طبیعت مشهد زیباست (بخش پایانی)
عبور از آبشارهای هشتگانه قرهسو در دل کوههای خراسان
آرزو احمدزاده ، راهنمای طبیعتگردی
تا آنجای سفر پیش رفتیم که از کاخ خورشید در کلات نادری بازدید کردیم و از تونل دستکند نادری رد شدیم و به سمت قرهسو که در فاصلهای نه چندان دور از کاخ خورشید قرار داشت حرکت کردیم. حال فلسفه نامگذاری این آبشارها با نام ترکی "قره سو" چیست؟ " قره" در زبان ترکی به معنای سیاه و "سو" به معنای آب است. و از آنجایی که کف رودخانهای که از این آبشار جاری میشود، را سنگهای سیاه پوشانده و وقتی آب روی آنها حرکت میکند، مسیر رودخانه سیاه دیده میشود آنرا رودخانه سیاه و یا همان " قره سو" نامیدهاند. بالاخره به روستای قرهسو رسیدیم و ماشین را در پارکینگی که برای پارک خودروهای گردشگران در نظر گرفته شده بود پارک کردیم و به سمت آبشار حرکت کردیم. در مسیر روستا زنان روستایی با گذاشتن میز کوچکی در جلوی خانه خود و عرضه محصولات روستا در تلاش برای کسب درآمد برای خانواده خود بودند و برخی از مردان روستا نیز به کافه داری مشغول بودند.
همیشه خرید از بازارچههای محلی را دوست دارم چرا که به اقتصاد جامعه مقصد کمکی میکنم، هرچند کوچک. چند محصول را نشان کردم تا موقع برگشت بخرم و تنها چیزی که در همین ابتدا خریدیم نان محلیای بود که یکی از زنان خوش ذوق روستایی مشغول طبخ آن بود. عطر نان تازه روستا آدم را مست میکند. تکه تکه از نان میخوردیم و به سمت آبشار حرکت میکردیم.
قرهسو بدلیل دارا بودن آب و هوای ییلاقی و طبیعت زیبا و همچنین وجود آبشارهای بلند با درههای تنگ و پیچ در پیچ با دیواره هایی بلند و سر به فلک کشیده، باعث شده تا توجه گردشگران زیادی را به سوی خود جلب کند. آب رودخانه خنک بود و دلچسب. از دو سه آبشار اولی که کوتاه بود به راحتی رد شدیم اما هر چه جلوتر میرفتیم آبشارها بلندتر و آب رودخانه خروشانتر میشد، اما نردبانهای فلزی که در کنار آبشارها تعبیه شده بود رفت و آمد را کمی آسانتر میکرد، و پاشیدن قطرات آب به صورتمان عبور از آبشار را لذت بخشتر مینمود. آخرین آبشار که هشتمین آبشار قره سو بود از همه بلند تر و نردبانش هم به مراتب از بقیه بلند تر بود. عبور از نردبان دو تیکه و لغزان گرچه هیجانانگیز بود اما کمی ترس هم چاشنی عبورمان از آبشار آخر شده بود. بالاخره آبشارهای هشت گانه قره سو تمام شد و در بالا دست، به دشتی پر از درختهای ارس رسیدیم. یک ساعتی در زیر خنکای سایه یکی از ارسها کمی استراحت کردیم تا نفسی تازه کنیم بعد از عبور از آبشارها در راه بازگشت بالاخره به سلامت به روستا رسیدیم. در یکی از کافهها نشستیم و چای خوردیم.
به گفته مرد کافهچی، رودخانهای که از آبشارهای قره سو سرچشمه میگیرد به مصرف باغات و آب شرب اهالی در پایین دست میرسد اما نکته جالبتر در مورد پیشینه آن است. در زمان حکومت نادرشاه افشار، نامطلوب بودن آب کلات نادری مشهد و وجود املاح بسیار بالا و گچ زیاد آب، نادرشاه را بر آن داشت تا با استفاده از توان مهندسان خود، آب شیرین آبشار قره سو را که حدود ۶ کیلومتر با شهر کلات فاصله داشت، به عمارت خورشید انتقال دهد. این امر موجب شد تا کانالی در مسیر آب حفر و از تنپوشه های «لوله و اتصالات» سفالی که قطر آنها در حدود ۵۰ سانتیمتر است، استفاده شود و بدین گونه مهندسان، آب قره سو را به داخل دژ کلات هدایت میکردند. در تمام طول مسیر بازگشت به سمت مشهد به ذهن خلاق مهندسان آن زمان فکر میکردم.
دیدگاه تان را بنویسید