فستیوال «دسترسی محدود» در ایستگاه هشتم
چشم انداز جشنواره «نیومدیا» هم چنان نامعلوم است
علیرضا بخشی استوار
جامعه نیومدیا فراخوان «دسترسی محدود ۸" را اعلام کرد. این فستیوال در زمینه ویدیو، فیلم کوتاه، انیمیشن و آثار شنیداری برگزار میشود و علاقهمندان میتوانند آثار خود در زمینه تصاویر متحرک، اجرا و صدا را به این فستیوال ارسال کنند.
فستیوال دسترسی محدود 10 سال پیش در فضای کوچکی با نام پارکینگ، به عنوان یک جشنواره مستقل برای ویدیو، صدا و اجرا تاسیس شد.این رویداد در آن روزها به واسطه آرشیوی از ویدئوهایی که از سال ۸۳ به بعد ساخته و جمعآوری شده بودند، راهاندازی شد با این انگیزه که دستاندرکاران آن بتوانند در نمایشگاههای نیومدیا و ویدئوآرت شرکت کنند. یا به واسطه این آرشیو به هنرمندان دیگر این حوزه کمک کنند تا آثار خود را تمام کرده یا نمایش دهند. دستاندرکاران "دسترسی محدود" به علاوه برای انتخاب ویدئوآرت به شهرهایی مثل استانبول و برلین هم سفر کردند و در این مرحله بود که آثاری از هنرمندان ویدئوآرتیست ایرانی و هنرمندان برجسته اروپایی انتخاب و به همراه یک پرفورمنس صدا و یک سری چیدمان صدا در یک نمایشگاه چندرسانهای به نام "دسترسی محدود" به نمایش در آوردند.
دلیل انتخاب این اسم آن بود که هنرمندان هر حوزه در فضاهایی جدا از هم کار میکردند. کسانی که کار صدا میکردند، ویدئوآرتیستها، سازندگان انیمیشن و... که هرکدام جمعهای مخصوص به خود را دارند و آثار یکدیگر را میبینند. به عقید برگزارکنندگان این موضوع باعث شده بود که حاصل کار هر کدام از این گروهها از دیگری پنهان بماند و در واقع این هنرمندان به آثار هم دسترسی نداشته باشند. به این ترتیب چنین رویدادی نیاز بود تا آدمهایی با پیشزمینههای مختلف را دور هم جمع کرده تا کارهایشان را با هم ببینند تا یک تعامل بین رشتهای شکل بگیرد.
یکی از دلایل انتخاب عنوان "دسترسی محدود" و تعمیم آن به تم نمایشگاه این بود که به دلیل دسترسی محدود به بسیاری از آثار هنری و مدیومهای جدید بسیاری از پروژهها در دهههای مختلف که در سراسر جهان رخ میداد از چشمها دور میماند. مستندنگاری آثار چیدمان صدا از نقاط مختلف جهان در ابتدا امکان مواجه با این آثار در کل جهان را فراهم میکرد.
با همه این تفاسیر و با توجه به این که این فستیوال حالا و بعد از هفت دوره تا حدودی جایگاهی میان مخاطبان هنر بخصوص مخاطبان عرصه تجسمی پیدا کرده است هنوز چند سوالی در ذهن نگارنده مطرح است. به واقع حضور این دست فستیوالها و ایجاد فضاهایی که بتوان در آن موجب رونق مدیاهایی همچون ویدئو آرت و یا چیدمانهای صدا شد اتفاقی قابل توجه و قابل ستایش است اما آیا همین اتفاق کافی است؟
در سالهای جاری فستیوالهای تخصصی فراوانی در حوزههای پرفورمنس آرت، ویدئو آرت و در کل در حوزه نیومدیا برگزار میشود. فستیوالهای نوپا که در بسیاری از آنها افق، چشمانداز و برنامه مدونی طراحی نشده است که مسیر این فستیوالها را به یک روند صعودی صحیح ختم کرده باشد. شاید تا به امروز قابل قبول بود که رویه برگزار کنندگان "دسترسی محدود" در کسب اعتبار و جایگاه، رویهای صحیح و یا منطقی باشد اما به واقع هفتمین فستیوال، نمایش ویدئوها و بخصوص آثار عکس و تصاویر تکرار شده از نمایشگاههای سالهای قبل در گالری پروژههای آران نشان از یک سردرگمی در این رویداد هنری میدهد.
نیاز به برگزاری چنین رویدادی برای این که آدمهایی با پیشزمینههای مختلف را دور هم جمع کند تا کارهایشان را با هم ببینند و یک تعامل بین رشتهای شکل بگیرد، نمیتواند مبنایی باشد برای حیات و پیشرفت یک فستیوال. شاید یکی از دلایل سردرگمی مخاطب در چنین فستیوالی و مواجه شدن با این سوال که به واقع با چه چیز رو به روست حاصل این اتفاق باشد که برگزارکنندگان این فستیوال برای خودشان هم به درستی تبیین و روشن نکردند که "دسترسی محدود" به کدام سوی حرکت میکند.
«دسترسی محدود» که حالا به دوره هشتم خود نزدیک می شود در عرصه نیومدیا به واقع یک اتفاق است که اگر نقدی بر آن وارد است نه به کلیت آن بلکه بر عملکرد آن است و به نظر میرسد اگر برگزارکنندگان آن در شکل برگزاری این نمایشگاه تجدید نظر کنند اتفاقهای بهتری رخ خواهد داد
در این سالها یکی از مباحثی که در بسیاری از محافل هنری مطرح میشود مواجه غیر علمی و گاها بدون پیش زمینه با مدیاهای جدید است. "دسترسی محدود" به واقع به عنوان یک مرجع در این سالها میتوانست با شکلی یکپارچهتر و به واسطه محدودیت در نوع آثار ارائه شده و از طرفی برگزاری نشستها و ورکشاپهای متعدد در ارائه تئوریک و علمی مطالبی مرتبط با این حوزهها در ورود آگاهانهتر این مدیا به ایران قدم بهتری بردارد.
یکی از مباحث مهم دیگر کیوریتوری این نمایشگاه است. یکی از اتفاقهای نادر این فستیوال تعداد زیاد کیوریتور یا هنرگردانهای آن بود که هر ساله نیز با تغییراتی همراه است. به واقع این اتفاق یکی از نقاط ضعف این فستیوال است. به این دلیل که مبنای هر کدام از این کیوریتورها برای انتخاب آثار مشخص نیست و این اتفاق منجر به آن میشود که گاهی با یک آشفتگی موضوعی و از هم گسیختگی در شکل ارائه اثر مواجه باشیم. بدون شک حضور کیوریتورهای ثابت برای استحکام یک فستیوال در ابتدای امر ضروری به نظر میرسد.
از طرفی یکی از مباحث مهم در کیوریتوری معاصر، فهم این نکته است که یک نمایشگاه و یا فستیوال در نهایت امر میتواند یک اثر هنری باشد. یعنی تصمیمی بر این که یک پروژه با تمامی جزئیات و مدیاهایی که در آن حضور دارند در شکلی یکپارچه مبدل به یک اثر شوند و در نهایت آن کل پروژه است که مورد بررسی قرار میگیرد.
در چنین شرایطی امکان این که کلیه آثار یک نمایشگاه خوب نباشند و از کیفیت مناسبی برخوردار نباشند اما کلیت پروژه یک اتفاق خوب و مهم باشد وجود دارد. اما به واقع این اتفاق در "دسترسی محدود" رخ نمیدهد.
"دسترسی محدود" که حالا به دوره هشتم خود نزدیک می شود در عرصه نیومدیا به واقع یک اتفاق است که اگر نقدی بر آن وارد است نه به کلیت آن بلکه بر عملکرد آن است و به نظر میرسد اگر برگزارکنندگان آن در شکل برگزاری این نمایشگاه تجدید نظر کنند اتفاقهای بهتری رخ خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید