نگاهی به روزنگارهای ندا رضویپور در زیرزمین دستان
خبرهایی که نقاشی شدند
علیرضا بخشی استوار
نمایشگاه «روزنگار 89/1386» به آثار ندا رضویپور میپردازد که در «زیرزمین دستان» به نمایش درآمده است.این آثار که روی صفحات یک تقویم دستی کشیده شده است، مربوط به دوران خاصی از فعالیت هنرمند است که مشابهتی با فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این روزها دارد.
این هنرمند به دلیل بروز مشکلاتی در روند فعالیت هنری خود و پس از تعطیلی آتلیه ژاله به عنوان یک فضای کار گروهی، به انجام چنین فعالیتی دست میزند که نگاه متفاوتی را در عالم هنر دنبال کرده است. کیفیت آثار این هنرمند در نگاه نخست به گونهای است که حس یک نقاش مبتدی و نابلد را در مخاطب برمیانگیزد.اگر از واژه نابلد استفاده نکنیم شاید واژه هنرجو یا تازهکار واژه بهتری باشد. او در روزهای مشخصی از سال، یک تیتر خبری را انتخاب و متناسب با آن تیتر، طرحی را در همان قسمت از تقویم کشیده است.
رضویپور دست به شیوه متفاوتی در بیان کنش ذهنی خود نسبت به دوران معاصرش داشته است. او احساس خود را از دنیای پیرامون به واسطه زبان یا رسانه تخصصیاش در ساحت سومی منعکس کرده است. طراحیهای این هنرمند از یک زیباییشناسی منحصر به فرد پیروی میکند. طراحیهای او به شکلی خامدستانه و البته نه مبتنی بر فن نقاشانه رقم خورده است و این اقدام هنرمند، مخاطب را به همان ساحت سوم میبرد و بر آن ساحت تاکید بیشتری میکند زیرا درگیری مخاطب با نقاشی فقط حس او از خبر را مضاعف کرده و زیاد درگیر تصویر نقاشی شده نمیکند. همانگونه که از اسم نمایشگاه برمیآید او در آثارش روزنگاری کرده است. هنرمند در چنین شرایطی نقش یک کارتونیست را بازی کرده است. در سادهترین و سریعترین شکل ممکن، بینش خود نسبت به یک اتفاق، حادثه یا موضوع را منعکس کند. رضویپور در این مجموعه به دنبال به رخ کشیدن هنر نقاشیاش نیست و به همین جهت پرداختن به صورت ظاهر آثارش شاید کاری عبث باشد. بستر آثار او به عنوان یک روزنگاری از چند بعد قابل بررسی است که به آن میپردازیم. او در وهله اول ، روزنگاری را از دریچه یک نقاش دنبالکننده خبر نمایان میکند. پس از تماشای آثارش این سوال به وجود میآید چرا هنرمند نسبت به این موضوعات حساس بوده و این اخبار را برای تصویر کشیدن انتخاب کرده است؟ در این آثار اخبار سیاسی، اجتماعی، علمی، محیط زیستی و البته حوادث به کرات دیده میشود. این مساله از جنبهای میتواند نگاه هنرمند را نمایان کند و از سوی دیگر این امکان را در خود دارد که هنرمند با انتخاب این اخبار نقدی به مطبوعات و جامعه دارد. مساله دوم خوانشی تاریخی از وقایع یک اجتماع از نگاه یک هنرمند است که بسیار اهمیت دارد. او به عنوان یک هنرمند در برابر وقایع روزمره واکنش نشان داده و بخشی از آن را انتخاب و برجسته کرده است.این مساله با موضوعی که قبل از این مطرح شد کمی فرق میکند. در این نقطه شاید خود هنرمند دیگر اهمیت نداشته باشد بلکه این فعالیت او است که اهمیت دارد. هنرمند با برجستهسازی یک موضوع یا خبر، خاطره فراموش شدهای را به یاد ما میآورد. بسیاری از نقاشیها به مسائلی پرداخته که امروز نیز دوباره در حال رخ دادن است. این موضوع ما را به این فکر وا میدارد که چرا دوباره همان اتفاقها تکرار میشوند؟
اقدام این هنرمند نوعی تحلیل روانی اجتماع ما نیز هست.او به ما هشدار میدهد که ما در ثبت وقایع زندگی خود سهلانگاری میکنیم و همین امر موجب شده تا شکستها را دوباره تکرار و به قول ضربالمثلی از یک سوراخ دو بار گزیده شویم. رضوی پور به قولی با واکنش تصویری نسبت به برخی اخبار آن را به یک مستند بدل کرده است که میتوان بر سرش ایستاد و درباره آن سخن گفت. او مجرایی تصویری را برای بحث کردن به وجود آورده است. وی کیفیتی والا یا مضاعف به خبر میدهد و روایت خودش از یک موضوع را که رخ داده بیان میکند. او یک سر دیالوگ را آغاز کرده و در حقیقت دیالوگی ذهنی را با مخاطبش رقم میزند.
هنرمند در تصویر به بازگشت دوباره تیترها اشاره میکند. در پس آن این سوال به وجود میآید که چرا اتفاقها این قدر زود فراموش و دوباره در شکلی تازه نمایان میشوند؟ به عقیده نگارنده هنرمند با تکرار این کار ما را نسبت به این ضعف خود حساس میکند. ضعف فراموشکاری در قبال رویدادها که به دلیل عدم ثبت آن در فضایی شخصی و از سوی سخن گفتن درباره آن به تجربه تبدیل نشده و بار دیگر ظاهر میشوند و ما را در مخمصهای نو میاندازند. در کنار آثار این نمایشگاه کتاب این هنرمند نیز منتشر شده است که در آن ضمن چاپ آثارش سه مصاحبه نیز با عباس کوثری، توماس اردبرینک خبرنگار نیویورک تایمز، همایون عسکریان سیریزی و آذر محمودیان داشته است که مجموعهای خواندنی در این عرصه را رقم زده است.
دیدگاه تان را بنویسید