نگاهی به عکسهای «آرا گولر» عکاس شهیر ترکیهای
سوگوارهای برای اصالت استانبول
علیرضا بخشیاستوار
نمایشگاه عکسهای آرا گولر، عکاس سرشناس ترکیهای این روزها در مرکز«نبشی» به تماشا درآمده است. عکسهای آرا گولر در این نمایشگاه به سه دسته تقسیم میشوند. دسته نخست، عکسهایی از استانبولی است که هنوز به شکلی مشهود چهره مدرنیزاسیون را به خود نگرفته و هنوز نمادها و المانهایی از سنتهای این شهر را میتوان در آن تماشا کرد. عکسهایی که در جستوجوی هویت اصیل و غنی برخاسته از فرهنگ ترکیه است.
بخش دیگری از این عکسها به مسجد «ایاصوفیه» و عظمت و جایگاه آن از دو جنبه معماری و البته تاثیرات فرهنگی بر هویت مردم استانبول میپردازد.
بخش سوم تصویرهایی که در این نمایشگاه است، به مشاهیری هم چون پابلو پیکاسو، سالوادور دالی و ... میپردازد که آرا گولر به عنوان عکاس در سالهای زندگیاش با آنها مواجه شده است.
در بررسی بخش نخست تصاویر نمایشگاه میتوان به این حقیقت پیبرد که آرا گولر شهرشناسی به شدت زُبده است. شهرشناسی که عکسها و تصاویرش را بارها و بارها زندگی کرده است. او بعد از هضم همه جوانب زندگی جاری در شهر آن را درون یک فریم یا قطعه عکس فشرده میکند.
او به کارکردهای المان شهری برای فهم هویت یک زیست بوم تسلط دارد. او برای تحقق گفته خودش، یعنی ثبت تصویر شاعرانهای از استانبول مهمترین المانهای عصر زندگیاش را دریافت و آنها را برجسته میکند. در بیشتر عکسهای شهری، او المانهایی مانند مسجد «ایاصوفیه»، دریا، قایقهای مملو از ماهیگیر و مرغهای دریایی را به کرات و از زوایای متعددی به تصویر میکشد. تصاویری که با عمق میدانی بالا درنهایت به نور خورشید ختم میشود و حسی مانند یک طلوع همیشگی در شهر را برای مخاطبش ایجاد میکند. گولر حس زندگی را نه با پرداختن به رنگهای متکثر در شهر استانبول (عکسهای او از شهر سیاه و سفید هستند)، بلکه با چینش المانهای اصیل شهر استانبول به شکلی لایه لایه، رو به سوی یک افق روشن ترسیم میکند.
در عکسهای خیابانیاش که بیشتر پیرامون تصویر کارگران و کودکان شهر استانبول میچرخد هم او به نوعی افقسازی دست میزند. به خصوص عکسهایی که از قهوهخانه دارد بهگونهای در یک نمای مدیوم شات ثبت شده است که مخاطب میتواند لایههای مختلف زندگی کاراکتر حاضر در عکس را در یک تناوب خیالی در ذهن خودش فرض کند.
پرترههای او از کارگران نشان از زیست طولانی عکاس با سوژههایش دارد. او توانسته با نزدیک شدن به سوژهها ، زندگی کردن با آنها و بعد جداشدن و فاصله گرفتن از آنها به نوعی اخلاق زیستن کاراکترهایش را بدل به تصویر کند. تصویرهایی که با تکرارش ما را به یک روحی جمعی در استانبول گره میزند که اگرچه ظاهر بههم ریختهای دارد؛ اما خبر از یک شاعرانگی در خیال سوژهها میدهد.
بخش دیگر عکسهای آرا گولر عکسهای او از مسجد ایاصوفیه است که در فریمهایی رنگی چاپ شده است. اگرچه آرا گولر در این عکسها هم توانسته به درستی المانهای پرکاربرد و از سویی کارکردهایشان در ساحت تصویر را درک کند؛ اما این المانها نهتنها ما را به نقطهای ورای تصویرها نمیبرد؛ بلکه تحت سیطرهای از عظمت به نوعی قبض حسانی دچار میکند. شاید خواسته عکاس در این تصاویر نمایان کردن عظمت مسجد ایاصوفیه باشد که در این صورت او توانسته در بهترین شکل این حس را برای ما به وجود بیاورد. لنز او یا شکوه معمارانه ایاصوفیه را دیده است و یا گردهماییهای منظمی را که در مسجد شکل گرفته است. او شکوه ایاصوفیه را به صورت مخاطبش میکوبد. با این حال شکلی از بداهت هم در تصویرهای آرا گولر از ایاصوفیه هست. درواقع او انگار لحظه مواجهه خودش با عظمت مسجد را ثبت میکند و در این نقطه از مخاطبش هم میخواهد که با او همراه باشد.
او در بخش سوم نمایشگاه که به عکس مشاهیر مربوط است، عکسهای برخی هنرمندان و مشاهیر جهان را اعم از ترکیهای و خارجی مانند اورهان پاموک، پابلو پیکاسو یا سالوادر دالی دارد که فقط به یک لحاظ ویژه به نظر میرسند. در همه این عکسها نوعی صمیمت میان سوژه و عکاس به چشم میآید که تصویر همیشگی این مشاهیر را دستخوش تغییر میکند. ما در عکسهای آراگولر با شخصیت بدون نقاب و زندگی خصوصیتر این مشاهیر مواجه هستیم. عکسهایی که ممکن است در بسیاری از فضاها به چشم شما هم خورده باشد.
در کل نمایشگاه آرا گولر را باید سوگوارهای بر استانبول سنتی با همه عقاید اصیلش دانست که هر تصویری در آن میتوانست بدل به تصویری شاعرانه شود و شکلی از ناب بودگی را در خود داشته باشد. آرا گولر در عکسهایش از فقدان استانبولی حرف میزند که شاعرانه بود.
دیدگاه تان را بنویسید