روایت علیرضا معماریانی
از نمایشگاه «عزای عمومی»
علیرضا معماریانی گفت: همیشه یک اتفاق یا مصیبت در محیط باعث شده آن را به عنوان موضوع کارم انتخاب کنم و پس از پرورش دادن، نمایش دهم.به گزارش هنرآنلاین نمایشگاه آثار علیرضا معماریانی با نام «عزای عمومی» در گالری اعتماد برپاست. در این نمایشگاه 16 تابلو و سه مجسمه مومیایی مسی به نمایش درآمده است. معماریانی درباره این مجموعه گفت: اواخر سال 95 با زیاد شدن جنازه آهوها در جزیره هرمز، ایده اولیه این مجموعه به ذهن من رسید. حدود 30 لاشه آهو را جمعآوری کردم و پس از پوسیده شدن آنها، طی فرآیند دشواری، استخوانها را جدا کردم.
معماریانی افزود: پس از آن بار دیگر استخوانها را مونتاژ کردم تا اسکلت بدن آهو را بازسازی کنم. این کار هم بسیار سخت بود چون بعضی از اسکلتها آسیب دیده بودند و کامل نبودند. پس از ساخت چند اسکلت آهو، از آنها به عنوان متریال کار خود استفاده کرده و افرادی از جزیره هرمز را به عنوان پرسوناژهایی اضافه کردم که نماد مرگ هستند.
او با اشاره به اینکه آدمها ترکیبی از خودشان و فرشته مرگ هستند، گفت: یکی از این افراد خالو عباس، نوازنده مطرح هرمز است که کفن به تن دارد و نیجفتی مینوازد. در تمام تابلوها نگاه هیچ کس به سمت مقابل نیست و همه به سمت بالا مینگرند یا چشم آنها بسته است. حتی سه نفر از آنها نابینا هستند. تمام این افراد به نظر مدهوش و سحرزده میرسند. همه این افراد کفنهایی به تن دارند که روی آنها دعای جوشن کبیر به رنگ طلایی نوشته شده است و در هماهنگی با رنگ طلایی آهوها است. رنگ طلایی آهوها به دلیل آن است که وجهی اسطورهای در آنها ایجاد کنم. مرگ، حقیقتی نهفته است که مانند طلا زنگار نمیبندد و همیشه تازه میماند.
معماریانی ادامه داد: در سه تابلوی پانوراما، اسکلت آهوان را میبینیم که در مناظر هرمز قرار دارند. این لشگر مرگ است که به طبیعت زده و همه فضا، طبیعت، حیوانات و... را دربرگرفته است. همچنین در یک مانیتور عکسهایی از پشت صحنه دو تابلوی «فرشته فناکننده» و «برزخ» به نمایش درمیآید تا بیننده با روند کار بیشتر آشنا شود. اصولا در زمان کار، واقعیت موجود و حس و حال آن موقعیت برای من اهمیت زیادی دارد. با دیدن این تصاویر مخاطب متوجه میشود که اسکلتها واقعی هستند و کارهای من برگرفته از یک اصالت واقعی است. این مجموعه سومین کار من بر اساس جزیره هرمز است و همیشه یک اتفاق یا مصیبت در محیط باعث شده آن را به عنوان موضوع کارم انتخاب کنم و پس از پرورش دادن، نمایش دهم.معماریانی با اشاره به نقش صدا در این آثار گفت: علاوه بر اینکه در کنار بعضی از آثار هدفونی برای شنیدن صوت قرار گرفته است، با آوردن ساز در تابلوها قصد داشتم حضور صدا در آنها را نشان دهم و ارتباطی میان آنها برقرار کنم.
این هنرمند افزود: شروع پروژه من یک موضوع زیست محیطی بود اما در مراحل بعد، از آن فراتر رفت و آهو به سمبل تبدیل شد. مرگ آهوها ناشی از یک مشکل فرهنگی عام است. رشد نامتعارف توریستها و افزایش مصرف پلاستیک، بیماریهای مخصوص دام، بی آبی و... از دلایل مرگ آهوان جزیره هرمز است. من در طول 5 سال اقامت خود در این جزیره مشارکت زیادی در کارهای فرهنگی برای آگاه کردن مردم و مسئولان انجام دادم اما نتیجه زیادی نگرفتیم، چون این اقدامات باید در سطح کلان باشد. چنین مرگی یک نشانه است از مرگی فراگیر که محیط زیست ایران را تهدید میکند و هر روز اخباری فاجعهآمیز از آن میشنویم. تنها راهحل این معضل، فرهنگسازی در سطوح پایه است اما متاسفانه کودکان ما هیچ آموزشی در این زمینه نمیبینند.
دیدگاه تان را بنویسید