پرده نقرهای سینما و رواندرمانی
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
همه افراد ممکن است یکبار هم که شده برای تماشای فیلمی از پیش تعیینشده که با هدفی خاص آن را انتخاب کردهاند به سینما رفته باشند و پس از تماشای آن اندر احوالات خویش با احساسات و هیجانات متناقضی روبرو شده باشند. درحقیقت هنگامیکه فردی فیلمی را موشکافانه و با مقصودی خاص تماشا میکند، فعل و انفعالاتی درون سازمان روانی او رخ میدهد؛ جریاناتی از بخشهای نیمههوشیار و درون روان فرد به جوشوخروش میافتد که درنهایت در ضمیر هوشیاری و حالت آگاهی فرد به صورت هیجانهای مختلفی ازجمله خشم، غم، شادی، خنده، گریه و حالتهای تعلیق و سردرگمی نمود پیدا میکند. ازاینرو براساس تحقیقات و پژوهشهای انجام شده روانشناسان معتقدند روانشناسی به عنوان یک علم پیوند عمیقی با سینما دارد، بهطوریکه بسیاری از سینماگران در انتقال احساسات و عواطف شخصیتهای نمایش به تماشاگران و همچنین تاثیرگذارتر بودن کاراکترها بر اذهان مخاطبان از مسائل روانشناسانه بهره میبرند. به همین ترتیب روانشناسان، هنر و سینما را به عنوان شاخهای تاثیرگذار در علم روانشناسی میدانند که بطور مستقیم و غیرمستقیم میتواند ذهنیت درون-روانی انسانها را در قالب تصاویر به معرض نمایش بگذارد.
روانشناسان بر این باورند که مخاطبان به هنگام تماشای یک فیلم ساعاتی هرچند کوتاه میتوانند از زندگی و دنیای واقعی خویش رها شوند و با شخصیتها و قهرمانهای داستان به همزادپنداری بپردازند و به این ترتیب با دنیای خیالی خویش ارتباط برقرار کنند. بر همین اساس است که هر کدام از افراد به هنگام اتمام یک فیلم مشترک، حالات و احساسات متفاوتی را تجربه میکنند، زیرا اشخاص مختلف با توجه به دنیای درونی خویش برداشتهای متفاوتی را از آن نمایش کسب میکنند و بالطبع احساسات و هیجانات متنوعی نیز در ذهن و روان آنان بیدار میشود. به همین دلیل است که افراد به فراخور شرایط و خصایص متفاوتی که دارند و همچنین با توجه به شدت آسیبهای روانشناختی که در خلال جریان زندگی تجربه کردهاند، از نقطهنظرهای کاملا متفاوتی به تجزیه و تحلیل فیلم میپردازند تا با تاثیرپذیری از آن، نیازها، عواطف و روان آسیبدیده خویش را ترمیم کنند.
با توجه به این نکته که روانشناسی و هنر ارتباط بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند، تماشای فیلم یا «فیلم درمانی» یکی از شیوههای مرسوم درمان مراجعان در سراسر جهان محسوب میشود که متخصصان به اکثر افراد جامعه بهویژه درمانجویان توصیه میکنند از این روش درمانی برای تسریع روند بهبودی بهره بگیرند. با استفاده از «فیلم درمانی» که نیازمند دقت زیاد است، درمانجو با الگوهای حسی، فکری و رفتاری شخصیتهای نمایش همزادپنداری میکند؛ و با الهام گرفتن و الگوگیری از عواطف، هیجانات، گرایشها و نیازهای کاراکترهای داستان به برطرف شدن مشکلات خویش امیدوار میشود و به این نتیجه میرسد با اندکی تامل و درنگ در مواجهه با موقعیتهای حساس و بحرانی میتواند تصمیمات درستی را در هر مرحله از زندگی اتخاذ کند. درواقع افراد از طریق برانگیختن حس همزادپنداری به این نکته پی میبرند که مشکلات آنها به قدری که تصور میکردند هم بغرنج و لاینحل نیست. بدین ترتیب در راستای مطالب مطرح شده میتوان گفت درست است که دیدن فیلم از یکسو در زمینه خودشناسی فرد نقش بسیار حائز اهمیتی ایفا میکند و به عنوان یک درمان حمایتی اثرگذار و مطلوب نیز در کنار مداخلات روانشناختی مورد استفاده قرار میگیرد، اما از سویی دیگر نباید این نکته فراموش شود که «فیلمدرمانی» به معنای تماشای هر نوع فیلمی که از صفحه جعبه جادویی تلویزیون پخش میشود نیست. درواقع فیلمهایی میتواند به بهبود و پیشرفت روند درمانی درمانجویان کمک کند که زیر نظر یک متخصص روانشناس و براساس مشکل منحصربهفرد تجویز شده باشد. البته به عنوان سخن آخر تاکید میشود که درمانجویان نمیتوانند فقط و فقط از تماشای فیلمها به عنوان یک ابزار درمانی برای حل مسائل و آسیبهای روانشناختی خویش بهره ببرند، زیرا «فیلمدرمانی» زمانی میتواند به عنوان یک تکنیک اثربخش رواندرمانی تلقی شود که با جلسات روانشناسی و مشاوره همراه باشد، در اینصورت است که تاثیرات مثبت و شگرفی بر روان فرد میگذارد و فرد میتواند با دریافت کیفیت بالایی از درمان برای کسب آرامش از دست رفته خویش تلاش کند.
دیدگاه تان را بنویسید