نوشآباد و شهر زیرزمینی پر رمز و راز «اویی»
آرزو احمدزاده ، راهنمای طبیعتگردی
اهل سفر که باشید هیچ بهانهای شما را خانهنشین نمیکند. پنجشنبه بعد از شنیدن خبر فوت یکی از اقوام جهت عرض تسلیت راهی قم شدیم و شب را در حوالی این شهر ماندیم. نزدیک کاشانیم و خالی از لطف نیست بعد از سالها دوباره سری به کاشان بزنیم. صبح جمعه راهی کاشان شدیم. تابلو کاشان را که میبینم بیاختیار به یاد سهراب سپهری میافتم. اهل کاشانام، روزگارم بد نیست، تکه نانی دارم، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی ... آنقدر تاثیر شعرهای سهراب روی من خوب است که گمان میکنم تمام اهالی کاشان نقاش و اهل شعر هستند. شاید واقعا هستند، نمیدانم. کاشان را نه فقط به خاطر سهراب بلکه بخاطر تمدن و پیشینه تاریخیاش دوست دارم. به سمت آران و بیدگل حرکت کردیم و جادهای مستقیم که به سمت نوشآباد میرفت. نمیدانم چرا هر بار که به مکانهای تاریخی قدم میگذارم اضطرابی شیرین تمام وجودم را فرامیگیرد. تابلوها به سمت شهر زیرزمینی نوشآباد یا بهتر است بگویم شهر زیرزمینی «اویی» راهنماییمان میکنند. اویی دو ورودی دارد. ورودی شماره دو، شهر بزرگتر اویی ست و ورودی شماره یک که با فاصلهای 10 دقیقهای از ورودی دو است، کمی کوچکتر و در حال تکمیل، بازسازی و مرمت است. از پلهها پایین رفتیم و وارد آبانبار شدیم. راهنمای گردشگردی در مورد آب انبار و سازه آن توضیحاتی داد و وارد شهر زیرزمینی شدیم. کشف این شهر زیرزمینی در سال ۱۳۸۵ به صورت اتفاقی و توسط فردی که قصد حفر چاه در منزل خود را داشته صورت گرفته و برای ورود به آن، به دلیل پیدا نشدن ورودی اصلی، از آبانبار که مجاور این شهر زیرزمینی است استفاده میشود.
این مجموعه قدمتی ۱۵۰۰ ساله دارد و بنای آن به دوره ساسانیان (صدر اسلام) تا دوره صفوی بازمیگردد. درواقع این شهر زیرزمینی ساختارهای متراکم، پیچیده و گستردهای چون دالانهای باریک تودرتو و اتاقهایی با ابعاد کوچک دارد. مجموعه اویی در زیر بافت قدیم شهر نوشآباد قرار دارد. وسعت این شهر به دلیل ارتباط میان محلات و حفاظت از جان و مال مردم در مواقع ناامنی زیاد بوده و در دو سطح افقی و عمودی گسترش یافته است. این معماری در شهرنوشآباد با واژه «اویی» نامیده میشود. غیر از ورودی اصلی ارتفاع تمام قسمتهای اویی به قد طبیعی یک انسان و بین ۱۷۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر است. بر سطح دیوارها و در فواصل اندک، جای پیهسوز به چشم میخورد. در بعضی قسمتها نیز درون دیوار، سکوهای کوتاهی جهت نشستن ایجاد شده است که در بعضی اتاقها تبدیل به تاقچه جهت قراردادن اشیا میشود. راهنمای شهر زیرزمینی که توضیح میداد گویی قصه تعریف میکرد. چشمانم را بستم و داستانش را در ذهنم تجسم کردم. سربازی که در جلو جمعیت راه میرفت و یک به یک چراغهای پیهسوز روی دیوارها را روشن میکرد؛ جمعیتی که پشت سرباز در آن دالانهای تنگ و باریک در حرکت بودند و سربازی که در انتهای صف چراغها را خاموش میکرد تا مسیر حرکت قابل شناسایی نباشد. شهر اویی سازه عجیبی دارد. حالا چرا اویی؟ اویی آوایی است که قدیمترها برای صدا زدن کسی که نامش را نمیدانستند استفاده میشد. در شهر زیرزمینی هم از هر دالانی که گذر میکردند از واژه اویی برای آگاهی سرباز از اینکه آشنا هستند استفاده میکردند. چیزی شبیه به اسم رمز. یکی دیگر از رمز و رازهای شهر زیرزمینی، روش تهویه هوای شهر است که از طریق کانالهایی است که در طبقه اول و دارای منافذی رو به سطح زمین ایجاد شده است. چاههای مرتبط طبقات نیز علاوه بر عملکرد عبور و مرور، باعث جریان یافتن هوا در طبقات پایین میشده است. از اویی بیرون آمدیم و من هنوز ذهنم درگیر دانش معمار آنجاست.
دیدگاه تان را بنویسید