمک کند، اما اینطور نیست و فیلم «زهرمار» به لحاظ محتوا و درونمایه سراسر سکته است، بطوریکه انگار سکانسها همچون تکههای پازلی که در هم چفت نمیشوند، بدون هیچ انسجامی به زور درکنار یکدیگر قرار گرفتهاند.
ادعای فیلم بسیار بزرگ است و محتوای آن بسیار سخیف و دمدستی. همچون فیلمهای سینمایی دیگر در این فیلم نیز یک سری سخنرانیهای بیخاصیت من باب گوشزد کردن مشکلات اجتماعی ردیف شده است. به عنوان مثال در طول داستان به یکباره زن مواد فروش نطقهای غرایی را ایراد میکند و از اجتماع و مشکلاتش سخن میگوید و مطابق انتظار، به یکباره و بیدلیل در انتهای داستان، رنگ تحول را به خود میگیرد؛ البته ناگفته نماند در چنین فیلمهایی برای آنکه بستر تحول بصورت جامع و کامل شکل بگیرد، در آن سوی قضیه حتما به یک حاجی نیاز میباشد که زن داستان با رویت صداقت، درستکاری و انسانیت وی، متحول شود!
داستان فیلم به این قرار است که قصه یک مداح و حاج آقای مذهبی با نام «حشمت» با یک زن مواد فروش با نام «مریم» به نوعی بهم گره خورده است. ازاینرو قرار است با خلق موقعیتهایی با حضور این دو کاراکتر در کنار هم درس اخلاق هم شکل بگیرد تا فیلم بتواند بر حسب ادعای بزرگش، برچسب یک فیلم اجتماعی یدک بکشد. البته در کنار موضوع اول، داستان دومی که مربوط به گذشته مداح و روابط وی با یکی از دوستانش به نام «رهی» است نیز برای وی دردسرهای بیشماری را بوجود میآورد. ناگفته نماند که «زهرمار» نامش را از شکلات تلخی (بعدا مشخص میشود، تریاک است) که رهی به قصد انتقام گرفتن از حشمت برایش آورده، وام گرفته است تا بدین وسیله بتواند «حشمت» را در پیش اهالی محل تخریب کند.
همانطور که عیان است میتوان گفت که تقابل همراهی خیر و شر و تاثیرگذاری این دو بر هم یعنی حشمت، مداحی متعمد محل و در سوی دیگر مریم مادری تنها که برای امرار معاش راه خلاف را پیش گرفته در سراسر فیلم موج میزند. بنابراین ساختار فیلم و شکلگیری نکات اخلاقی قرار است از دل این کاراکترها بجوشد، پس این دو همانطور که خوب و بد بر هم اثر میگذارند، باتوجه به حوادثی که در کنار هم تجربه میکنند، باید از هم تاثیر بگیرند و درنهایت خیر بر شر پیروز شود، که این این اتفاق نیز در این فیلم رقم میخورد.
باتوجه به تمام مطالب مطرح شده باید متذکر شد که «زهرمار» در زمره فیلمهاییست که حتی تکلیفش هم با خودش مشخص نیست. کارگردان آن را فیلمی اجتماعی متصور میشود، ولی اما آنچه مخاطب میبیند، فیلمی کمی کمدی، بدون روایتی منسجم و چفت و بست دار، با طعنههای سیاسی، اجتماعی و گاه شوخیهای جنسی است که نمیتواند در زمره فیلمهای خوب قرار بگیرد.
بنابراین آنچه عیان است این موضوع میباشد که «زهرمار» یک تجربه خسته کننده و بسیار ناامید کننده است که نه میتواند تماشاگرش را بخنداند و نه میتواند کوچکترین تاثیری بر افکار مخاطب خود با پیامهای سیاسی تکراری و نم پسداده اش بگذارد. از منظر روانشناسی تنها نکتهای که باتوجه به این فیلم نیاز به بیان دارد، مساله اعتیاد زنان و امکان حضور آنان در چرخههای فروش و توزیع مواد مخدر است.
دیدگاه تان را بنویسید