روایت مریم حسینخانی از «محفظههای من»
نمایشگاه نقاشی و چیدمان مریم حسینخانی با نام «محفظههای من» در گالری ویستا برپاست.
حسینخانی در گفتوگو با هنرآنلاین با بیان اینکه دغدغه اصلیام در مجموعه «محفظههای من» تعریف خودم در ارتباط با محیط است، گفت: در این نمایشگاه ۱۲ اثر با تکنیک نقاشی رنگ روغن و چیدمان و کلاژ به نمایش درآمده است.
وی افزود: سال ۹۳ نقطه شروع این مجموعه بود و من شروع به نوشتن موضوع کار کردم اما با توجه به اینکه دانشجوی کارشناسی ارشد بودم مراحل ساخت آثار طول کشید و تا امسال ادامه پیدا کرد.
حسینخانی ادامه داد: برای شکل دادن این مجموعه روی دغدغههای شخصی خود تمرکز کردم و تمام دغدغههای خود را نوشتم و به این فکر کردم که چگونه میتوانم آنها را با الفبای تصویر به نمایش درآورم. برای من بسیار مهم بود که در این آثار خودم باشم. دغدغهام برای شروع این پروژه آن بود که دیدم محیط اطراف ما بسیار پراکنده و جزء به جزء است بنابراین وقتی میخواستم حضور خود را در این محیط تعریف کنم نیاز به این تصاویر داشتم.
این هنرمند افزود: نکته مهمی که در این پروسه شکل گرفت این بود که ساختار قفسهها را انتخاب کردم. ما به طور معمول برای چیدن قفسهها جزئیاتی را در نظر میگیریم و سعی میکنیم همه چیزهایی را که برای ما مهم است و به آنها نیاز داریم منظم در قفسه قرار دهیم. من هم وقتی کار را شروع کردم، فیگور خودم و عناصری که برایم مهم است را در قفسه قرار دادم و این باعث شد این قفسهها تعریف شخصی پیدا کند. در عین حال سعی کردم انسجام تصویری به وجود آورم تا این چینش برای مخاطب پیچیده نباشد.
حسینخانی ادامه داد: دغدغه اصلیام تعریف خودم در ارتباط با محیط است، بنابراین عنصر اصلی این آثار در ابتدا خودم هستم. عناصر دیگر با توجه به تجربه زیستهام انتخاب شدهاند و آنچه را که با آن زندگی کرده و بزرگ شدم را در این آثار آوردم. آنها عناصری هستند که در زندگی من تداعی خاصی دارند اما چون محدوده وسیعی را شامل میشوند که ممکن بود مخاطب را گیج کنند، برای من مهم بود که این عناصر با تعریف و کارکرد معمول خود فاصله داشته باشند.
حسینخانی افزود: به عنوان مثال اتو در این آثار معنای واقعی خود را ندارد و نوع قرارگیری آن نشاندهنده کاربرد متفاوت آن است. همچنین از لحاظ نوع پرداخت اشیاء و جا گرفتن آنها در ترکیببندی کار، این فاصله از کارکرد اصلی به وجود آمده است. عناصر دیگری که در آثار دیده میشود بخشهایی از مجسمهها به شکل دست و پاهای بریده هستند. به این ترتیب سعی کردم از تداعی فیگور انسان دوری کنم و دور کردن انسان از مفاهیم واقعی باعث شده است انسان و اشیا به هم نزدیک شده و جایگاه برابری با هم پیدا کنند.
این هنرمند با اشاره به اینکه رنگ را کاملا از آثارش حذف کرده است گفت: فضایی که در ذهنام شکل گرفت یک فضای تخت تکرنگ بود که بتوانم کسالت را در آن نشان دهم، بنابراین رنگ را به معنای ابزار هیجان حذف کردم. در عین حال نمیخواستم وقتی مخاطب با آن روبهرو میشود دچار کسالت شود. بنابراین با خاکستریها بازی کرده و فضایی را ایجاد کردم که در عین داشتن یکنواختی و کسالت مفهومی، محیطی را به نمایش بگذارد که مخاطب را پس نزند.
حسینخانی افزود: در بعضی از قسمتهای نقاشیها حجم یا جعبههایی قرار دارند که انگار از سطح نقاشی جدا شده و با فضای اطراف درگیر شده است. در تابلوها یک تعریف بینابین نقاشی و مجسمه ایجاد شده است و با فضا بازی کردم. تعریف حجم، نقاشی فضا و درگیری مخاطب با این عناصر برای من اهمیت داشت.
دیدگاه تان را بنویسید