روایت چند هنرمند از نمایشگاه «تهران زیر بال فرشتهگان»
«تهران زیر بال فرشتهگان» با آثاری از رویا شامحمدی در گالری مژده به تماشاست. در این نمایشگاه نقاشیهایی با تکنیک کولاژ روی دیوار رفتهاند. هنرمند در این آثار همچنین از تکنیک اکریلیک استفاده کرده است.به گزارش هنرآنلاین آثار رویا شامحمدی که اغلب نقاشیهای بزرگ هستند، به مساله کلی انسان پرداختهاند و تلاش کردهاند در میان انبوه تکههای کولاژ شده، بخشی از اندیشه هنرمند را به مخاطب منتقل کنند. در این آثار همچنین شاهد حضور پررنگ خط هستیم. خطهایی که گرچه به دلیل تکهتکه بودن به لحاظ معنایی چیزی را به مخاطب منتقل نمیکنند ولی در خدمت فرم و محتوای کلی اثر هستند.انسانهای این هنرمند همه فرو رفته در احساسی عمیق هستند که قضاوت درباره ماهیت آن، به عهده مخاطب گذاشته شده است. این کاراکترها شبیه نقاشیهای کلاسیک تصویر شدهاند.
رویا شامحمدی درباره نمایشگاه خود توضیح داد: ایده این آثار به زمان دانشجوییام بر میگردد. در آن زمان به عکاسی علاقه داشتم. عکسهایی که میگرفتم را میبریدم و میگذاشتم کنار هم. از آنجا این عادت بریدن و چسباندن کاغذ در من ماند. بهمرور زمان شکل کارهایم تغییر کرد. مثلا به خاطر علاقهام به خطاطی و شعر شروع کردم به استفاده از تکههای حاوی خوشنویسی در آثار. وی افزود: یکی از خصوصیاتی که بازدیدکنندگان به آن اشاره میکنند این است که کارهایم خیلی رنگین است. این موضوع هم به نظرم به مرور به وجود آمد. کاغذها را کنار هم میچسبانم. در مرحله بعد طرحم را روی اثر پیاده میکنم.
او درباره عنوان نمایشگاهش نیز گفت: «تهران زیر بال فرشتگان» را از روی تابلوی آخرم انتخاب کردم. من در زندگیام فرشته زیاد دیدم. در واقع در لحظات سخت زندگی انسانهای زیادی کنارم بودند که درواقع فرشتگان زندگیام بودند و حس حمایت به من دادند. این عنوان از این حس به وجود آمده است.
این هنرمند همچنین گفت: نمیدانم چرا از کلاغ استفاده کردم. گویا کلاغ خودش آمده است در تابلویهایم؛ اما به طور کلی پرندگان را دوست دارم و در شهر که راه میروم آنها را تماشا میکنم. شاید برای برخی کلاغ حیوان خوشایندی نباشد ولی من صبحها با صدای کلاغ بیدار میشوم و همیشه از بچگی در ذهنم بوده است که کلاغها قرار است خبرهای خوش بیاورند. در این تابلوها هم برخی جاها کلاغ تبدیل به پرندگان دیگری شده است.
شامحمدی درباره حضور انسانها در این آثار گفت: بیشتر میخواستم عشق و احساس امنیت انسانها را کنار هم نشان دهم. احساسی که دو نفر وقتی کنار هم هستند، پیدا میکنند. شاید در کنار آن افسوس، غم عشق و انتظار هم باشد. اینها همه برای من در خدمت بیان مفهوم عشق بود. سرها و دستهایی که همدیگر را در آغوش گرفتهاند، از نظر من همان حس دوست داشتن است.
او توضیح داد: زندگی روزمره الهامهای لازم را به هنرمند میدهد. طرح، رنگ موضوع و ... ناخودآگاه به سراغم میآیند. همه چیز آن چیزی است که در طول کشیدن یک تابلو انسان در محیط اطرافش تجربه و حس میکند. بعضی وقتها حتی کارم را با یک رنگ آغاز میکنم و بعد به رنگ دیگری میرسم. این هنرمند گفت: خطهایی که انتخاب کردهام همه شعر هستند. اما آنها را بریدهام و مخاطب ممکن است اصلا نبیند که چه شعری است. به نظر من حس و حالی که در آن خط هست، بدون خواندن شعر هم به بیننده منتقل میشود.
سعید ذهنی، موسیقیدان و یکی از بازدیدکنندگان این نمایشگاه نیز گفت: مد و اتمسفر این نمایشگاه برایم بسیار جذاب بود. ریتم را در برخی از این کارها بسیار دوست داشتم. کولاژ خط و باقی تکههای کاغذی برایم جالب بود. استفاده از خوشنویسی در این فرم ایده جالبی بود.
این هنرمند موسیقی توضیح داد: مهمترین ویژگی این آثار این است که یک فضای خاص دارند. در برخی از نمایشگاهها میبینید با اینکه آثار پر از رنگ و لعاب هستند، نمیتوانند اتمسفر خاصی به شما منتقل کنند. این ترکیب کولاژگونه به نظرم با تکرار در آثار بعدی میتواند به هنرمند کمک کند جای خودش را پیدا کند.
همچنین علی دهکردی، بازیگر بعد از دیدن آثار رویا شامحمدی توضیح داد: کارهای این نمایشگاه به نظرم غافلگیر کننده هستند. هم در فرم و هم در محتوا و هم در شیوه اجرا. این امتیاز بسیار خوبی برای مجموعه است. بنابراین به این هنرمندغافلگیرکننده تبریک میگویم.وی افزود: هنرمند در آثارش ما را یک زاویه متفاوت نگاه به اطراف متوجه میکند. نوع نگاهی به مرا وادار میکند فکر کنم نباید به سادگی از کنار هیچ عنصری در اطرافم بگذرم. این عناصر حتی بی ارتباط، در کنار هم و در جریان زندگی میتوانند زیبایی ایجاد کنند. حتی اگر آثار همراه با نوعی سردی و نگاهی ناامید باشد باز هم باارزش است. همه آثار در یک فرم هستند و این امتیاز ویژهای است.او گفت: اما امیدوارم در کارهای بعدی هنرمند شاهد یک غافلگیری متفاوت باشیم و نه تکرار و امتداد همین نگاه.
این بازیگر در پایان گفت: در نقاشی و روی هم رفته هنر به دنبال تحلیلهای فلسفی سیاسی و اجتماعی خیلی پیچیده نیستم. نظر شخصی ام این است که نقاشی به عنوان یکی از کاملترین هنرها، کافی است به دنبال کشف یک حس مداوم برای ارتباط برقرار کردن باشد. فکر نمیکنم لازم باشد تابلو یک اعلامیه باشد. باید اثری باشد که وقتی آن را در خانهام به دیوار آویختم، سالها وقتی صبح به آن نگاه میکنم یک حس خوب در من زنده شود.
دیدگاه تان را بنویسید