نشست تخصصی «سازمان تئاتر آری یا نه؟» مطرح شد:
هنر در قوانین ایران همیشه در سایه بوده است
به گزارش روابط عمومی خانه تئاتر، در دومین نشست تخصصی با موضوع «سازمان تئاتر آری یا نه؟»، محمود عزیزی، مجید سرسنگی و هوشنگ توکلی به بررسی تشکیل سازمان تئاتری پرداختند.
مسعود دلخواه، رئیس هیات مدیره کانون کارگردانان تئاتر موضوع نشست را با پرسش در خصوص تعریف سازمان تئاتر آغاز کرد و تفاوتهای ساختاری چنین سازمانی با مرکز هنرهای نمایشی را از کارشناسان این نشست جویا شد.
او افزود: قبل از هر چیز باید علت نیاز به ایجاد چنین تشکیلاتی را بدانیم. اگر این تشکیلات قرار است برای یافتن جایگاه قانونی و حمایت اجتماعی تشکیل شود در این صورت باید سازمانی هنری تشکیل شود که همه هنرهای تئاتر، تجسمی و موسیقی در دل جای گیرد تا بتواند به هنرمندان در چارچوب قانونی که وضع خواهد شد، بهعنوان کارگران فصلی و تامین جایگاه مشخص شغلی کمک نماید.
مجید سرسنگی، معاون فرهنگی دانشگاه تهران نیز سازمان تئاتری را همچون سازمان سینمایی دانست که ریشه شکلگیری آن مربوط به دوران دکتر منتظری مدیر سابق هنرهای نمایشی در دههی شصت است. وی تفاوت عمدهی سازمان تئاتر و اداره کل هنرهای نمایشی را در سه مقوله توجه بیشتر به سازمان تئاتر در تعامل با مقامهای بالاتر، سطح اختیارات و بودجه بیشتر دانست.
هوشنگ توکلی، مدیر سابق اداره تئاتر نیز سازمان تئاتر را بالاترین مرجع تصمیمگیری خواند که مستقیما با رئیس جمهور در ارتباط خواهد بود و به همین دلیل قدرت اجرایی بالایی خواهد داشت و تنها از یک نفر دستور خواهد گرفت. وی انگیزه تشکیل چنین سازمانی را داشتن قدرت بیشتر دانست.
در ادامه محمود عزیزی در خصوص لزوم تشکیل سازمان هنری گفت: ابتدا باید بدانیم مشاغل هنری در قوانین جایگاهی دارند یا نه؟
او افزود: نه در دورهی پیش از انقلاب و نه پس از آن هنر تعریف و حامی قانونی ندارد. بنابراین برای فارغ التحصیلان هنر هم تامین شغلی وجود ندارد. هنر از نظر قوانین همیشه در سایه بوده است. این کارگردان تئاتر بر لزوم پذیرش دولت نسبت به جایگاه حقوقی هنرمندان تاکید کرد و افزود: اگر شغل ما در چارچوب قانون تعریف شود ما نیازی به سازمان نداریم. یافتن جایگاه حقوقی به لحاظ مدارج دولتی اشتباه است ما باید جایگاهمان را بهعنوان شهروندان فعال و حرفهمان را بهعنوان یک شغل به اثبات برسانیم. اگر شغل ما دیده شود، ما نیازی به سازمان نخواهیم داشت. وقتی دولت بپذیرد که ما به عنوان کارگران فصلی در چرخش اقتصادی نقش داریم باید هزینه آن را نیز بپردازد. در این صورت با تغییر وزیر و وکیل جایگاه ما متزلزل نخواهد شد.
توکلی نیز با اشاره به روند تاریخی تشکیل اداره تئاتر، گفت: تئاتر پس از انقلاب از یک نظم به سمت بینظمی حرکت کرد و تداوم یافت. دهه شصت تاریکترین دههی تئاتر بود. آنچه که واضح است در چارچوب یک نظام تجربی نمیتوان یک سازمان تئاتر را تشکیل داد.
سپس مجید سرسنگی با اشاره به ضعف مدیریت در تئاتر ایران گفت: متاسفانه اغلب مدیران تئاتری ما دانش مدیریتی ندارند. کتاب، مقاله و یا پژوهش علمی در خصوص مدیریت تئاتر وجود ندارد و از طرفی نیز از تجربیات جهانی نیز استفاده نمیشود. این ضعف موجب ایجاد آسیب بر پیکره تئاتر شده است.
وی همچنین عدم همسویی جامعه تئاتر را ضعف دیگر تئار دانست و افزود: زبان مشترک بین هنرمندان و مدیران تئاتر وجود ندارد. اگر دیوار بیاعتمادی بین هنرمندان و مدیران از بین نرود ما طرح و چشماندازی برای آینده نخواهیم داشت.
مدیر سابق خانه هنرمندان افزود: قبل از هر اقدامی باید یک طرح واقعبینانه برای تئاتر تدوین شود و سپس به کوچک و یا بزرگ کردن ساختار آن پرداخت. تا زمانی که طرح مشخصی وجود نداشته باشد هیچ تغییر مثبتی در تئاتر ایجاد نخواهد شد.
این استاد دانشگاه همچنین راه استفاده از ظرفیتهای مرکز هنرهای نمایشی را استفاده از ظرفیتهای قانونی، سیاستگذاری به جای برنامه محوری و توجه به تئاتر شهرستان عنوان کرد. ایرج راد، رئیس هیات مدیره خانه تئاتر نیز در ادامه نشست در خصوص چگونگی ایجاد جایگاه تئاتر بهعنوان یک شغل و نیز نحوه تدوین آیین نامههای امنیت شغلی هنر برای حضار توضیح داد و اعلام کرد که در این آییننامهها، حقوق ایام بیکاری هنرمندان و نظام جامع صنفی تعریف شده است. وی افزود: تنها زمانی میتوانیم در مورد چشمانداز سخن بگوییم که از نظر قانونی هنر را به رسمیت بشناسند، نظام صنفی هنر را بپذیرند و هنرمند امنیت شغلی داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید