بررسی کتاب سلفژ موسیقی ایرانی نگارش نستوه رمضانی
سلفژ مدهای ایرانی
در این کتاب مدهای موسیقی ایرانی در قالب تتراکورد (دانگ) معرفیشدهاند که به نظر میرسد بر اساس تئوریهای جدیدی که در موجود موسیقی ایرانی نوشتهشده، این تصمیم گرفتهشده است. درحالیکه در سلفژ مدهای ایرانی بعضاً نیاز به پنتاکورد(پنج نت) یا بیشتر است تا بتوان مد را بهراحتی تثبیت کرد کتاب «سلفژ موسیقی ایرانی» نوشته نستوه رمضانی را میتوان دومین کتاب درزمینه سلفژ مدهای موسیقی ایرانی دانست که در سال ۱۳۹۵ توسط نشر سوره مهر منتشر شد. این کتاب جنبههای مثبت زیادی با خود به همراه دارد که کمک میکند تا روند فراگیری منظمتر و سهلتر انجام شود
امیر اسلامی، موزیسین و مدرس
لزوم فراگیری فن «سلفژ» (خواندن نام نتها و فرکانس دقیق اصوات) و یا بهعبارتی دقیقتر هنر سلفژ در سالهای اخیر در ایران بیشازپیش بین هنرجویان، دانشآموزان و دانشجویان موسیقی بهوضوح احساس میشود. مدرسین خوب و شیوهمند در این حوزه، همچنین اجبار ورودیهای مدارس و دانشکدههای موسیقی در گذراندن آزمون ورودی سلفژ مهمترین عوامل گرایش بیشتر هنرجویان موسیقی به سمت فراگیری سلفژ بوده است.
در این میان چند سالی است که بحث سلفژ مدهای موسیقی ایرانی در برنامه آموزش دانشگاهی و حتی آزمونهای ورودی دانشگاهها گنجاندهشده است و مدرسین این مبحث با اتکا به جزوات شخصی تدریس میکنند.
کتاب «سرایش» نوشته حسین مهرانی در ۳ جلد، انتشارات ماهور، نیز با اختصاص یک جلد به سلفژ دانگهای موسیقی ایرانی نیز جزو پیشروان آموزش سلفژ ایرانی بوده است.
کتاب «سلفژ موسیقی ایرانی» نوشته نستوه رمضانی را میتوان دومین کتاب درزمینه سلفژ مدهای موسیقی ایرانی دانست که در سال ۱۳۹۵ توسط نشر سوره مهر منتشر شد.
نستوه رمضانی نوازندگی تار و سهتار و عود را نزد اساتیدی چون علی بدخشان، بهروز همتی، هوشنگ ظریف، محمدرضا ابراهیمی، شهرام میرجلالی، حسین مهرانی و ایرج دشتی زاده و همچنین تئوری موسیقی، سلفژ و دروس آهنگسازی را نزد امیر اسلامی گذرانده است.
او دارای تحصیلات کارشناسی ارشد موسیقی از دانشگاه هنر تهران است که سابقه همنوازی در آلبومهای طلوع غم، واژههای نمدار، زمزمه دوست، چشم خیال و همچنین اجرای کنسرت به همراه ارکستر شهر تهران، ارکستر جاویدان کرج، گروه همآوا، گروه نیما، گروه قاصدک، گروه خورشید در داخل و خارج از کشور را در کارنامه هنری خود دارد و در حال حاضر نیز درزمینه تدریس تار و سلفژ موسیقی ایرانی فعال است.
کتاب سلفژ موسیقی ایرانی جنبههای مثبت زیادی دارد و کمک میکند تا روند فراگیری منظمتر و سهلتر انجام شود.
از جمله آنکه آموزش سلفژ مدهای موسیقی ایرانی مبتنی بر گام نیست و ابتدا سلفژ هر مد در یکدانگ آموزش دادهشده و سپس بهمرور دانگهای دیگر اضافهشده است. همچنین ابتدا فواصل متصل، سپس فواصل منفصل و آلترهها (نتهای متغیر) اضافهشدهاند. مضاف بر آن از الگوهای ردیف موسیقی و ملودیهای شاخص موسیقی ایرانی بهره برده است. در ضمن الگوهای ریتم از بسیار آسان تا سخت پیش برده شدهاند و کلیه دروس و ملودیها در یک وسعت صوتی متوسط قابل سرایش برای کلیه افراد با هر نوع رجیستر صوتی طراحیشده و دروس گامبهگام طراحیشده و منطق طراحی دروس کمک میکند تا هنرجو بهآرامی پیشرفت کند تا به توان سلفژ ملودیهای پیچیده برسد.
از دیگر مزایای این کتاب آن است که کتاب شامل تمرینهای کافی و لازم می باشد و در پایان هر بخش، صفحهای برای نوشتن تمرینات اضافه توسط هنرجو تعبیهشده است.
اما در کنار تمام نقاط قوت یاد شده، مواردی نیز در کتاب به چشم میخورند که به نظر میرسد تأمل بیشتری طلب میکرده است.
در این کتاب مدهای موسیقی ایرانی در قالب تتراکورد (دانگ) معرفیشدهاند که به نظر میرسد بر اساس تئوریهای جدیدی که در موجود موسیقی ایرانی نوشتهشده، این تصمیم گرفتهشده است. درحالیکه در سلفژ مدهای ایرانی بعضاً نیاز به پنتاکورد(پنج نت) یا بیشتر دارد تا بتوان مد را بهراحتی تثبیت کرد.
در همین راستا و بنا بر همین ضرورت، مؤلف در کنار هر تتراکورد، گاهی یک نت مکمل اضافه کرده است، ولی شیوه دقیقتر به نظر این است که بهصورت پنتاکورد معرفی شوند.
دیگر آنکه هیچیک از ملودیهای دو فصل ابتدایی کتاب، دارای تمپو، دینامیک، آرتیکولاسیون و خطوط اتصال نیستند. همچنین از فصل سوم که سعی بر تکمیل کردن ملودیها داشته، به نظر میرسد که استفاده از علائم دینامیک مورد اغماض قرارگرفته و تنوع میزاننماها در مترهای ساده و ترکیبی کم است و فقط از میزاننماهای محدودی استفادهشده است.
در ضمن از مترهای پیچیده (لنگ) که بیشتر در موسیقی ایرانی دیده میشوند، خیلی بهندرت (در حد چند ملودی) استفادهشده است. علاوه بر این مدهای ایرانی فقط با یک تُن مرکزی معرفیشدهاند. مثلاً فقط سور سل، درصورتیکه نیاز است تا هنرجو سرایش مدهای ایرانی را از تنهای مرکزی متفاوتی بیاموزد. همچنین از برخی از واژهها استفاده مناسب نشده است.
مثلاً در عنوان هر بخش بهجای استفاده از واژه دستگاه، بهتر بود که نوشته میشد مقام یا مد شور، سهگاه و... چراکه اینگونه استفاده از واژه دستگاه در مقایسه با تعریف دستگاه در موسیقی ایرانی منافات دارد. همچنین عنوان کتاب (سلفژ موسیقی ایرانی) واژه مناسبی برای کتاب به نظر نمیرسد و بهتر بود که سلفژ مدهای ایرانی یا شبیه به این عنوان برگزیده میشد.
برای آشنایی بیشتر هنرجویان با فواصل، بهتر بود برای هر فاصله بالارونده و پائین رونده، مثالی از یک ملودی معروف در موسیقی ایرانی آورده میشد. مثلاً چهارم درست به بالا بهمانند شروع تصنیف مرغ سحر و... یا بهتر میبود اگر بخش راست پنجگاه و آوازهای پنجگانه نیز در این کتاب اضافه میشدند.
با تمام نکاتی که ذکر شد، تلاش مؤلف برای این کتاب بسیار قابلاحترام و قدردانی است. چراکه قطعاً وقت بسیاری صرف شده تا کتابی با این حجم (حدوداً ۳۰۰ صفحه) و با مطالب و درسهایی که همگی شخصاً توسط مؤلف طراحیشدهاند، به بازار موسیقی ارائه شود.
دیدگاه تان را بنویسید