فصل جدید ارکستر فیلارمونیک برلین با رعایت فاصله نوازندگان
بدون اجرایی از آثار مالر، اشتراوس و بروکنر
ارکستر فیلارمونیک برلین ارکستری پرسابقه و شهرت در اجرای موسیقی کلاسیک جهان است آنقدر که این ارکستر 138 ساله، منتهای آمال و آرزوهای هر نوازنده سازهای غربی و رهبران ارکستر بوده و هست. این ارکستر با توجه به قدمت زیاد و کیفیت طراز اول، مدیریت قوی و داشتن رهبران پرآوازهای چون هربرت فون کارایان، کلودیو آبادو درگذشته و والری گرگیف و سیمون راتل در چند سال اخیر و داشتن نظم و انضباط مثالزدنی و برنامهریزی دقیق و مدیریت کارآمد و منحصربهفرد، بهعنوان الگوی سایر ارکسترهای سمفونیک و فیلارمونیک دنیا بهحساب میآید. با شیوع بیماری کووید19و تعطیلی برنامههای کنسرت موسیقی در سراسر دنیا این ارکستر نیز بعد از 5 ماه تعطیلی، از هفته پیش فصل جدیدش را با لحاظ کردن فاصلهگذاری بین نوازندگان و حاضرین در سالن آغاز کرده است. مدیر ارکستر فیلارمونیک برلین، آندرا زیستشمان که از سال 2017 مدیریت این ارکستر را به دست گرفته در مصاحبهای به نقل از خبرگزاری مهر، برنامه فصل پیش رو اینگونه توصیف کرده است:
کنسرت افتتاحیه ارکستر فیلارمونیک برلین ۷ شهریور امسال با اجرای آثاری از برامس و شوئنبرگ به رهبری کریل پترنکو روی صحنه رفته است. بر اساس تصمیم شورای شهر برلین شیوهنامه سختگیرانهای برای امکان برگزاری کنسرتها در نظر گرفته شده است. این محدودیتها عبارتاند از اشغال صندلی تماشاچیان با حداکثر ۲۰ تا ۲۵ درصد ظرفیت سالن، رعایت فاصله جانبی مخاطبان، استفاده از ماسک در تمام مدت حضور، اجراهای بدون آنتراکت، اسکن بلیتها از راه دور، تهویه هوای مضاعف و سایر موارد. از سوی دیگر نوازندگان نیز پس از ۵ ماه دورکاری بالاخره با رعایت فواصل تعیینشده و سایر تمهیدات تمرینات حضوری را از سر گرفتهاند. تعداد قابلتوجهی از برنامهها بهطورکلی حذف شدهاند، مانند برنامه سفر ارکستر به ایالاتمتحده که برای نوامبر سال جاری پیشبینی شده بود. بخش اصلی نگرانی ما آنجاست که با کاهش تعداد برنامهها بدیهی است که عده کثیری از مخاطبانمان را از دست میدهیم و این بدان معناست که با کاهش چشمگیری از درآمد ارکستر مواجه خواهیم شد، بنابراین نگرانیها برای سال آینده جدیتر هم خواهند بود. اذعان میکنم که گرمی یک کنسرت، موجی است که از سوی مخاطبان به صحنه و هنرمندان ارکستر روان شده و الهامبخش احساس آنها در هنگام اجرا میشود. بهتازگی به تماشای یک کنسرت در سالن بولز دعوت شده بودم. این برنامه با ارکستر بزرگ فقط برای ۱۵۰ مخاطب اجرا میشد. واقعاً احساس عجیبی داشتم. نوعی حس سترون بودن درواقع احساس میکردم این ارکستر بزرگ بهصورت خصوصی استخدامشده تا فقط برای شخص من بنوازد. البته شاید بهنوعی معتقد باشید که خود این هم تجربه جالبی میتواند باشد، اما فراموش نکنیم که نقطه تکامل یک اثر یا آفرینش هنری برخورداری حداکثری مردم از آن اثر هنری است. البته ما با چنین شرایطی آشنایی داریم. بهعنوانمثال در ضبط یک سی دی اصلاً شنوندهای وجود ندارد. موسیقی که به این نحو تولید میشود از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است و ضبطهای مطرحی از ارکستر فیلارمونیک برلین وجود دارد اما من بر این باورم که علیرغم همه این اوصاف، لحظات شگفتانگیز اجرای یک اثر موسیقایی تنها در کنار شنوندگان است که به اوج بلوغ خود میرسند. بر اساس شیوهنامههای تدوینشده اکنون حداکثر بین ۶۰تا ۶۵ نوازنده روی صحنه جای میگیرند. به این صورت که بین نوازندگان سازهای زهی یک متر و بین نوازندگان سازهای بادی یک متر و نیم فاصلهگذاری شده است. بنابراین باید قطعاتی مانند پساکالیای آنتون وبرن که به ارکستر کامل و پرتعداد نیاز دارد کنار گذاشته شوند. درواقع تا پایان فصل جاری خبری از اجرای سمفونیهای مالر، بروکنر یا ریچارد اشتراوس به گوش نخواهد رسید. شاید بتوان گفت خوبی ویروس کرونا این است که به ما یاد میدهد با انعطافپذیری بیشتری برنامهریزی کنیم و بیاموزیم که برای تدوین برنامههای کوتاهتر با خروجی و نتیجه مثبت و مناسب تجربهاندوزی کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید