این کتاب به تعیین تکلیف وضعیت میان دین و دموکراسی میپردازد
تحلیلی کوتاه از «پست سکولاریسم»
آبان مصدق
پست سکولاریسم (دین، دولت و حوزه عمومی در غرب)، تألیف آرمان زارعی را نشر نی منتشر کرده است. تحلیل کوتاهی از این کتاب نظری میتواند اهمیت خوانش آن را برای مردم ایران که دغدغه تعیین تکلیف وضعیت میان دین و دموکراسی را دارند، تبیین کند. همچنین این کتاب برای آگاهی تمامی افراد جامعه که این روزها نگرانی شکاف میان اندیشهها و عقاید و نظرات متفاوت آنها وجود دارد، ضروری مینماید. بدونشک لازم است که در یک جامعه مدنی به تواقفی میان انواع تفکر دست یابیم تا بتوانیم روندی منطقی برای پیشرفت جامعه و بلوغ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن بیابیم. در غیر این صورت دعوای دیرپای میان دو تفکر برقراری جامعه تماما سکولار و جامعه تمام مذهبی، همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. نخستین گام برای پیش رفتن به سوی چنین اندیشهای، مطالعه پیرامون نظرات مختلف و یافتن تفکری منطقی است. در مجال کوتاه نه تحلیلی از کتاب، بلکه به نظرگاه آن درباره موارد مطرح شده در کتاب، مختصر و کوتاه نگاهی میکنیم تا تصویری از آن برای مخاطب شکل بگیرد.
نسبت دین و حوزه عمومی مسئله پیچیدهای است که هم در غرب و هم در ایران محور مباحثات فراوان بوده است و به مجادله بر سر سکولاریسم و پیوند آن با دموکراسی شکل داده است. در ایران پس از انقلاب، برخی با این پیشفرض که بین دموکراسی و سکولاریسم پیوندی محکم برقرار است، حضور دین در حوزه عمومی و نظام سیاسی را مانع دموکراسی قلمداد کردهاند. اما پرسش اینجاست که آیا میتوان بدون توجه به پیچیدگیهای سکولاریسم، بهسادگی از رابطه آن با دموکراسی در ایران سخن گفت؟ این کتاب در پی ورود به این مجادله و ارائه طرحی برای آن نیست، بلکه قصد دارد تا از خلال بررسی تجربه غرب، ضرورت بازاندشی در نسبت بین سکولاریسم و دموکراسی و حرکت در جهت دستیابی به الگویی را برای گفتوگو یادآوری کند. تجربه چند دهه اخیر غرب حکایت از تجدید حیات دین و بازگشت آن به حوزه عمومی، با وجود رواج و نفوذ طولانی مدت سکولاریسم دارد؛ تجربهای که با نام پست سکولاریسم از آن یاد میشود. در شرایط پست سکولار، مسئله پیشروی دموکراسی سکولار، حضور دین و استدلالهای دینی در فرآیندهای دموکراتیک و چگونگی گفتوگو بین مؤمنان مذهبی و شهروندان سکولار در حوزه عمومی است. این کتاب در تحلیل چرایی بازگشت دین به حوزه عمومی استدلال میکند که ناکارآمدی دولت مدرن در ارائه دین موجب بازگشت دین به عرصه عمومی در جوامع مسیحی غربی طی دهههای اخیر شده است. در این الگوی تحلیل دو مرحلهای، از نهادگرایی تاریخی برای مطالعه تاریخی نهاد دولتمردان و بررسی زمینه نهادی بازگشت دین به عرصه عمومی و از نهادگرایی جامعهشناختی جدید برای بررسی تغییر نهادی در نهادهای دینی استفاده شده است. تغییر، زمانی اتفاق میافتد که منطق نهادی یک نهاد با یک منطق نهادی دیگر جایگزین شود. این جایگزینی به واسطه آنچه کلود لوی استراوس «سرهمبندی» مینامد، اتفاق میافتد که براساس آن افراد از طریق بازاستفاده و بازتعریف مواد دم دست و از پیش موجود، یک منطق نهادی را شکل میدهند.
دیدگاه تان را بنویسید