گفتوگو با نقاش برگزیده فراخوان دعای باران؛
هر پنجره، بخشی از حقیقت را نشان میدهد
اصلیترین عوامل رشد بازار هنر، بوسیله ارتقای علمی صورت خواهد گرفت .«تا زمانی که اهمیت پژوهش و پژوهشگر در حوزه هنر درک نشود، نمیتوانیم مشکلات را از پیش پا برداریم. در جهان معاصر، تولید اثر هنری که در تاریخ هنر بدرخشد، بدون پشتوانه پژوهشی غیرممکن است.» این را رضا رفیعیراد، نقاش و پژوهشگر برگزیده فراخوان دعای باران ضمن اشاره بر لزوم نگاه تخصصیتر در نشریات هنری، میگوید.
رضا رفیعیراد، هنرمند متولد سال ۱۳۵۳ و دارای مدرک کارشناسی ارشد نقاشی است. وی هم اکنون بهعنوان استاد مدعو در دانشگاه گیلان مشغول تدریس است.
این هنرمند در گفتوگو با خبرنگار گالری آنلاین در رابطه با فعالیتهای هنری خود چنین گفت: زمینه مطالعاتیام هنر مدرن و هنر مفهومی است. کتابی هم با عنوان جستارهایی درباره کانسپچوالیسم، منتشر کردهام. همچنین دو مجموعه از آثارم در انگلستان منتشر شده است. اولی با شیوه عکاسی کانسپچوال با این عنوان است «بدن من»، با مقدمه دکتر مایکل سندرز، و دومین مجموعه آثارم با عنوان «دلدادگان مدارچاپی» با شیوه شخصیام PCB Miniature Art انجام گرفته است.
این مجموعه، با الهام از «فراقنامههای ادبی» ادبیات خودمان در قالب هنر معاصر بهوجود آمده است. همچنین آثارم تاکنون در دوسالانه نقاشی ایران، دوسالانه نقاشی مولداوی، دو سالانه دانشگاه دومنیکن، دوسالانه دانشگاه نویساد و سه سالانه لاتی فنلاند و موزه هنرهای معاصر پورتوریکو و چند دوسالانه و سالانه دیگر داخلی و خارجی پذیرفته شده و به نمایش درآمده و در داخل و خارج از ایران نیز بیش از پانزده نمایشگاه در گالریهای سیحون،The Untitled Spaceدر نیویورک، box Heart در پنیسلوانیا و UC Blue ash در سینسیناتی و ... داشتهام. در طول فعالیتهایم سعی کردم آثارم همنوا با پژوهشهای مربوط به حوزه هنر ایجاد شوند. مقالاتی را نیز ارائه دادم که بهصورت سخنرانی یا پوستر در نشریات و کنفرانسهای دانشگاهی مورد پذیرش قرار گرفتهاند.
رفیعیراد در مورد دورههای کاری و مفاهیم آثار خود، گفت: ممکن است بتوانم دو دوره کلی را مشخص کنم . دوره اول سعی کردم که چکیده نگاری و انتزاع به روش قدما را در آثارم که با مصالح مدرن بوجود میآمدند بگنجانم. نقشمایههایی مثل اسب و دیو، هم در کارم وجود داشت. همچنین کلاژ کاشیگونه مقواهای رنگ شده بر روی بوم، میتوانست فضای معماری ایرانی را تداعی کند. احراز کیفیت ایرانی به لحاظ بصری دغدغه اصلی در کارهای من بوده است. در دوره دوم به هنر مفهومی گرایش بیشتری پیدا کردم. هنر مفهومی از زبان اختصاصی هنر فاصله میگیرد و دغدغهها دیگر نگرش درونی به هنر نیست. یک انسانزدایی و نگاه درونی به هنر در فرمالیسم وجود داشت که با روحیات من سازگار نبود. از طرف دیگر علاقه نداشتم که صرفا به شبیهسازی و کپی کردن از هنرمندان غربی بپردازم بنابراین سعی کردم که باز هم به منابع داخلی کشورخودمان پناه ببرم.
