نگاهی به سه نمایشگاه از سه بانوی نقاش در گالری های تهران
دغدغه نمایش موقعیت انسان- هنرمند
پریسا رحمانی آثار خود را روایت هایی زنانه معرفی می کند که در فضای بین واقعیت و رویا پردازی شکل میگیرند.به عبارت دیگر واقعیتی که با تخیل ذهنی او در میآمیزد و به رویا تبدیل میشود
بهروز فائقیان
بیان موقعیت می تواند دغدغهای همیشگی در تولیدات بصری هنرمندان عرصه تجسمی تلقی شود. فارغ از اینکه هنرمند تصویرساز در کدام سطح از لایه های شکلی و معنایی اثرش به موقعیتی انسانی اشاره می کند، بخشی از آفرینشهای بصری او گویی تفسیر آن لحظه و زمانی است که وضعیت هنرمند را می سازد. اما گاه پیش میآید که هنرمند اساساً آنچه موقعیت اکنون او را شکل می دهد مبنای آفرینش هنری و محتوایی قرار میدهد که قرار است با مخاطب سخن بگوید. نمایشگاه های تجسمی این روزها در گالری های تهران هم خالی از چنین آثاری نیست؛ هر چند این بیان موقعیت ها از سوی هنرمند در انواع و اشکال متفاوتی
بروز می یابد.
فضای بینابینی واقعیت و خیال
پریسا رحمانی در مجموعه ای که با عنوان «رفتن از جایی که نبود» در نگارخانه نگر به نمایش گذاشته، یکی از نمودهای بیان موقعیت هنرمند را بروز داده است.
موقعیت در اینجا مفهومی ذهنی است که اگرچه در عنوان نمایشگاه اشاره به مکان دارد، اما در حقیقت بیش از هر چیز بر وضعیت عاطفی هنرمند دلالت دارد. هنرمند علیرغم ترسیم مکان هایی که به وضوح ماهیتی فیزیکی را نمایش می دهند، اما تا آن اندازه از قراردادهای واقع نمایانه فاصله گرفته اند که موقعیتها را به اموری عاطفی پیوند دادهاند. هنرمند آثار خود را روایت هایی زنانه معرفی می کند که در فضای بین واقعیت و رویا پردازی شکل میگیرند.به عبارت دیگر واقعیتی که با تخیل ذهنی او در میآمیزد و به رویا تبدیل میشود. اما هنرمند قصد دارد چگونه موقعیتی را با مخاطب خود در میان بگذارد؟ تصاویر او از زنهایی می گویند که در فضاهای شهری و خانه ها یا محیط پیرامون به فراموشی سپرده شده و به خاطره تبدیل گشته اند؛ هرچند این بودن میتواند به صورت خیالی موقت، رویای گذرا یا خاطرهای فراموش شده باشد.
تعلیق موقعیتهای انسانی
زهرا امیریگانه در نمایشگاهی با عنوان «گذشته نگذشته» در گالری شماره دو شیرین هم در مضمون و هم درشیوه بیان موقعیت های مکانی را با وضوح بیشتری به میان می کشد. شاید اشاره به تنها یکی از نقاشی های این مجموعه کافی باشد تا تمرکز هنرمند بر نشانه گذاری موقعیتی انسانی را به وضوح دریابیم. این اثر مردی را به تصویر می کشد که بر لبه ساختمانی تا نیمه فرورفته در آب و در وضعیتی شکننده ایستاده و هر لحظه بیم سقوطش می رود. هنرمند در این مجموعه میل دارد موقعیت ها را تا مقیاسی بینهایت تعمیم دهد. هنرمند خود در توصیف این موقعیت ها می نویسد: «اصرار بر شهر همان هیجان رسیدن به جهان-شهرهاست؛ تجربهای مدرن و اعتمادی که به گذشته نیست اما برای به بار نشستن آن تصویر لازم است. از این گذر لزوم زیستن در متروکههای تصویری به نوعی واکاوی پشتسر است؛ تجربهای دیداری که حالا مثل هر مطالعه تاریخی نیازمند ارجاع درون متنی است. اینجا، فضای شهری منقبض شده عطف به جغرافیایی ست که آب ، نقش زمین-محور دارد و منعکس کننده تصویری است که از خودانگارهی شهر. هر کدام از سازههای معماری در پس ساختار محزون خود اصرار بر نگاه مخاطب از درون به بیرون دارد. سعی در نگاه داشتن این تاریخچه این سازههای عینی استقرار آشنای مکان را بر هم میزند و آشنا زدایی به داوری بر گذشتهای اصرار دارد که هنوز هست».
جهان فروبسته در حال گذار
نمایشگاه سعیده سعیدی در گالری سایه عنوان « گذار» را برای نمایش موقعیتی ذهنی برگزیده است. گذار به عنوان یک ماهیت و مفهوم بینابینی دلالتی آشکار بر یک وضعیت انسانی را یادآوری می کند. در آثار او اما کمتر از عاملیت انسان اثری می بینیم و در مقابل این فضا و اتمسفر حاکم بر نقاشی ها است که موقعیت ها را می سازد. انسان در اینجا یا نظاره گر موقعیت ها است و یا سرگرم آن ها. در اینجا وضعیت مورد نظر با نوعی تشتت و آشفتگی همراه است و هنرمند این آشقتگی را هم از طریق شیوه رنگ گذاری ها و هم در هارمونی رنگی آثارش بازتاب می دهد. هنرمند نه تنها در عنوان نمایشگاه بلکه در متزلزل نشاندادن این موقعیت نیز بر گذرا بودنی اشاره دارد که البته آنچه در پی آن خواهد آمد تماماً نامعلوم و ناپیدا است. جهانی که هنرمند در این مجموعه به تصویر می کشد جهانی فروبسته است که در کادرهای محدود نقاشیهای او بیش از پیش محصور شده و موقعیتی دشوار و پرتلاطم را به بیننده می نمایاند.
دیدگاه تان را بنویسید