سبقت «ساسی مانکن» در فهرست بیشترین جستجوشدهها
ندیدن عواقب هایوهوی
بیتا یاری
ماجرای تکقطعه ساسیمانکن و همخوانی دستهجمعی عدهای از دانشآموزان مدارس آن هم در روز معلم به همراه برخی والدینشان حالا ابعاد بزرگتری از روز نخست پیدا کرده و به موضعگیریهای سیاسی نیز راه یافته است و البته مطابق معمول نیز هر دو جناح سیاسی همزمان به دنبال بهرهبرداری در جهت متهم ساختن جناح رقیب و شانه خالی کردن از زیر بار علت و تبعات این رویداد هستند.
مانند همیشه آنچه در اتهامات رایج سیاسی به کار گرفته میشود شمشیر تیزی است که با ترفند تقبیح رویداد برای از دم تیغ گذراندن رقیب کشیده میشود و تنها چیزی که دیده نمیشود دلایل و علل متعدد رویدادی است که اکنون در پیآیند آن دلیل دیده شده است.
تنها دلایل نیستند که در این فضاهای متشنج سیاسی دیده نمیشوند بلکه عواقب این هیاهوها نیز پوشیده میمانند و ایبسا به جای بازدارندگی به ترویج گسترده امر مذموم میپردازند.
عدم تدبیر و مدیریت مساله کار را به جایی رسانده که حتی خواننده نه چندان پررونق قطعه جنتلمن توانسته آنقدر از شنیدن این بازتابها قدرتمند شود که نماینده مجلس را به چالشی برای تحمل حرکات ریتمیک بدن دعوت کند! آبی که سر بالا رفته و قورباغهای که ابوعطا میخواند!
کافی است که نگاهی به آمار جستجوی گوگل ترندز برای دو واژه «ساسی مانکن» و «جنتلمن» بیندازیم تا مشخص شود خفتگان بسیاری بر اثر هایوهوی سیاسی بیدار شدهاند و به جستجوی چیزی پرداختهاند که شاید در انتخاب عادی به سوی آن تمایلی نداشتند اما این روزها دعوای سیاسی که برای آن به راه افتاده عامل توجه گسترده بدان شده است؛ از موضعگیری نماینده مجلس و پاسخ پیگیری وزیر آموزش و پرورش گرفته تا مردم عادی؛ عدم تدبیر و مدیریت مساله کار را به جایی رسانده که حتی خواننده نه چندان پررونق قطعه جنتلمن توانسته آنقدر از شنیدن این بازتابها قدرتمند شود که نماینده مجلس را به چالشی برای تحمل حرکات ریتمیک بدن دعوت کند! خلاصه یعنی آبی که سر بالا رفته و قورباغهای که ابوعطا میخواند!
ساسی مانکن هرگز در خواب هم نمیدید که آهنگش یک شبه اینگونه در دعواهای سیاسی توسط مردم شنیده شود و عامه مردم به جستجوی نامش در گوگل بپردازند و او را ترند کنند. بله یک خواننده پاپ بازار داغ و هیت شدن قطعهاش را میخواهد و حالا به مدد سیاستمداران (شما در این مقوله بخوانید کسانی که از روی بیسیاستی آهنگ او را هیت کردهاند) موجب توفیق ساسان حیدری در آن سوی کره زمین شدهاند که روزی به امید شهرت بیشتر به آنجا رفت و بدون هیچ حاشیهای دور از جنجال به آرامی کارش را پی گرفت؛ هرچند بدون هواداران زیاد و جدی؛ اما حالا در همان زادگاهی که روزی او ترکش کرده به مدد دنیای زشت سیاست بازار او پررونق شده است. فارغ از اینکه سیاستمداران چنانچه نامشان اقتضا میکند اگر سیاس میبودند باید از افتادن به این ورطه پیچیده تفاوت فرهنگ تبلیغی رسمی با فرهنگ جاری غیررسمی تبری میجستند چرا که همواره در جامعه ما آنچه در فرهنگ رسمی و حاکمیتی تبلیغ میشود با آنچه در لایههای مختلف جامعه جریان دارد، دارای اختلافات زیادی بوده و هست؛ همانگونه که در کلیپ منتشر شده از این همخوانیها عدهای از والدین نیز دانشآموزان را در همخوانی قطعه جنتلمن همراهی میکنند. درست است که وزارت آموزش و پرورش متولی تعلیم و تربیت دانشآموزان است، اما مگر در این امور همواره موفق بوده است؟ و اینجاست که جامعهشناسان باید به تحلیل بپردازند که این چنددستگی جامعه ما و تفاوتها با آنچه برای تربیت و تعلیم ترویج میشود و آنچه عملا رواج دارد در چیست؛ اما باید این حقیقت را پذیرفت که جامعه منتظر بایدها و نبایدهای رسمی نمیماند و جریانهای غیررسمی نیز در اجتماع جاری و ساری هستند و موسیقی این نامشخصترین مساله موجود در این چند دهه اخیر، هرچند حیاتی طبیعی نداشته و همواره با محدودیتها و ممنوعیتها مواجه بوده؛ اما همواره در زندگی مردم حضور پررنگی داشته است؛ بماند که تاکنون وضعیت مبهم آن و آنچه از موسیقی در واقعیت جامعه وجود دارد به درستی پیش چشم سیاستمداران قرار نگرفته بوده (شاید هم قرارگرفته و دم برنیاوردهاند) تا از حالت نامشخص معلق بین بود و نبود رهایی یابد و یا قضاوتها و سخنان درستتری را موجب شود که امروز اینگونه برآشفته در پی کتمان آن نباشند.
دیدگاه تان را بنویسید