به نظر من برای نجات هنر ایرانی و جلوگیری از مصرفگرایی در هنر، باید این دسترسی تسهیل شود. کتابهای مصور بهطور کامل تصویربرداری و در اختیار پژوهشگران و دانشجویان هنر و ادبیات قرار گیرد
وی در ادامه افزود: بعضی از این آثارم در این گروه، به طور منفرد در گالریهای باکس هارت، سیحون، وارگاس و دوسالانه دومنیکن نمایش داده شده اند. که مربوط به حدود سه سال گذشته است.
رفیعی راد درمورد آثاری که در حوزه هنرهای مفهومی خلق کرده توضیح داد: آثاری در حوزه هنرمفهومی انجام دادم که توجه به ریشههای فرهنگی داخلی داشتهاند. برخی از این آثار در گالریهایی در نیویورک و سینسیناتی به نمایش درآمدهاند. در برخی جشنوارههای ایرانی هم کارهای مفهومیام به نمایش در آمدهاند.
مثلا در اثری با عنوان «زندگیات را زندگی کن»، گزها را که مصالح غیر هنری اما ایرانی بودند را در کنار هم گذاشتم و از مخاطب پرسیدم آیا این یک اثر فرمالیستی نیست؟ آیا این رنگها و فرمهایی که در ساختار گزها وجود دارد، زیبا نیست وآیا این زیبایی شناسی اتفاقی است؟ سازندگان این گزها، از کیفیت بصری، و حس زیباشناسانه بیبهره بودهاند؟ قطعا جواب خیر است. در بیانیه این اثر شرح دادم که ایرانیان، با ذوق فراوانی که داشتند، زیبایی را مکتوب نمیکردند. آنها زیبایی را به چیزی درباره زیبایی تنزل نمیدادند. آنها زندگی را زندگی کردهاند و حقیقت را به چیزی درباره حقیقت تنزل ندادهاند و بنابراین کتابهایی نظیر نوشتههای ایتن و کاندینسکی درباره زیبایی فرم و رنگ در هنر ایران نمیتوان یافت. در اثر دیگر هم، سنگ پاها را در دو لت قرار دادم که در واقع، مفهوم کنایه آمیز سنگ پا را از ساحت ادبیات به ساحت هنر تغییر دادم. و در لت دوم با رنگ کردن و اکلیل زدن به سنگ پاها، خواستم مفهوم لت اول را به زمان حال خودمان بیاورم که در واقع نقدی بود بر زراندود کردن و رنگارنگ شدن دنیای اطراف ما، با همان ذات و ریشهای که در لت اول وجود داشت.
این هنرمند در مورد راهکار در مواجهه با گرههایی که در مسیر کاری وجود دارد، بیان کرد: طبیعی است که در همه کارها، گرههایی هم وجود دارد که برخی از آنها قابل حل و برخی لاینحل باقی میمانند. اما مهمترین گرههای لاینحل بر میگردد به دشواری دسترسی به منابع نقاشی ایرانی که گرابر به آن جنبه خفی اطلاق میکند. به نظر من برای نجات هنر ایرانی و جلوگیری از مصرفگرایی در هنر، باید این دسترسی تسهیل شود. کتابهای مصور بهطور کامل تصویربرداری و در اختیار پژوهشگران و دانشجویان هنر و ادبیات قرار گیرد.
رفیعی راد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در طول دورههای کاری خود تحت تاثیر هنرمند یا شخصیت خاصی بوده است یا خیر؟ گفت: سعی نمیکنم به این نوابغ با این دید نگاه کنم. بلکه، هر جا که آثارشان شگفت زدهام کرده و به آگاهیام در جهان افزوده، تحسینشان میکنم. دیدگاه من این است که هر کسی، پنجرهای را به جهان میگشاید که بخشی از حقیقت را بیان میکند نه همهاش را.
هنر مفهومی از زبان اختصاصی هنر فاصله میگیرد و دغدغهها دیگر نگرش درونی به هنر نیست. یک انسانزدایی و نگاه درونی به هنر در فرمالیسم وجود داشت که با روحیات من سازگار نبود
این استاد دانشگاه ضمن اشاره بر لزوم نگاه تخصصیتر در نشریات هنری، در رابطه با نیاز های جامعه هنرهای تجسمی تصریح کرد: در کشور ما نشریات تخصصی تجسمی وجود دارند که البته کارهای قابل تقدیری انجام داده اند. بهعنوان یک پیشنهاد، من فکر میکنم باید نشریات هنری، تخصصیتر به مسائل نگاه کنند. برخی متنهای غیر تخصصی در نشریات ما باید حذف شوند. هنرمندان تجسمی زیادی در حال کار و نمایش آثار هستند. گاهی هم آثار بدیعی انجام میدهند. نقدها باید ببدون توجه به گمنامی یا نامآوری هنرمندان انجام شود. تمرکز ناقد باید به اثر هنری باشد نه مسائل دیگری که ارتباطی به هنر ندارند. نشریات باید بیشترجستوجوگر باشند. باید به دنبال آثار هنری بدیعی که توسط هر هنرمندی چه معروف یا گمنام انجام شده و مسیرهای خاصی از تاریخ هنر را میگشایند رفته و روی آنها بحث کنند. ممکن است در همین جستوجوها، مسیرهای جدیدی برای هنر کشور ما گشوده شود. همچنین فکر میکنم که تا زمانی که اهمیت پژوهش و پژوهشگر در حوزه هنر درک نشود، نمیتوانیم مشکلات را از پیش پا برداریم. در جهان معاصر، تولید اثر هنری که در تاریخ هنر بدرخشد، بدون پشتوانه پژوهشی غیر ممکن است. وی در خصوص وضعیت اقتصاد هنر خاطرنشان کرد: از پژوهشهایی که در این مورد انجام شده میتوان نتیجه گرفت در حوزه اقتصاد هنر موفقیتهای چشمگیر حاصل نشده است. اگرچه علاقه مهمترین دلیل گرایشات هنری هست اما تاحدی می توان گفت که تاثیر این عدم موفقیت در حوزه آموزش، عدم تمایل نخبگان احتمالی به انتخاب رشتههای هنری، به دلیل عدم اعتماد به امنیت شغلی آیندهاشان، خواهد بود.
اصلیترین عوامل رشد بازارهنر، به نظر من بوسیله ارتقاء علمی صورت خواهد گرفت. اگر بیشتر آثار هنر معاصرمان تولیدات دست چندم از آثار تاریخ هنر دیگری باشد، طبیعتا نمیتوان به آن ارزش مالی خاصی اختصاص داد. کسی که میخواهد روی نقاشی سرمایهگذاری کند، باید مطمئن باشد چیزی را که ابتیاع کرده، منحصر بفرد بوده و ارزش واقعی دارد. رفیعی راد در مورد فراخوان دعای باران و مفهوم اثر منتخب وی در این رویداد نیز گفت: درباره فراخوان دعای باران هم باید بگویم آمارها نشان میدهند، کمآبی از جمله تهدیدات زیست محیطی است که در سالهای آینده کشورمان را بیشتر از امروز متاثر خواهد کرد. همایشهای برگزار شده و برخی مقالات نشان میدهند که رشد سریع جمعیت و عطش توسعه از جمله عوامل ایجاد این بحران است. اثری که ارائه کردم، بیشتر به این دو عامل مربوط میشود. عطش توسعه و از طرف دیگر رشد سریع جمعیت، ارتباط مستقیمی با افزایش روزافزون زبالههای پلاستیکی غیر قابل برگشت، دارد. این زبالهها هم اکنون چهل درصد سطح آب دریاها و اقیانوسها را اشغال کرده است. و با دیدن این آمارها، ممکن است از خود بپرسیم در آینده، صید جانوران دریایی که از مهمترین منایع غذایی بشر است، چگونه صورت خواهد گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید