گذری بر نمایشگاه بهنام جلالی جعفری با عنوان «پنجگاه»
نقاشی با ضرباهنگ شکل و رنگ
بهروز فائقیان
مجموعه اخیر بهنام جلالی جعفری که با عنوان «پنجگاه» در گالری هفت ثمر به نمایش درآمده، آشکارا واجد خصلتهای هنر «اکسپریمنتال» و تجربهگراست. تجربه هدفمند او در دنبالکردن ایدهای متمرکز در حوزه انتزاع بصری، تا اندازه زیادی به تهی شدن مجموعه او از شواهد ارجاعدهنده منجر شده اما در غیبت این نشانیها و شواهد، آثار او از چه میگویند؟
هنرمند در این مجموعه بر ضرباهنگی متمرکز است که بجز جستجوی ترکیببندیهایش در مسیر آشناییزدایی از شکلها آن را به کار میگیرد. اساسا ترکیببندیهای او در این مجموعه هیچ وقت به «شکل نهایی» یا «شکل قطعی» منجر نمیشود؛ یا در «تعادل» ایستا و غیرقابل تغییر ظاهر نمیشود. از این جهت مجموعه او از نوعی کارکرد حرکتی برخوردارند و با وجود ناممکن بودن اعمال حرکت فیزیکال در ترکیبها، نوعی از «سینتتیک» ذهنی را در خود میپروراند.
ارزشهای جهانشناختی این مجموعه در رنگ و شکل خلاصه میشود و به طور کلی در این مجموعه تنها با شکلهای آزاد و سیال سر و کار داریم. رنگها نیز آشنازدایی شده و کارکرد ذهنی پیدا کردهاند. همین طور رنگ و فرم علاوه بر جلوههای مجرد هر یک، با توجه به معانی و مفاهیم آنها به کار رفته است. در این رویکرد رنگها و فرمها بدون آنکه موضوع یا شیء را به نمایش درآورند، حالات عاطفی خاصی را برای بیننده ایجاد میکنند. عناصر تصویر شده در این مجموعه هم از جهانی نامعلوم و ذهنی ناشی شده که در بستر پرورش یک ایده مبتنی بر تراوشات ذهنی هنرمند شکل گرفته است.
آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه از حیث شکل و ساختار به موسیقی پهلو میزند. این نقاشیها که خالی از هرگونه عنصر آشنا و تداعیگر شکل گرفته، ساختار اصلی خود را بر اساس ضرباهنگ و فراز و فرودهایی پیدا میکند که دستاندرکار ایجاد فضایی ذهنی و انتزاعی است و تلاش دارد همزمان هیجانات و عواطف مخاطب را نیز با خود درگیر کند. درگیری عواطف بیننده این آثار از طریق شدت و ضعفهای ضرباهنگ و تغییر جهتهای هیجانی عناصر حاصل میشود. در لابلای سکوتهایی سیاه که گاهی نقش پسزمینه را هم ایفا و خودنمایی میکنند و در بعضی آثار هم نقش سکوت آن چنان عمده میشود که عملاً سطح وسیعی از اثر و وجه غالب آن را شکل میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید