نقد آثار حسین آزادی با عنوان «مُچالگی» در گالری اعتماد
در امتداد دگرگونی هنری
علیرضا بخشی استوار
نمایش «مُچالگی» که نام مجموعه آثار جدید حسین آزادی در گالری اعتماد است، در نگاه نخست امتداد آثار نمایش «خالی از خیال» به نظر میآید که در سال 97 در همین گالری به نمایش درآمده بود. آثار او چه به لحاظ شکل و چه به لحاظ متریال (مواد تشکیلدهنده اثر) در وجه نخست تغییری نکرده است، اما با نگاهی جزئینگر میتوان تفاوتهای نامحسوس اما بنیادینی را در این آثار یافت.
در نمایش «خالی از خیال» هنرمند آنگونه که در بیانیه نمایشگاهش آورده بود، ایده خود را بر اساس تغییر ظواهر شهری و از بین رفتن خاطرات گذشته به اثر تبدیل کرده بود. آثاری که در آن متریالهایی مانند ضایعات فلز آهن، سطح سیمانی و ... به چشم میخورد. او از این مواد جهت بازیابی، بازسازی و یا خلق یک نگاه جدید نسبت به گذشته استفاده کرده بود. یعنی با استفاده از متریالی که نقش بسزایی در دگرگونی ظاهر شهر داشتند گذشته خود را احضار و در برابر آن پرسشهایی را مطرح میکرد.
آزادی در آثار آن نمایش تلاش کرده بود، متریالهایی که اساسا صُلب، شکلناپذیر، غیرمنعطف و زمخت هستند را آنگونه که خود میخواهد به بستر خیال ببرد و به واسطه افزودههای ذهنی خویش آنها را از معنای قراردادیاش خارج کند. او با این اقدام نوعی انعطاف در برابر این مواد سخت را پیشنهاد داده بود که درنهایت به انعطاف خود این متریالها هم انجامیده بود.
فیگورهای او در واقع نمودی است از بشری که نابودی اش به واسطه انتخابهای خودشان رقم خورده است. انسانی که با تغییر مسیر زندگی نه تنها این مچالگی و از ریختافتادگی را برای خود رقم زده بلکه آن را به دیگر موجودات و محیط زندگیاش هم منتقل کرده است
هنرمند در پی انکار واقعیت موجود برنیامده بود، بلکه سعی کرده بود تا به واسطه درک آنچه که هست، واقعیت را به میدان خیال خود برده و برداشتی نو را از مواد (که نقش مفهومی پیدا کردهاند) ارائه دهد. به دلیل عدم همخوانی ماده و متریال اثر و عدم انعطاف این مادهها به عنوان یک ماده سخت، ما درنهایت با آثاری مواجه بودیم که از ریخت افتاده بودند و به همین علت زشت به نظر میآمدند.
آزادی در نمایش آثار جدیدش به همان متریالهایی که در آثار گذشته خود استفاده کرده بود، نگاهی دوباره انداخته است. او حالا با زاویه نگاه متفاوتی در پی یافتن تاثیر آن ماده بر زیست انسان شهری برآمده است. انسانی که خالی از خیال بوده و در میان سیمان و آهن زندگی بدون انعطافی را برای خود فراهم آورده، در گذر زمان چه تغییراتی کرده است؟
او در نمایشگاه جدیدش در پی تزریق خیال به این متریال زمخت برنیامده است بلکه به دنبال ترسیم نوعی استحاله است. نوعی انعطافپذیری که واکنشی است ناخودآگاه برای بقا داشتن. او حالا و در آثار این نمایش نه در پی ترسیم تغییر ظواهر شهری و تاثیر آن بر انسان بلکه به روندی معکوس میاندیشد. یعنی چگونگی تاثیر انسان بر تغییر محیط زندگیاش.
انسان منعطف جهت حفظ بقا هرگونه نابودی و دگرگونی تحمیل شده را میپذیرد و همگام با فشار این تغییر بدون هیچ مقاومتی خود را به شکل جدیدی درمیآورد. شکلی که فارغ از هرگونه زیبایی است و تمام قد تصویری است از بروز فکر انسان معاصر که مناسباتش با دنیا از زیبایی خالی شده و فقط رفع نیاز است که رابطه مستقیمی با وجودش پیدا کرده است.
از همین دریچه است که تِم آثار حسین آزادی سرد، زنگزده و در حال پوسیدناند. فیگورهای او ناگزیر در این انعطافپذیری دائمی که جبری فرض شده، شکل از ریخت افتادهای را برای خودشان به وجود آوردند و چون یارای مقاومت در برابر قدرت این جبر فشار آورده نیستند در نهایت زیر بار این مچالگی کج و دگرگون شدهاند. اما فیگورهای او در واقع نمودی است از بشری که نابودیاش به واسطه انتخابهای خودشان رقم خورده است. انسانی که با تغییر مسیر زندگی نه تنها این مچالگی و از ریختافتادگی را برای خود رقم زده بلکه آن را به دیگر موجودات و محیط زندگیاش هم منتقل کرده است. او این از ریختافتادگی را به وضوح پیش چشم ما گشوده است.
به نظر میرسد او انسان امروز را پیش چشم ما قربانی میکند. او به ما وضعیتی که در آن ایستادهایم را گوشزد میکند و از ما میخواهد دوباره در آنچه که داریم رقم میزنیم بازنگری کنیم. او نازیبایی زندگی ما را در قالب فیگورهایی شکیل اما بهم ریخته برای ما دیدنی کرده است.
نگاه هنرمند در استفاده از متریال در هر دو نمایشگاه هوشمندانه است. او متریالی را انتخاب کرده که در بروز شکل جدیدی از زیستن تحت عنوان زندگی مدرن دخیل بوده است. او با این متریال، غایت زیست جدید و تغییر شکل زندگی انسان را برای او تداعی کرده است و او را در برابر این پرسش سهمگین قرار میدهد که با این شکل از زندگی وضعیت آینده انسان چگونه خواهد بود.
آزادی نتیجه زیستن منعطف با تغییر شرایط را خوشایند نمیبیند و با ترسیم فیگورهایی استحاله یافته ما را در بیم آن قرار میدهد که به واقع سرنوشت ما چگونه خواهد بود. انسانی که انگار در هیچ ساحتی به رستگاری نرسیده و در یک دگرگونی ممتد همواره نابودی خود را تسریع بخشیده است. ناگفته نماند این نمایشگاه تا هشتم مهرماه در گالری اعتماد میزبان علاقمندان به هنرهای تجسمی است.
دیدگاه تان را بنویسید