تبریزیها در نامهای به رئیسجمهور به وضعیت فرهنگی استان اعتراض کردند
یک نامه سرگشاده و دو نکته مستتر
احسان صارمی
هشتم تیرماه، جمعی از مهمترین چهرههای هنری شهر تبریز و استان آذربایجان شرقی در نامهای سرگشاده خطاب به حسن روحانی، ریاستجمهوری کشور، خواهان بررسی وضعیت مدیریت فرهنگی ارشاد این استان شدند. در حالی که رویه تغییرات در مدیریت کل اداره استانی با وزراست، هنرمندان تبریزی پس از گذشت چهار سال به مدیریت محمد محمدپور معترض شدهاند. محمدپور خود از اهالی استان آذربایجان شرقی است و در رشته روانشناسی عمومی تحصیل کرده است؛ اما این روزها نتوانسته است وضعیت سخت هنرمندان استان متبوعش را کنترل کند.
در نامه هنرمندان آذربایجان شرقی آمده است: «بیمبالغه آذربایجان از دیرباز مهد فرهنگ و هنر و ادب بوده و در طول تاریخ مردان و زنانی ادیب و هنرمند را در دامان خود پرورانده است. لیکن در سالهای اخیر اهالی فرهنگ و ادب و هنر تبریز با بیمهری و رفتارهای غیرمسئولانه مدیران استانی روبهرو و دلسرد گشتهاند. وضعیت نامعلوم بازسازی تئاتر شهر تبریز، بستن موزه مشاغل توسط شهرداری تبریز که به همت استاد سرابی جمعآوری شده بود، بازگرداندن آثار ناب هنری استاد جدیدالاسلام با ماشین زباله و پاکبان توسط شهرداری تبریز و جدیداً اقدام به تعطیلی خانه هنر تبریز به بهانه اختلاف شهرداری تبریز و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی و تعطیلی موزه کارتون تبریز و سالن تئاتر واقع در مجموعه خانه هنر، عدم تخصیص بودجههای مناسب از سوی متولیان استان برای فعالیتهای هنری نمونهای از این رفتارهای مغایر با رشد و تولیدات فرهنگ و ادب و هنر مسئولان استانی است. ناگزیر امضاکنندگان زیر جمعی از فعالان دغدغهمند عرصه فرهنگ و هنر استان آذربایجان شرقی درخواست دیدار با حضرتعالی یا یکی از مسئولان بلندپایه دولت برای رسیدگی به برخی بیمسئولیتیهای نهادهای استانی در قبال فرهنگ و هنر استان را داریم.»
تعمیم یا تقلیل؟!
نکته قابلتوجه این نامه در دو مسأله مستتر است. نخست آنکه این هنرمندان نامی از محمدپور در مقام مسئول اتفاقات ناگوار فوق نمیبرند. حتی نامی از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی هم نمیبرند. آنان همه چیز را به عبارت «مسئولان استانی» تقلیل دادهاند؛ چرا که از دید این هنرمندان شخص محمدپور به تنهایی مسبب وضعیت کنونی نیست. هنرمندان با اشاره به رفتار شهرداری تبریز با موزه کارتون و آثار استاد جدیدالاسلام، نوک پیکان خود را به سوی مدیریت وسیعتری از جامعه درگیر نشانه میگیرند. این در حالی است که در طول چند سال گذشته مسئولان تبریز و استان آذربایجان شرقی مدام از جایگاه فرهنگی و هنری این استان یاد میکنند و از برنامههای کلانی سخن گفتهاند که امروز هنرمندان با عدمتحققش روبهرو شدهاند.
نومیدی از وزیر و وزارتخانه منفعل
موضوع دوم آنکه هنرمندان به هیچ عنوان امیدی به وزارت ارشاد و شخص وزیر ندارند. آنان مستقیماً خواهان مواجهه ریاستجمهوری با موضوع شدهاند. علت این نومیدی نسبت به وزیر ارشاد نتیجه رفتار منفعلانه وزارتخانه است. در حالی که طی یک سال گذشته بارها هنرمندان اعتراض خود را نسبت به وضعیت سختافزاری و شیوه تخصیص بودجههای فرهنگی در استان آذربایجان شرقی اعلام داشتهاند، شاهد هیچ واکنشی از سوی پایتخت نبودهاند.
وضعیت زمانی جذابتر میشود که با وجود شعارهایی مبنی بر واگذاری عرصههای فرهنگی به هنرمندان و بخش خصوصی، به نظر میرسد مدیران این استان تمایلی به موفقیت بخش خصوصی ندارند. نمونه بارزش را میتوان در مناقصه مجموعه 29 بهمن تبریز مشاهده کرد جاییکه محمدپور با وجود قوانین روشن در حوزه برگزاری منقاصه شرایط را برای بخش خصوصی سخت میکند و با وجود شرایط بد اقتصادی فرهنگی قیمتها را تا پنج برابر افزایش داده است. این در حالی است که با تعمیرات مبهم تئاتر شهر، مجموعه 29 بهمن تنها مأمن هنرمندان تئاتر بوده است. حالا در این میانه هم بخش خصوصی متضرر شده و هم هنرمندان.
تلاش برای تحکیم موقعیت خصولتیها
با توجه به رفتارهای سختگیرانه محمدپور با بخش خصوصی، او درمورد بخشهای خصولتی رفتاری متفاوت دارد. برای مثال در هشتم خرداد سالجاری، آقای محمدپور در جلسه شورای شهر تبریز حاضر میشود تا از طرح ساماندهی و توسعه فضاهای فرهنگی شهر تبریز به مؤسسه توسعه فرهنگ و هنر دفاع کند. مؤسسه توسعه فرهنگ و هنر که به ظاهر بخش خصوصی است از زیرمجموعههای وزارت ارشاد است و مدیرعامل آن، عارفنیا با حکم وزیر ارشاد تعیین میشود. به عبارتی محمدپور به جای حمایت از بخش خصوصی حقیقی، در تلاش برای تحکیم موقعیت بخش خصولتی میکند. هر چند در پی مخالفت اعضای شورا، محمدپور طبق گزارش رسانههای استانی جلسه را به قهر ترک میکند. چنین حمایت عجیبی در سایه وجود نهادهای خصوصی چون بنیاد فرهنگ و هنر و ادب آذربایجان یا انجمن مؤسسات فرهنگی و هنری تبریز است که رابطه حسنهای با هنرمندان دارند. شنیدهها حاکی است تمامی پروژههای مالی با ارقام قابلتوجه توسط بخش خصوصی زیرمجموعه ارشاد صورت میگیرد.
اولویت روابط بر ضوابط
حتی اسنادی در دست است که بین تاریخ 28 بهمن 1396 تا 31 فروردین 1397، به عبارتی در یک بازه زمانی سهماهه قراردادهایی با ارقام قابلتوجه در حوزه پژوهش با شخصیتهای نزدیک با مدیریت ارشاد استان منعقد شده است. پژوهشهایی که در علیالظاهر در بازه سهماهه قابل ارائه نبودهاند. نکته جالب این قراردادها آن است که تمام آنها با نظارت دکتر اسکندر فتحی آذر، استاد روانشناسی دانشگاه تبریز سپرده شده است؛ اما در جستجوهایمان نشانی از به سامان رسیدن این طرحها نمییابیم. برای مثال قراردادی به مبلغ 40 میلیون تومان با عزیز جوانپور، رئیس فعلی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز منعقد میشود تا اطلس فرهنگی استان آذربایجان شرقی تدوین شود.
حال به نظر میرسد رویکردهای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی و مشخص شدن الویت رابطه بر ضابطه هنرمندان را خشمگین و معترض ساخته است. هنرمندانی که در این ایام نه تئاتر شهر دارند و نه فضای فرهنگی متناسب با خواستههایشان و نه بودجهای روشن برای فعالیت فرهنگی. تبریز که زمانی دروازه ورود مدرنیته به ایران به حساب میآمد و مدیرانش مدام از تبدیل شدن این شهر به مرکز فرهنگی قفقاز میگویند، وضعیتی قابلتوجه ندارد. نه توانایی میزبانی از یک رویداد فرهنگی بزرگ دارد - با اینکه توقع آن است که تبریز چنین ظرفیتی داشته باشد - و نه امیدی به این مسأله. حال باید دید نامه هنرمندان یکی از استانهای شاخص کشور با چه واکنشی از سوی حسن روحانی، رئیسجمهوری کشور روبهرو میشود.
دیدگاه تان را بنویسید